امروزه کشورهای گردشگر پذیر ، سامانه ها و سیستم های اطلاع رسانی قدرتمندی در اختیار دارند. شبکه های تلویزیونی بین المللی به کار می گیرند و در فضای مجازی با قدرت هر چه تمام تر حضور دارند. روزنامه های بزرگ بین المللی بخش عمده ای را به معرفی حوزه گردشگری می پردازند. اما متاسفانه در ایران، اطلاع رسانی در حوزه گردشگری بسیار ضعیف است. ممکن است به نویسنده به عنوان متولی مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری خرده گرفته شود که شما چرا انتقاد می کنید شما باید پاسخ بدهید. بسیاری از مسئولان کشور به جای پاسخگویی ، در جایگاه منتقد می نشینند و به وضعیت موجود انتقاد می کنند . حق با رسانه نگار ها است کسی که مسئول است نباید انتقاد کند باید عمل کند و دیگران انتقاد کنند. اما در کشوری که بزرگترین رسانه دیداری وشنیداری اش در کنترل دولت نیست و دولت به معنای عام آن و سازمان متولی گردشگری به عنوان بخش تخصصی موضوع اجازه تاسیس شبکه تلویزیونی ندارد چگونه می توان انتظار داشت که اطلاع رسانی در زمینه گردشگری صورت پذیرد؟ حتی ما نمی توانیم با شبکه های تلویزیونی بین المللی مطرح دنیا تعامل داشته باشیم چون بودجه ای برای تبلیغات و اطلاع رسانی نداریم. اخیرا حتی یک گروه ایرانی سرمایه گذار در یک کشور اروپایی اعلام آمادگی کرد که یک شبکه تلویزیونی ماهواره ای گردشگری با سرمایه خود به منظور معرفی ایران به گردشگران اروپایی راه بیندازد و فقط ایران از این شبکه حمایت معنوی کند و این شبکه اجازه داشته باشد برای تهیه محتوا در ایران نیز فعالیت کند اما چون راه اندازی شبکه تلویزیونی در انحصار صدا و سیما است این اجازه برای همکاری بین المللی وجود ندارد. خود صدا و سیما نیز مدتها می خواست شبکه گردشگری راه بیندازد که نشد و در نهایت قرار است شبکه شما با رویکرد گردشگری و محیط زیست فعالیت کند که در میزان نفوذ و تاثیر گذاری این شبکه نیز اما و اگر وجود دارد.
اساسا مشکل ما گردشگرداخلی نیست. اولویت کشور جذب گردشگر خارجی است و برای رساندن صدا و نصویر ایران به گردشگر خارجی، رسانه های ایران قدرت و نفوذ کافی ندارند کسی در آن سوی مرزها پیام شبکه های ما را نمی شنود اندک شبکه های بین المللی ما مثل پرس تی وی و العالم و الکوثر و سحر و چندین شبکه برون مرزی رادیویی مخاطبان اندکی دارند و روی افکار عمومی مردم دنیا تاثیر کمی دارند. جالب تر اینکه برخی معتقدند مخاطب اصلی این شبکه ها سرویس های خارجی کشورهای دیگر هستند تا موضع رسمی دولت ایران را در باره وقایع رصد کنند. در واقع مخاطب اصلی این شبکه ها ، مردم دیگر کشورها نیستند وتصویر ملی ایران در نزد مردم دنیا توسط رسانه هایی ساخته و پرداخته می شود که کنترل آنها دست ما نیست.
در حوزه رسانه های مکتوب ، اوضاع خیلی بدتر است. ما بروشور و کتابچه کافی برای معرفی ایران به مردم کشورهای مختلف دنیا تولید و منتشر نکرده ایم. به همین جهت نه برای ارایه در نمایشگاه های بین المللی و نه برای ارایه به توریستهایی که به کشور می آیند حتی اندک بروشوری که ایران را معرفی کند نداریم که به دست آنها بدهیم. در زمینه تولید و ترویج اپ های معرفی جاذبه ها و میراث فرهنگی بر روی موبایل نیز بسیار عقب هستیم و به نظر نمی رسد که به زودی تحولی در این حوزه صورت گیرد.
در حوزه فضای مجازی نیز وضعیت کما بیش اینچنین است با این تفاوت که ما با کمی سرمایه گذاری می توانیم در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی محتوا منتشر کنیم. اما در این حوزه نیز مشکل زبان وجود دارد. مجموع وب سایتهای ایرانی معرفی کننده ظرفیت های گردشگری ایران به زبان های خارجی و مجموع صفحات شبکه ها و رسانه های اجتماعی به زبان های خارجی با کمی خوش بینانه نگری به کمتر از 10 وب سایت و 200 صفحه اجتماعی می رسد .
بودجه ای نیز برای این منظور وجود ندارد و به عنوان مثال بودجه مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برای این حوزه معادل صفر ریال است. البته این به معنای دست روی دست گذاشتن و تعطیل کردن اطلاع رسانی نیست. ما از ظرفیتهای بخش خصوصی با تعامل و تفاهم بهره می گیریم. مثلا اخیرا با تفاهمی که مبنای آن نه کمک مالی بلکه کمک معنوی و محتوایی بوده با شبکه چشم انداز گردشگری ایران (ایران لند اسکیپ) توافق کرده ایم که اطلاعات گردشگری ایران به زبان های مختلف در فضای مجازی منتشر شود.
اما یک دست صدا ندارد و باید اقداماتی گسترده و کلان در این حوزه صورت گیرد. اگر توسعه گردشگری سیاستی ملی است برای اطلاع رسانی ظرفیتهای گردشگری نیز باید بودجه ای ملی اختصاص یابد. بودجه ای که بتواند موتور محرک صنعت گردشگری کشور شود . صنعتی که خود موتور محرک خروج اقتصاد کشور از رکود به شمار می رود.
\n
انتهای پیام/