وي نخستين نتايج سال آغاز اين پروژه را تهيه پايگاهي با چند هزار يادداشت و تصوير با دو سر فصل مجموعهها و فصلها دانست که در آنها ارتباط بين نگارههاي شاهنامه و اشعار مربوطه، مسئله گزينش صحنهها براي نقاشي و معناي آنها و شناسايي موضوع نقاشيها و تحليل مشهورترين داستانها، قرار دادن نسخههاي پراکنده در کنار يکديگر به شکل مجازي عنوان کرد.
ملويل همچنين از تلاش اين مجموعه در مرحله دوم براي دسترسي آنلاين به مباحث نام برد و از توسعه برخي از مواد و مطالب براي اهداف آموزشي به عنوان گام بعدي فعاليتهاي خود نام برد.
عبدل آوا، شاهنامه را مهمترين کتاب تاريخ فرهنگ ايراني دانست که هنوز جوانب و رازهاي ناگفته بسيار دارد، چرا که کليد بسياري از اين رازها در نسخههاي مربوط به زمان خود فردوسي است که متاسفانه موجود نيست.
وي يکي از معماهاي شاهنامه را کشف شخصيت سياسي و مذهبي فردوسي عنوان کرد و گفت: فردوسي در سراسر منظومهاش، اين محقق خاطرنشان کرد: طي دو قرن اول بعد از رحلت فردوسي، شعر به لحاظ ايدئولوژيکي نادرست قلمداد ميشده، چرا که در اين زمان تعداد نسخههاي بسيار کمي تهيه شده و احتمال ميرود حتي هيچ نسخهاي تهيه نشده باشد.
عبدل آوا تصريح کرد: مويد اين فرضيه اين است که حتي بعد از اين دوره، نگارگران سعي ميکردند از به تصوير کشيدن هر گونه مفهوم موضوع ديني، به ويژه موضوعات مقدمه و مباحث پاياني اين اثر خودداري کنند و يا به کلي اين صحنهها را ناديده بگيرند.
همچنين بلخاري به محروميت در شاهنامه فردوسي تاکيد کرد: شاهنامه کتابي نيست که بتوان در آن تنها به دنبال مباحث حماسي، داستان و اسطوره بود.
وي از بوذر جمهر به عنوان مهمترين مصداق حکمت در شاهنامه فردوسي نام برد و يادآور شد: شاهنامه اولين متني نيست که در تاريخ و فرهنگ ما ايرانيان از بوذرجمهر سخن گفته شده است، بلکه مقدم بر شاهنامه، در رساله اخوان الصفا در سال 400 هجري به جايگاه اين شخصيت والا اشاره شده است.
اين پژوهشگر در سخنان خود شاهنامه را به عنوان خورشيد تمدن ايران زمين و عامل حفظ فرهنگ غني ايران نام برد و گفت: حکمتي که در شاهنامه تجلي دارد و مصداق آن بوذر جمهر است، حکمت شرقي است که مبنايي گستردهتر از يک نظام فلسفي دارد.120
انتهای پیام/