کرمانشاه، بهشت زبان‌شناسان است

در استان 2میلیون نفری کرمانشاه شاهد حضور مسالمت‌آمیز ادیان و مذاهب مختلف مسلمان شیعی و سنی، اهل حق، یهودی، مسیحی و غیره در کنار یکدیگر هستیم، بدون آنکه این اختلاف مذهب موجب تفرقه شده باشد، گویی مردمان این دیار ریشه در پیوندی عمیق و تاریخی با هم دارند که هر مذهب و گویشی، شاخه این درخت قدیمی مستحکم است.

در کنار تنوع مذهبی، تنوع زبانی نیز بر زیبایی‌های کرمانشاه افزوده است به گونه‌ای که مردم ساکن در مناطق شمالی استان گویش جاف و اورامی و در غرب استان گویش کردی کلهر و گوران رواج دارد. در شهر کرمانشاه زبان فارسی کرمانشاهی، در شرق و جنوب استان با گویش لکی صحبت می‌کنند. البته تنوع زبانی در این استان از این هم بیشتر است نمونه‌اش وجود ترک‌زبانان در سنقر و کلیایی است، گویش‌های رایج ایران کنونی، زبان مردمان افغانستان، آسیای میانه و قفقاز از یک ریشه زبانی واحد به نام زبان‌های ایرانی سرچشمه می‌گیرد.

نگاهی به واژه‌های بنیادی، ساختار دستوری مانند صرف فعل‌ها و شکل ضمیر‌ها مؤید همین امر است، همچنین زبان فارسی نیز زیرمجموعه زبان‌های ایرانی محسوب می‌شود.اما تفاوت میان زبان و به طور جزیی‌تر تفاوت در میان گویش‌ها به شرایط جغرافیایی، زندگی قومی و تأثیر عناصر هویتی مانند مذهب بر‌می‌گردد.

مناطق غربی ایران همواره دروازه ورود به فلات ایران بوده و یکی از همین مناطق، حُلوان یا همان پاطاق سرپل‌ ذهاب بوده که در مسیر خطی جاده ابریشم یعنی حُلوان‌ـکرمانشاه‌ـ‌همدان‌ـری و خراسان قرار داشته است.

مسیر ورود اسکندر مقدونی به داخل ایران در زمان هخامنشیان همین حُلوان سرپل ذهاب است، بعدها نیز این نقطه دروازه ورود سپاهیان اسلام به فلات داخلی ایران از مسیر جاده ابریشم بوده است. لذا دلیل تنوع گویش‌ها در داخل استان را باید در شرایط جغرافیایی استان جستجو کرد. به این معنا که شهرها و روستاهای در مسیر جاده ابریشم از پیش‌قراولان پذیرش آیین جدید بوده‌اند و سایر مناطق صعب‌العبور به دلیل عدم ارتباط سریع مردم حتی تا چند دهه از اتفاقات مسیر خطی جاده ابریشم بی‌خبر می‌ماندند

وجود ایل‌ها و طوایف فراوان در استان و داشتن حدود مشخص مراتع ییلاقی و قشلاقی و انسجام درون ایلی به‌تدریج لهجه‌ها و گویش‌های متمایز از سایر ایل‌ها به وجود آورده است.

ضمن اینکه تشکیل نشدن حکومت‌های قدرتمند دوران اسلامی در استان کرمانشاه که بتواند به پشتوانه قدرت سیاسی، زبان بومیان این منطقه را در سطح گسترده و حتی ملی رواج دهد از دیگر علل تنوع گویش‌ها در استان کرمانشاه است.

گویش‌وران ساکن در استان کرمانشاه به دلیل اشتراکات فرهنگی زیادی که با هم دارند، سال‌هاست که به‌صورت مسالمت‌آمیز با یکدیگر زندگی کرده‌اند و حتی در برخی از موارد مرزبندی‌های هویتی مانند مذهب را در مسأله ازدواج کنار گذاشته‌اند. امروزه نیز به دلیل تحکیم نهادهای قانونی، شاهد کاهش تعصبات قومی و قبیله‌ای هستیم.

همان‌گونه که لباس و غذاهای متفاوت در فرهنگ‌ها عامل جذابیت است، حفظ گویش و لهجه‌های زبانی نیز به‌عنوان تنوع عناصر هویتی و متمایز‌ساز در جغرافیای کرمانشاه لازم است و این تفاوت‌ها می‌تواند عامل جذب گردشگر داخلی و خارجی باشد.

این استان را به دلیل فراوانی لهجه‌ها و گویش‌ها می‌توان بهشت تحقیقاتی برای زبان‌شناسان دانست چرا که زبان کردی و گویش‌های آن، بایگانی کهن زبان فارسی کنونی نیز هست.

در زمان حاکمیت محمدعلی میرزای قاجار در زمان حکومت قاجارها، کارهای اداری و دولتی در شهر کرمانشاه بیشتر در دست غیربومیان قاجاری بوده است، حکومت و مردم محلی برای ارتباط برقرار کردن با یکدیگر، ناگزیر به یادگیری زبان هم می‌شوند و به این صورت گویش فارسی کرمانشاهی متاثر از زبان کردی در شهر کرمانشاه شکل می‌گیرد. بازار کرمانشاه نیز از جمله عوامل تقویت فارسی کرمانشاهی بوده چرا که به دلیل اطراق کاروان‌های زیارتی عتبات ‌عالیات در شهر کرمانشاه، اهمیت و رونق خاصی داشته است به‌گونه‌ای که این رونق موجب استقرار مردمان غیربومی نواحی ایران و حتی بازرگانان یهودی نیز شده است.

در دوران آل‌بویه در قرن چهارم، تشکیل حکومت حسنویه در قلعه سرماج حسین‌خانی، نقطه عطفی در حکومت‌داری کردها در استان کرمانشاه بوده و ابن‌اثیر هم به آن اشاره کرده است. اما بعدها با تصرف شهر بغداد توسط آل‌بویه، حکومت خاندان دینوری در دل حکومت آل‌بویه محو می‌شود.

کرد‌های کلهر و نیز کرد‌های زنگنه در شطرنج سیاسی عثمانی و صفوی نقش داشته‌اند به‌گونه‌ای که در زمان شاه طهماسب ‌صفوی به واسطه حکومت ذوالفقارخان ‌کلهر شهر بغداد شهری کاملا ایرانی بوده است.

بدلیسی صاحب کتاب شرف‌نامه که در عصر صفویه زندکی می‌کرده، می گوید: «حاکمیت سیاسی کلهرها در دوره شاه اسماعیل‌ یکم با غیب‌الله بیگ ‌کلهر در منطقه پلنگان نزدیک شهر کامیاران بوده است.»  به روایت این کتاب، شاه‌طهماسب با دختر محمدبن غیب‌الله بیگ ازدواج کرده‌است. در زمان حکومت شاه‌عباس ‌دوم نیز شیخ علیخان ‌زنگنه به امور ایل کلهر و زنگنه در استان کرمانشاه می‌پردازد.

اما در زمان حکومت شاه سلیمان به‌عنوان هشتمین پادشاه صفوی شاهد حضور پر‌رنگ کرد‌های زنگنه و افزونی نفوذ آن‌ها در نزد پادشاهان صفوی هستیم به‌گونه‌ای که با صدراعظمی و نخست‌وزیری شیخ علیخان در اصفهان به اوج خود می‌رسد.

در زمان شاه سلطان‌حسین، نهمین و آخرین پادشاه صفویه نیز شاه قلی‌خان زنگنه فرزند شیخ علیخان به مقام وزیری صفویان می‌رسد و پس از او دامادش یعنی فتح‌علیخان جانشین وزارت پدرزن می‌شود.

همچنین باید به این نکته اشاره شود که تقابل سیاسی صفوی و عثمانی در مناطق غربی باعث شد تا مناطق کردنشین تحت تسلط عثمانی‌های سنی‌مذهب و مناطق کردنشین تحت تسلط صفویان علوی مذهب باشد.

اما در زمان نادرشاه افشار در مناطق غربی، درگیری بین ایران و عثمانی وجود دارد و در زمان کریم‌خان زند نیز ایلات شمال لرستان و اطراف ملایر و مناطق شرقی استان کرمانشاه، نقش سیاسی فعالی در اقتدار حکومت زندیه داشته‌اند و مردم این مناطق به ویژه لک‌ها در لشکرکشی‌های کریم‌خان به نواحی مختلف ایران از جمله شیراز حضور چشم‌گیری داشته‌اند.

در نهایت نیز باید گفت، با روی کار‌آمدن رضا‌شاه پهلوی متأسفانه شاهد اجرای سیاست تخته قاپوکردن عشایر و تنبیه و تبعید سران ایلات و عشایر هستیم به گونه‌ای که افراد ایلات استان به خصوص ایل کلهر از دریافت منصب‌های حکومتی محروم می شوند.

انتهای پیام/

کد خبر 139906271

برچسب‌ها