از تقابل به تعامل با دنیا، با گفتمان دولت تدبیر و امید

دولت یازدهم هنگامی سر کار آمد که به‌دلیل هشت سال بی‌تدبیری مسئله هسته‌ای به بحرانی‌ترین مرحله خود رسیده بود.

حاصل مذاکرات هسته‌ای ایران، هفت قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بود که با صدور هر کدام اوضاع زندگی و معیشت مردم بدتر و وخیم‌تر می‌شد و سایه جنگ و اجماع جهانی برای مهار ایران هسته‌ای  ــ به‌دلیل نوع تعاملات و ادبیات حاکم بر دولت ــ  در روابط کشور با کشورهای اروپایی و آمریکا سنگینی می‌کرد. فراموش نکرده‌ایم که دولت دهم کنترلی بر روی نرخ ارز نداشت و بالاتر رفتن قیمت دلار به‌صورت طبیعی به گرانی و کساد در کشور دامن می‌زد و لحن تند و گزنده دولت در دیپلماسی و مذاکرات نیز هر روز اوضاع را وخیم‌تر می‌کرد.

باید به‌یاد داشته باشیم که در سال‌های دولت نهم و دهم، به‌نام سیاست خارجی تهاجمی، بر دامنه افراطی‌تر شدن سیاست خارجی افزوده شد. در سیاست خارجی دولت‌های نهم و دهم بدون پشتوانه نظری و عملی به اقدامات بی‌هدفی در سطح بین‌المللی دست زده شد که بیشتر به بحران‌آفرینی شباهت داشت تا یک سیاست خارجی منسجم و فراگیر؛ به‌عبارت دیگر، بررسی رفتار و عملکرد این هشت سال در حوزه سیاست خارجی نشان‌دهنده مجموعه‌ای از اقدامات ناهماهنگ، نامتجانس و گاه متضاد بود که حتی اطلاق عنوان سیاست خارجی بر آن‌ها نیز دشوار به‌نظر می‌رسد.

تحت این اوضاع بود که اکثر تحلیلگران و صاحب‌نظران به این باور رسیدند که اساساً مسائل عمده سیاست خارجی ما تا حدود زیادی تحت‌تأثیر حل مسئله بحران هسته‌ای است، مسئله‌ای که باعث شده بود کشورهایی مثل روسیه و چین نیز که دارای مناسبات خوبی با جمهوری اسلامی ایران در سطح بین‌المللی بودند روابطشان را تا حدود زیادی به حل این پرونده گره بزنند و همین امر باعث شد رفتارهای سینوسی و گاه غیرقابل‌انتظاری را از این دو کشور که عضو دایم شورای امنیت هستند شاهد باشیم (نمونه‌اش تصویب هفت قطعنامه علیه ایران بود).

منطق دولت یازدهم حل مسئله هسته‌ای از طریق انتخاب مسیر درست دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بود؛ مسئولان تصمیم‌گیرنده در مسئله هسته‌ای ایران خود را موظف به حل دیپلماتیک بن‌بست موجود دانستند. حل و گذر از این بحران میسر نمی‌شد الا با تعریف گفتمانی دقیق و همه‌جانبه، یعنی گفتمان دولت تدبیر و امید، براساس نجات اقتصاد، احیای اخلاق و تعامل با دنیا.

دولت یازدهم با گفتمان نجات اقتصاد، احیای اخلاق و تعامل با دنیا بر سر کار آمد. تحت این اوضاع، دولت یازدهم و دستگاه دیپلماسی ایران زبان و لحن مناسبی برای پاسخ به موضع‌گیری‌های رسمی دنیا به‌نمایش گذاشت، چنانکه با حضور فعال ایران در عرصه جهانی  ــ دقیقاً در زمانی که با بحرانی شدن موضوع هسته‌ای، اجماعی جهانی علیه ایران شکل گرفته بود و تحریم‌های پی‌در‌پی در شورای امنیت سازمان ملل علیه کشورمان تصویب می‌شد ــ  دستگاه دیپلماسی و تصمیم‌گیرندگان با استفاده از دیپلماسی تعامل سازنده و مؤثر، خود را به‌عنوان بازیگرانی فعال در عرصه جهانی تثبیت کردند.

راهبرد کلان سیاست خارجی در دولت یازدهم بر تفاهم در سطح ملی و همکاری در روابط خارجی براساس اصول سه‌گانه عزت، حکمت و مصلحت و رویکرد تعامل سازنده و مؤثر تعریف شد. راهبرد مزبور به‌منظور تقویت امنیت ملی، رفع تهدیدات خارجی و خنثی‌سازی تبلیغات درخصوص ترویج ایران‌هراسی در جهان و به‌ویژه در منطقه، ارتقای اعتبار و افزایش احترام و عزت ایران در سطح منطقه و جامعه بین‌المللی و جهان درحال گذار تعریف شد و سمت‌وسوی دولت تدبیر و امید تغییر برای سیاست خارجی تقابلی بود. سمت‌وسویی که مردم با رأی خود در انتخابات سال 92 به‌عنوان گفتمان مقبول برای رسیدن ثبات و آرامش در داخل و تعامل با دنیا برگزیدند.

تعاملات دولت با دنیا تصویر ایران و ایرانیان را نزد افکار عمومی دنیا تغییر داد و در طول مذاکرات با کشورهای 1+5 و قدرت‌های دنیا عملاً منطقی بودن و اهل مذاکره و گفت‌وگو بودن ایران به‌دنیا ثابت شد و از تقابل و ایران‌هراسی به تعامل با دنیا رسیدیم.

بنابر آنچه گفته شد بر ماست برای حمایت و تداوم مسیر عقلانی دولت تدبیر و امید، در روز جمعه 29 اردیبهشت 96، به پای صندوق‌های رأی برویم و بار دیگر با انتخابمان مسیر ثبات و آرامش در داخل و تعامل با دنیا را برای ساختن ایرانی آباد و آزاد انتخاب کنیم.


*. رئیس مؤسسه آموزش عالی میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری

انتهای پیام/

کد خبر 1396022722