در اين بررسيها که همراه با تهيه پرونده آثار به منظور ثبت در فهرست آثار ملي بود، بيش از 100 اثر اعم از غار و اشکفت، تپه و محوطه باستاني و يادمانهاي تاريخي مورد شناسايي و مطالعات مقدماتي قرار گرفت.
در فصل نخست، آثار يافت شده مربوط به دوره تاريخي و بويژه دوره اسلامي بسيار چشمگير بود. از يافتههاي شاخص فصل نخست ميتوان به شناسايي يک منزلگاه هخامنشي تا آغاز دوره اسلامي، بقاياي يک جاده سنگفرش، چندين قلعه و دژ ديدهباني از دوره ساساني و اسلامي اشاره کرد.
فصل دوم اين بررسيها در سال 1387 پي گرفته شد و به بررسي دشت دو گنبدان و دشت ليشتر و نيز مناطقي همچون ديل و آرو و کرانههاي رود خيرآباد تمرکز داشت.
در اين فصل، آثار و محوطههاي شاخصي همچون تپه چهک (که احتمالاً منزلگاه آغاز دوره اسلامي موسوم به صاهک بوده است). مجموعه باستاني چرزو در ديل،چندين قلعه و دژ ديدهماني هخامنشي و ساساني،چند استودان و شمار زيادي محوطه و آثار مربوط به دوره اسلامي مورد شناسايي قرار گرفت. در مجموع در اين فصل در حدود 150 اثر شناسايي شده بود.
به تازگي فصل سوم اين مطالعات نيز در اين شهرستان انجام شده و زمينه تهيه و تکميل برنامه اطلس باستانشناسي اين شهرستان را رقم زده است. در فصل سوم اين بررسيها که بيشتر در بخشهاي جنوبي گچساران انجام گرفته شمار زيادي گورستانها باستانشناسي شد که در بازسازي ساختار کوچ روها و عشاير اين منطقه نقش بسزايي دارد.
از آنجا که اين گورستانها از ديدگاه باستانشناسي و بويژه مردمشناسي حايز اهميت بسيار است،سبکشناسي و مطالعه دقيقتر آنها بتدريج در مراحل بعد انجام خواهد شد.
همچنين در مطالعهاي تکميلي در بخش مرکزي گچساران تعدادي اشکفت و غار مربوط به دوره فراپارينه سنگي شناسايي شد که مطالعات تکميلي در اين باره در دست انجام است.
در اين فصل همچون فصول پيش تعداد زيادي آسياب آبي و آب انبار شناسايي شد که براي بازسازي الگوي معيشت و شناخت شيوه زندگي ساکنان منطقه حائز اهميت بسيار است چنانچه آسيابها عموماً درکنار رودها و مسيرها دشوار است يا ممکن نيست. از جمله آثار شاخص شناسايي شده در اين فصل ميتوان به بقاياي يک قطعه دوره ساساني، بقاياي يک پل مربوط به آغاز دوره اسلامي و چند بناب آرامگاهي دوره متأخر اسلامي اشاره کرد.
در اين فصل در مجموع در حدود 120 اثر و محوطه شناسايي شد که از آن ميان ميتوان به 12 محوطه استقراري، 2 قطعه، 44 گورستان، 30 آسياب آبي، 8 آبانبار،بقاياي 1 پل و 15 اشکفت اشاره کرد.
با توجه به اينکه منطقه گچساران از ديرباز راه ارتباطي مهمي به شمار ميرفته و مناطق فارس و خوزستان را به يکديگر پيوند ميداده است از ديدگاه باستانشناختي منطقه مهمي محسوب ميشود و آثار شناسايي شده در اين منطقه نيز بر اين امر صحه گذارده است، وجود بقاياي چند شهر و منزلگاه و دوره اسلامي از جمله شهر ملغان که مورد اشاره جغرافي نگاران اسلامي بوده،از ديگر دلايل اهميت اين منطقه است.
نتايج و دستاوردهاي پژوهشي اين بررسيها به زودي و با انجام مطالعات تحليلي و تکميلي انتشار يافته و در دسترس جامعه علمي کشور قرار خواهد گرفت.
/104
انتهای پیام/