به گزارش ميراث‌آريا(chtn) دختراني که به دليل تن‌دادن به ازدواج‌هاي اجباري دچار کمبود عشق و عاطفه در زندگي‌ مشترک‌ خود مي‌شوند در جامعه نيز آثار سوء اخلاقي و رفتاري به جاي مي‌گذارند و به طبع فرزندان آن‌ها نيز در جامعه افرادي ناسازگار مي‌شوند.

تجربه نشان داده است عمده ازدواج‌هاي ناخواسته يا به طلاق‌هاي قانوني و يا به جدايي‌هاي عاطفي منتهي مي‌شود و چنانچه در مواردي بعضي از اين ازدواج‌ها در ظاهر با موفقيت همراه باشد، اما بيش از عشق و محبت عادت بر چنين زندگي‌هايي حکم مي‌کند.

از آنجائي‌که در ازدواج‌هاي اجباري يکي از طرفين يا هردو از پيوند زناشويي خود راضي نيستند معمولا عمر اين ازدواج‌ها به 7 سال نمي‌رسد. از سوي ديگر تاثير منفي ازدواج‌هاي ناخواسته در طولاني مدت در سرنوشت جامعه نيز نقشي اساسي مي‌گذارد، زيرا فرزندان اين خانواده‌ها اغلب افرادي ناسازگار با روند رشد و تکامل جامعه هستند.

متاسفانه در برخي از خانواده‌ها نيز سنت‌هاي پدرسالارانه وجود دارد و بزرگترها براي ازدواج افراد تحت سرپرستي ‌خود تصميم مي‌گيرند و در اين گونه موارد جوانان عملا در انتخاب همسر و زمان ازدواج خود هيچ نقشي نخواهند داشت.

رسم ناف‌بر کردن نوزادان از زماني که به دنيا مي‌آيند، ازدواج‌هاي مصلحتي به خاطر خون‌بها يا خون‌بسي، ازدواج‌هايي که در فاميل براي حفظ ثروت و تجزيه نشدن آن انجام مي‌شود، ازدواج با افراد بيگانه براي گرفتن تابعيت کشور مورد علاقه و استفاده از مزاياي تابعيت و نيز ازدواج‌هايي که بر اثر فروش دختران به مردان ثروتمند صورت مي‌پذيرد همگي از نمونه‌هاي ازدواج‌هاي ناخواسته‌اي است که نه تنها روابط عاطفي در آن‌ها ديده نمي‌شود بلکه معمولا تناسب سني نيز در آن وجود ندارد.

نفي ازدواج تحميلي به معناي نپرسيدن نظر بزرگ‌ترها و مشورت نکردن با آن‌ها و خلاف ميل و خواسته آن‌ها رفتار کردن نيست، زيرا بيشترين مناسبات ما را ارتباطات خانوادگي تشکيل مي‌دهد.

براي ريشه‌کن کردن ازدواج اجباري بايد از طريق مسئولان به ويژه دست‌اندرکاران فرهنگي و رسانه‌هاي جمعي، کاري فرهنگي، منسجم و حساب شده صورت پذيرد که تضاد بين نسل‌ها و تعارض بين نسلي را تشديد نکند./115

انتهای پیام/

کد خبر 1387090345