محمدرضا حائري با اشاره به اينکه از طريق خانه به عنوان جلوهاي از معماري به شناخت معماري پي ميبريم بيان داشت:يکي از اهداف اين کارگاه شناخت خانه و معماري است.
وي ادامه داد: با نگاه به خانه ميتوان به قدمت خانه، فرهنگ، عقايد و افکار صاحب خانه پي برد بنابراين ميتوان گفت معماري و خانه بيانگر فرهنگ ، اقتصاد و اجتماع يک جامعه است.
حائري اضافه کرد: معماري جدا از طراحي شهر نيست به ويژه در کلان شهرها، ممکن است اين انتقاد بر معماري ايران وارد شود که آنچه اکنون با آن در شهر ها مواجه هستيم طراحي معماري نبوده و اين عنوان مناسب زمان گذشته است.
وي با بيان اينکه معماري در ايران به قبل از سال 1300 بر مي گردد اظهارداشت: از سال 1300 تا 1340 نيز ميتوان رگههاي معماري را در برخي ساختمانها مشاهده کرد و از سال 1340 به بعد رويداد استثنائي چون ساخت خانه بدون معماري يک اتفاق افتاد.
وي با اشاره به اينکه شناخت گذشته بازگشت به گذشت نيست خاطرنشان کرد: براي شناخت فرهنگ ايران بايد به فرهنگ گذشته خود نگاه کنيم گذشته همواره و هميشه حضور دارد.
اين کارشناس معماري با اشاره به موضوع معاصرسازي تصريح کرد: معماري به اين علت معاصرسازي گفته ميشود که جدال بين سنت و مدرنيته تفکري اشتباه است، معماري معاصر بيانگر عصر خود و داراي پويايي است و در اين حال نيز بايد شناخت گذشته نيز مورد توجه قرار گيرد.
وي با مقايسه دو حوزه موسيقي و معماري افزود: اين دو حوزه از پيش از اسلام همگام با هم حرکت ميکردند اما موسيقي ايران زنده و قوي باقي مانده و معماري از صحنه خارج شده است.
حائري با اشاره به اوج معماري در دورههاي ساساني و صفوي يادآور شد: در موسيقي الگوهايي وجود دارد که هماکنون نيز در موسيقي ايران وجود دارد اما الگوهاي معماري جاي خود را در معماري ايران از دست داده است. /119
انتهای پیام/