1) روانشناسان و علماي اخلاق و معرفت معتقدند دروغگويي و تهمت زدن، ريشه در بيماري هاي روحي و حتي مشکلات رواني دارد و اساسا دروغگو و تهمت زن از ضعف هاي اخلاقي و حقارت هاي شخصيتي رنج مي برد که حتي به تربيت خانوادگي افراد باز مي گردد. اين مشکلات در نهايت خود را به شکل تهمت و دروغ نمايان مي کنند.
2) در ساليان اخير متأسفانه مشکل جديدي نيز به اين نوع بيماريها افزوده شده که همان «ساديسم رسانهاي» است. «ساديسم رسانهاي»، تمايلي است ويژه به آزار دادن ديگران از طريق فعاليت رسانهاي و چنين مشکل حاد و نگرانکنندهاي اگر معالجه نشود به نوعي «مازوخيسم رسانهاي» منجر ميشود که در آن فرد مبتلا با اتهام زدن و تخريب مداوم ديگران، خود را نيز مورد آزار قرار ميدهد؛ چنان که بسياري از مرتکبان اين فعل شنيع، در افکار عمومي، انسانهايي مطرود و مشکوک و بيآبرو محسوب ميشوند.
3) بر کسي پوشيده نيست که بهترين راه درمان اين بيماريهاي خطرناک، مراجعه به پزشک متخصص است و البته گاهي معالجه گياهي و رجوع به دکتر علفي نيز چارهساز خواهد بود! اما در اين مورد خاص، از آنجا که مشکل اصلي به اخلاق و معرفت و تربيت خانوادگي افراد باز ميگردد، مراجعه به علماي اخلاق و معرفت نيز توصيه ميشود. هرچند با توجه به علائم بيماري مذکور، مشکل فوق به اندازهاي حاد نشان داده است که بيم آن ميرود معالجه با داروهاي تجويزي موثر نيافتاده و کار به جراحي کشيده شود! که البته به جد آرزومنديم که نيازي به مورد اخير نباشد.
4) پيش از اين نيز در موارد مشابه اشاره شده بود که خوب است دوستان مدعي، از اين آزمون اخلاقي، انساني و شخصيتي سربلند بيرون آيند. پرواضح است که وقتي پاي اخلاق، انسانيت، صداقت، شرافت و تربيت خانوادگي افراد پيش کشيده ميشود، فرد مورد نظر در کمترين زمان ممکن واکنش نشان داده و از شرافت خود به دفاع بر ميخيزد و هيچگاه نيازي به يک ساعت فرصت هم نيست چه رسد به آن که 24 ساعت فرصت، فقط براي اثبات اين خصايل بديهي انساني به فرد داده شود!
5) سخن آخر اين که: کاش ذرهاي از آن شتابزدگي، پافشاري و اصراري که- بر خلاف تمامي موازين و آموزههاي ديني، اخلاقي و انساني- در انتشار و انعکاس اخبار دروغ وجود داشت، در اثبات صداقت، شرافت و انسانيت افراد نيز ديده ميشد.
انتهای پیام/