وي به حوادث مربوط به گرجستان، روسها و افاغنه و نيز قتل عام مردم کرمان در زمان آقا محمدخان قاجار اشاره کرد و افزود: فضاي سياسي و اجتماعي ايران در آن مقطع تاريخي منبعث از حوادث سياسي و اجتماعي جهان بود و به دليل وقوع اين حوادث بود که در مردم، نوعي ناراحتي، کينه و عداوت از حکومت وقت ريشه گرفت.
اين مقام مسئول با اشاره به دوران فتحعليشاه قاجار و قراردادهاي ننگين گلستان و ترکمانچاي و جدا شدن 17 شهر قفقاز از ايران، در پي آنها اظهار داشت: پيروزي اوليه بر عليه روسها در جنگ دوم، بي کفايتي فتحعليشاه علت اين امر بود. از سوي ديگر در تاريخ، کمتر به حوادث خاننشينها، جدا شدن سمرقند، بخارا و بخشي از ترکمستان در زمان قاجار اشاره شده است.
بقايي با اشاره به دوران استبداد 50 ساله ناصرالدين شاه و اينکه مردم، حاکميت حاکم را نماد ظلم، جور استعمار و در پي آن، تحقير ملي ميدانستند تصريح کرد: انقلاب مشروطيت يک حرکت در راستاي اين حوادث بود اما در دنياي آن زمان، حرکتهايي نيز عليه استعمار و استبداد آغاز شده بود که براي نمونه ميتوان به قيام افسران جوان عثماني بر ضد پاشا اشاره کرد.
رئيس سازمان ميراث فرهنگي با اشاره به رشد تدريجي مشروطيت در جامعه آن زمان ايران گفت: برکناري عينالدوله، تاسيس عدالتخانه و .. همه بهانهاي براي جبران تحقيرها و فشارهايي بود که در طول 100 سال توسط حاکمان قاجار ايجاد شد.
وي با بيان اينکه مشروطه اتفاقي بود که به راحتي دچار انحراف شد بيان داشت: اگر اين حرکت به درستي انجام ميشد امروز شاهد ديکتاتوري رضا شاه نبوديم چرا که روسها و انگليسيها به اشکال مختلف، عوامل مختلف خود را در اين حرکت وارد کردند.
بقايي با اشاره به سردار اسعد به عنوان عامل نفوذي انگليسيها و جريانات پس از آن چون ورود سپهسالار تنکابني به تهران و پناه بردن محمدعليشاه به سفارت روسيه يادآور شد:طيفي از چپ و راست، بخشي از مسئوليت سنگين اين انقلاب را بر خود متصور شدند، بنابراين رهبري واحدي در انقلاب مشروطه مشاهده نمي کنيم. از طرفي ايدوئولوژي موجود در انقلاب مشروطه هر لحظه در زمان نياز، مطرح ميشد.
رئيس سازمان ميراث فرهنگي ادامه داد: اما اين افتخار، براي ما ايرانيان است که در خاورميانه اولين حکومت مشروطه را ايجاد کرديم و استبداد وقت تعهد داد که بر اساس يک سري قوانين عمل کند، در زماني که دولت عثماني در جنگ جهاني اول هم مدعي بود.
اين مقام مسئول افزود: زماني که هندوستان و افغانستان مستعمره بودند و اساساً کشور مستقلي در منطقه وجود نداشت، ايران به عنوان تنها کشور مستقل منطقه از نظر فرهنگي و اجتماعي اين ظرفيت را داشت که شاهد ايجاد انقلابي به نام مشروطيت باشد.
وي با اشاره به شخصيتهاي برجسته اين دوران مانند ستارخان و باقرخان، محاصره تبريز و قحطي نان در شرايط سخت زمستان آن سال و نيز رشادتها و حضور پررنگ مراجع آياتي چون؛ طباطبايي، بهبهاني و شيخ فضل اله نوري گفت: اگر چه کشته شدن ناصرالدين شاه توسط ميرزا رضاي کرماني، خوشحالي مردم را در پي داشت اما در اين مقطع، شاهد يک سکوت مطلق هستيم، اين موضوع و نيز سکوت پس از تبعيد جمال الدين اسدآبادي بيانگر نفوذ استعمار و رخنه افراد معلوم الحال آنها در مجالس بعدي بود.
به گفته بقايي؛ انقلاب مشروطه را نبايد تنها در محدوده ايران دانست، بررسي شکل برجسته آن در بعد جهاني نشان ميدهد که در بيشتر کشورها حرکتهاي ضد استبدادي شکل گرفته است. تاثيرگذاري ما در مشروطيت بود که اين حرکات در دولت عثماني نيز شکل گرفت، حتي انقلابيون قفقاز که شکست خوردند ناکامي خود را در پيروزي انقلاب مشروطيت ايران ميدانستند.
وي موزه ملي را محلي براي بررسي تاريخ و فرهنگ و تمدن ايران، معرفي کرد و گفت: اين محل، بايد به جايي براي همانديشي و بررسي مباحثي اين چنين باشد و مدير موزه ملي بايد برگزاري همايشهاي مختلف يا حتي به صورت پرسش و پاسخ و مناظرههاي مختلف براي تبيين، فهم ،درک و آشنايي جوانان با تاريخ، فلسفه تاريخ کشور را در دستور کار خود قرار دهد.
اين مقام مسئول به سوم شهريور ماه وبرنامهريزي براي برگزاري نشستي با موضوع اشغال ايران در جنگ جهاني دوم با حضور استادان و کارشناسان مرتبط اشاره کرد و گفت: امروز برخي از کشورها بحث تحريم عليه ايران را مطرح ميکنند در حالي که بايد بدانند که به ما بدهکارند، دولتهاي انگليس، فرانسه، آمريکا فراموش کردهاند که اين ملت باعث پيروزي آنها شده است.
بقايي به جمعآوري نزديک به چهار هزار و 700 سند براي تعيين خسارتهاي ايران در زمان جنگ جهاني دوم اشاره کرد و گفت:امروز شاهديم که هنوز مردم ژاپن خواستار عذرخواهي عاملان حادثه بمباران هستهاي در دو شهر هيروشيما و ناکازاکي هستند و اين، بيانگر عزم ملي ما براي احقاق حقوق ملتي بيطرف و مظلوم در 70 سال گذشته است که در طول آن دوران، متحمل خسارتهاي بسياري شدند. پس ما هم بايد مدعي باشيم.
وي با اشاره به جمعآوري اطلاعات اشياي تاريخي موجود در موزهها و گالريهاي دنيا از سال 1946 به بعد توسط مديريت و کارشناسان موزه ملي بيان داشت:با توجه به خروج بسياري از اشياي تاريخي ايران به صورت نامشخص و غير مجاز از کشور، ايجاد اين بانک اطلاعاتي در دستور کار قرار گرفت.
وي با تاکيد بر ايجاد يک کميته حقوقي با حضور تمامي حقوقدانان و وکلاي ايراني سراسر دنيا براي دسترسي به اين اطلاعات افزود: مديران ميراث فرهنگي در سالهاي گذشته بدهکارند زيرا هيچ گاه براي بررسي اشياي خارج شده از کشور و بازگشت آنها و يا ايجاد يک بانک اطلاعاتي از اشياي خارج شده به صورت غير قانوني و مشکوک در طول دورههاي گذشته تلاشي نکردند./118
انتهای پیام/