اولین ساعتهای زلزله بود که با رئیس میراث استان تماس گرفتم و برای اطلاع از وضعیت مهندس ابراهیمی که برای ایجاد پایگاه مدت کمی بود به منطقه نقل مکان کرده بود درخواست کمک کردم و درست ساعت 10 صبح خبر رسید که مهندس وقت نماز داخل یکی از درگاهها گیر افتاده و نجات پیدا کرده بود.
جلسات اضطراری از همان روز اول تشکیل شد، با توجه به اینکه مدیر پایگاه چغازنبیل بودم و تجربه میراث گلی و خشتی را داشتم از سازمان مرکزی دستور ماموریت آمد و برای نجاتبخشی در محل حاضر شدم، کار با تمام سختیها شروع شد.
ستاد ویژه برای معرفی، مستندنگاری و ساماندهی مشارکت و کمکهای بینالمللی در تهران تشکیل شد و من برای پیگیری اقدامات ستاد بلافاصله در بم مستقر شدم.
روزهای خوبی نبود، همکاران میراثی و مردم بم وضعیت بدی داشتند، هرچند وظیفه اصلی ما کمک به خانوادههای همکاران میراث فرهنگی بود اما نمیشد مردم دیگر را نادیده گرفت در عین حال زمینه برای ایجاد یک کارگاه نجاتبخشی آماده نبود و روزهای اول بیشتر پیگیر کمکهای انسانی بودیم.
جایی برای استقرار نداشتیم با چادرهایی که از ستاد کمک گرفتیم برای کارشناسان یک کمپ موقت ایجاد کردیم تا فرصت مناسب برای شروع کار نجاتبخشی فراهم شود.
دی ماه سال 92 روزهای نگرانکنندهای برای جامعه فرهنگی ایران هم بود، بم در کانون توجه ایران و جهان قرار گرفته بود و برای اولین بار همه مردم نگران میراث فرهنگی بودند.
جامعه جهانی هم نگران بود، یک روز بعد از زلزله تماسهای متعددی از طرف همکاران فرهنگی در سطح جهان داشتیم که برای کمک به این اثر تاریخی اعلام آمادگی کردند، کارهایی که برای معرفی باید انجام میشد زیاد بود، احمد محیط طباطبایی مسئول شد تا زمینه معرفی بحران انسانی و آثار تاریخی بم را در قالب برگزاری نمایشگاههای مختلف فراهم کند.
فراهم کردن زمینه کار هم زمانبر بود، دکتر شیرازی و همه کسانی که با بم آشنا بودند ستادی برای مستندنگاری آنچه اتفاق افتاده بود تشکیل دادند که شورای فنی سازمان هم در این ستاد حضور داشتند، ما هم در بم از همه کارشناسان و استادکارانی که میتوانستند در محل حاضر شوند کمک گرفتیم و تیمهای مختلفی را تشکیل دادیم.
پسلرزهها آنقدر شدید بود که باید مقاومسازی خیلی زود انجام میشد، استادکاران چغازنبیل و تخت جمشید همه به بم اعزام شده بودند تا برای نجات این مجموعه کاری بکنند، ساختمان جهانگردی برای استقرار تیمها مرمت شد و گروه ویژهای که برای مستندنگاری وضعیت تخریبها و تحلیل تشکیل شده بود کارش را آغاز کرد.
باید کار بزرگی برای مردمی که مایوس بودند انجام میدادیم، تکیه و مسجدی که محل زیارت مردم بم بود به شدت تخریب شده بود، هرچند کار آسانی نبود اما ایجاد یک پل که امکان دسترسی و بازدید از دروازه اول تا دروازه دوم را فراهم میکرد به طول3متر و عرض 300 متر شروع شد.
برای اینکه شادی به میان مردم برگردد ارگ نورپردازی شد و در خلال همین برنامهها گزارشهای روزانه، هفتگی و ماهانه به مرکز ارسال میشد.
برای آغاز کار مرمت موارد زیادی باید بررسی میشد که یکی از آنها شناسایی رفتار مردم بود، برای اینکه بدانیم چه چیزی اولویت دارد پژوهش قوم باستانشناسی شروع شد، این پژوهش پیش زمینهای برای آمادهسازی سند میراث جهانی هم به حساب میآمد، وقتی که در حال طبقهبندی مدارک لازم بودیم پژوهشها ما را به 65 اثر فرهنگی-تاریخی جدید رساند.
ما در منظر فرهنگی بم با شبکهای از قناتها، باغها و درختان خرما مواجه شدیم که فقط موضوع باستانشناسی را دربرنمیگرفت، با این اطلاعات جدید سمت و سوی پرونده جهانی تغییر کرد و منظر فرهنگی بم به مسئله اصلی تبدیل شد.
تیرماه سال 83 بود که پرونده منظر فرهنگی بم در فهرست میراث جهانی و همزمان در فهرست میراث در خطر ثبت شد، یکی از دلایلی که همه اعتقاد داشتند این اثر تاریخی فرهنگی باید در فهرست میراث در خطر باشد این بود که زمینه کمکهای جهانی به بم از بین نرود.
همان سال، 38 کارشناس مجرب جهانی و 23 کارشناس طراز اول داخلی از رشته های مختلف دعوت شدند تا مسیر و راهبرد اساسی نجات بخشی و مرمت بم را مشخص کنند، این کمیته ویژه بیانیهی مهمی تحت عنوان بیانیه بم در اردیبهشت سال 83 صادر کردند که راهبردهای مدیریت و حفاظت از منظر فرهنگی بم را روشن میکرد.
در این بیانیه از اقدامات جمهوری اسلامی ایران برای بم تقدیر شده بود و از فعالیتهای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گرشگری در نجاتبخشی زلزله به عنوان اقدامات الگویی یاد شده بود، این بیانیه راه را برای ادامه کار هموار میکرد.
منظر فرهنگی بم پس از 10 سال پر فراز و نشیب با نظر کارشناسان ایکوموس و یونسکو از فهرست میراث در خطر خارج شد که رفع اسکانهای غیرقانونی بر روی قناتها و تخریب پمپ بنزینی که نباید ساخته میشد با کمک مسئولین استانی در این تصمیم بیتاثیر نبود.
انتهای پیام/