در میمند زندگی هندسه ساده تکرار نفس هاست

به روستای صخره ای و دست کند میمند که پا می نهیم این شعر سهراب سپهری که می گوید ˈزندگی پرشی دارد به اندازه عشقˈ، بیش از پیش تداعی می شود.

مسیر سر بالایی ورودی میمند را که نفس زنان پیش می رویم منظرگاه باشکوه خانه های دستکند خودی نشان می دهند و آدمی را به شگفتی وا می دارد، یادمان می آید که از سر عادت می خواندیم، ˈزندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برودˈ و البته اینجا آنقدر شگفت آور است که برای ساکنانش هرگز رنگ روزمرگی به خود نخواهد گرفت.

چیدمان 400 خانه معروف به کیچه در دو تا پنج طبقه بر روی یکدیگر یادآور زندگی اجتماعی امروز و آپارتمان نشینی است که دو هزار و 500 اتاق را در روستای دستکند میمند به وجود آورده است.

به کوه هایی که روزگاری با سرانگشتان مردان میمندی بسان تیشه فرهاد نقش شیرین بر ذره ذره سنگ هایشان حک شده است می نگرم، این کیچه های باریک، سقف های دودزده و اجاق هایی که بیرون خانه ها هم بنا شده اند یادآور می شود که زندگی هنوز در میمند جریان دارد.

آسمانی لاجوردی، انبوه جنگل های بنه یا پسته وحشی، بادام کوهی، بوته های خودرو جاز، اسکنبیل، کلوره، چمز، تله و قمس، خارشتر، مخلسه، اسفند، ریواس، کنگر و نخود وحشی در مسیر ورودی و اطراف میمند چشم و گوش هر بیننده ای را میهمان طبیعتی بکر و سکوتی تامل برانگیز می کند.

رودخانه های فصلی همچون ˈمورنگˈ، ˈلاخیسˈ و ˈلای حزینˈ با بستری سنگ لاخ، گردشگران را به تازه کردن نفسی در خنکای سایه سار درختان انار، انگور، گردو، سیب، زردآلو، انجیر، توت سیاه و سفید، آلوسیاه، هلو، گلابی، به و درختانی همچون نارون، بیدمشک، سپیدار، سنجد و صنوبر دعوت می کند.

نغمه پرنده ها در خنکای هوای کوهستانی میمند از لابلای درختان سر به فلک کشیده اطراف رودخانه نوا برمی آورند و یادآور می شود که ˈزندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.ˈ

دورنمای روستای صخره ای میمند، تصور این که مردمان این دیار دو هزار و 500 سال قبل یا به تعبیر گروه کارشناسان آمریکایی 12 هزار سال گذشته بدون ابزار و امکانات پیشرفته توانسته باشند چنین اعجازی را در قلب کوه رقم بزنند، دشوار می نماید.

با بوی گیاهان کوهی و داروهایی میمند همچون آویشن سیاه، کاکویی، مریم گلی، بومادران، آلاله، زیره، ترنجبین، اطوخودوش، لیسو، ریواس، آویشن، سرشو، مخلسه، اکلیل الملک، زوفا، ختمی، انقوزه، بارهنگ، خارخسک، رازیانه، پونه، پرسیاوشان، شیرین بیان، خاکشیر و شاتره به قول سهراب می توان ˈریه را از ابدیت پر و خالیˈ بکنیم.

به خانه ها یا کیچه ها که می رسیم، حسی آشنا آدمی را به درون کیچه فرا می خواند، لازمه ورود به کیچه ها گذشتن از دالان روبازی است که به زیبایی در دل کوه حفر شده است، برای ورود به کیچه درهای کوتاه سر آدمی را به نشانه تعظیم به خالق اشرف مخلوقات که اینچنین توانی را به بنده اش ارزانی داشته به زیر فرو می برد.

تا چشمانمان به تاریکی کیچه ها عادت کند، به این می اندیشیم که کدامین عشق چنین نقش ماندگاری را بر لوح دل سنگ رقم زده است، سوسویی که از روزنه درب کوتاه به درون کیچه می تابد، سقف و دیوارهای سیاهی را به نمایش می گذارد که بهترین و روشن ترین تابلوی زندگی را به نمایش می گذارد، اجاقی که در زبان محلی میمندی ها به ˈدیدونˈ معروف است در گوشه ای از اتاق حکایت از قلم هنرمندانه زنان میمندی در زدن نقش زندگی بر سقف های این کیچه ها دارد.

کارشناسان معتقدند دود ایجاد شده از پخت و پز و سوختن هیزم به منظور گرم کردن کیچه ها موجب ایزولاسیون کیچه ها شده و از تخریب آنها جلوگیری می کند.

با خالی شدن نسبی کیچه ها و این خانه های صخره ای، جلوگیری از تهدید تخریب باید دغدغه همه فرهنگ دوستان باشد.

اتاق های کیچه ها از نظر هندسی منظم نیستند، اتاقی سه در چهار به بلندای یک متر و 90 سانتی متر تا دو متر و 10 سانتی متر در اکثر کیچه ها وجود دارد و بزرگترین کیچه از 90 متر مربع تجاوز نمی کند.

مفروش شدن اتاق با کف پوش های نمد، مخشیف، گلیم و قالیچه هایی که باز هم حکایت از سرانگشتان هنرمند زنان میمندی دارد، تداعی کننده هنرمندی زنان ایرنی در خانه داری، همسرداری و بچه داری است.

هنگام عبور از کیچه ها بوی خوش غذا مشام را نوازش می دهد، هوای پاک کوهستان بر گرسنگیمان می افزاید، اینجا روستای صخره ای و دستکنده میمند با هزاران سال قدمت است که هنوز زندگی به شیوه قدیم در آن جریان دارد، در اتاقی که با فرش های سنتی مفروش شده جای می گیریم و کیچه ای که رستوران غذاهای سنتی نام دارد، ایستگاه نخستمان می شود، تردید بین انتخاب غذاهای محلی همچون کال جوش، سیرآب بنه فله و غیره دوامی نمی پاید و دقایقی بعد تکیه بر بالش های لوله ای و سرکشیدن چای داغی که هنوز بوی خوش هیزم می دهد، نشان از سیرشدنمان است.

میهمانوازی مردمان این دیار به تبعیت از دیار کریمان زبانزد خاص و عام است، در زبان و گویش میمندی ها هنوز کلمات پهلوی ساسانی خودنمایی می کند.

از پله هایی خاکی به سمت پایین روانه می شویم، حفر کیچه ای دیگر به نام حمام در دل کوه یکی دیگر از عجایب میمند است؛ حمام میمند بیانگر اهمیت رعایت نظافت و بهداشت در روزگاران گذشته است. از دالان خاکی که می گذریم بعد از عبور از دری کوچک به فضای رختکن می رسیم که حوضچه ای در وسط و سه سکو در اطراف آن قرار گرفته است، درب دیگر که روربرو قرار می گیرد به صحن حمام هدایتمان می کند، در پایین صحن خزانه ای در سنگ کنده شده و منفذی هلالی شکل آن را به صحن وصل می کند.

وسط خزانه گودالی است که جای قرار دادن دیگی برای گرم کردن آب بوده و در پایین پشت این چاله دالانی است که درب آن به خارج از حمام باز می شود.

آتش خانه و محل برافروختن آتش زیر حمام قرار دارد و طرف راست خزانه حوضی است که محل شستن و آب کشیدن پاهاست.

سنگ مرمر بزرگی که بر سوراخ سقف حمام به عنوان منبع تامین نور حمام قرار گرفته، یکی دیگر از عجایب میمند است.

مدرسه قدیم روستا نیز در دل روستای صخره ای میمند حاکی از علاقه مردمان این دیار به کسب علم و معرفت است، این کیچه نیز با تفاوت عرض و عمق بیشتر با شیوه و طرح واحدهای دیگر ساخته شده به گونه ای که هرچه از ابتدای کیچه به عمق آن نزدیک می شویم، ابعاد کلاس ها گسترده تر می شود که به دلیل افزایش ضخامت کوه است.

طول فضای مدرسه صخره ای 18 متر و عرض آن بین شش تا 15 متر متغیر است، مدرسه میمند دارای پنج فضای کلاس و دفتر است، حیاط بزرگ مدرسه نیز که به سنگ خشکه چین محصور شده است با تک درخت ˈتاییˈ در وسط خود را زینت داده است.

از مدرسه به سوی مسجد میمند می رویم، این مسجد مولود تغییرات چند واحد مسکونی است که حدود 120 متر مربع وسعت را به خود اختصاص داده است.

شکل ظاهری مسجد مدور و منظم است، بعد از عبور از راهرویی به پهنای یک و نیم متر به صحن مسجد می رسیم، سقف مسجد برروی سه ستون سنگی به ابعاد و ارتفاع دو متر بنا شده است.

محراب مسجد میمند نیز به طرز هنرمندانه ای در سنگ حک شده و ارتفاع آن حدود یک متر است. نقش تیشه حجاران میمندی هنوز بر در و دیوار این مسجد نمایان است، طاقچه ها، محراب، منبر سنگی، و طاقچه هایی برای قرار دادن کفش در بدنه دیوار قسمت ورودی است، گواه از تمدن مردمان دیار میمند دارد.

کف مسجد میمند که فاقد سنگفرش یا هر پوشش ساختمانی است با قالی های دستباف میمندی مفروش شده است، قدمت بنای مسجد میمند با توجه به اسناد موجود به سال 1240 هجری قمری بر می گردد.

وسط روستای صخره ای، کیچه ای دارای سه ایوانچه با طاق گهواره ای گردشگران را به درون فرا می خواند، در انتهای راهروهای ورودی حسینیه میمند قرار دارد، تجمع چند کیچه صخره ای، حسینیه میمند را با عظمتی مثال زدنی با 200 متر مربع مساحت و چهار ستون مستطیل شکل به نمایش گذارده است.

موزه میمند نیز از دیگر واحدها با تغییر کاربردی است که آثاری از ˈترکه‌بافیˈ، ˈجاجیمˈ، ˈحصیرˈ، ˈ سفتوبافیˈ، ˈنمدمالیˈ، ˈابزار آهنگریˈ ، ˈریسندگیˈ و ˈبافندگیˈ به عنوان گوشه ای از هنرهای زنان و مردان میمندی برای رسیدن به زندگی سالم در آن توجه گردشگران را به خود جلب می کند.

وسایلی همچون ابزارهای بافندگی ˈشانه قالی بافیˈ، ˈچرخوˈ، ˈاستیˈ، ˈدارکاربافیˈ، ˈکمان حلاجیˈ، ˈمشته کمانˈ، ابزار کشاورزی ˈگرجینˈ (خرمن کوب)، ˈگاوآهنˈ، ˈکلوخ کوبˈ، ˈابزار نجاریˈ، ˈرندهˈ، ˈمتهˈ، ˈ انواع قفل های قدیمیˈ (کلیدون)، کفش و لباس های محلی قدیم و انواع ظروف غذا در موزه میمند گواه بر اشتغال این مردم به کشاورزی، دامپروری و در کل تهیه همه مصارف زندگی با بهره گیری از دست و توان خود است.

وجود این ابزارها در میمند ما را به این باور می رساند که زندگی گل به توان ابدیت، معنا دارد، زندگی هندسه ساده تکرار نفس هاست.

انتهای پیام/

کد خبر 1394041535