خواه مرادمان از این اهمیت، هنر و ادبیات این سرزمین بوده باشد خواه آموزش و پژوهش یا، آنچنان که موضوع یادداشت حاضر است، میراثفرهنگی، صنایعدستی و بهویژه گردشگری که با سه مقوله تاریخ، فرهنگ و هنر توأمان سروکار دارد و سرآخر با مسأله مهم اقتصاد هم تلاقی معناداری پیدا میکند.
سخنان رئیس سازمان میراثفرهنگی در نشست مشترکی که اخیراً با منتخبان مردم در شورای پنجم شهر تهران داشت، بیش از هر چیز، ناظر بر نسبت شهر و یا ــ آنچنان که او قلمداد کرده ــ متنی بهنام تهران با نامِ نامی فرهنگ است. زهرا احمدیپور در مطلع سخنانش بهصراحت از نحوه مدیریت شهر تهران بهطور اعم و بیتوجهی ــ و تو گویی بیباوری ــ مدیران این شهر به جایگاه فرهنگ بهطور اخص انتقاد کرد. او تهران را بیش و پیش از اینکه پایتخت یا یک کلانشهر بداند، بهمثابه یک «متن» درنظر آورده و از آرزوی خود مبنی بر اینکه فرهنگ اولویت رویکرد مدیریتی این شهر باشد سخن گفته است: «انتظار من همیشه این بود که این دال مرکزی فرهنگ باشد، اما متأسفانه اینطور نیست و بورسبازی زمین به دال مرکزی این شهر تبدیل شد و بهرهکشیای که از کرانههای شهری تهران اتفاق افتاد و نهایتاً نابرابری فضایی بهوجود آمد، و متأسفانه دیگر اثری از نشانههای فرهنگی در شهر تهران وجود ندارد.»
از این سخنان، و شاید اصلاً قبل از اینکه به این سخنان برسیم از برپایی این نشست مشترک با اعضای شورای پنجم، قدر مسلم یک پیام روشن به گوش میرسد: دولت دوازدهم برنامههایی جدیتر از قبل برای شهر تهران دارد و این تمرکز بر شهر مرکزی ایران تا اندازهای است که معاون رئیسجمهوری را پیش از تشکیل رسمی جلسات شوراها به دیدار با منتخبان مردم تهران واداشته است.
چنانکه در محتوای سخنان احمدیپور هم بهروشنی دیده میشود، دولت قصد دارد با زدودن نگاهی که قائل به تالی بودن فرهنگ نسبت به مقولاتی چون سیاست و اقتصاد است، شهر تهران را از زیر فشار این باور دروغین که فرهنگ ذیل سیاست است و در خدمت آن، بهدر آورده و این شهر مهم را تا حد زیادی به جایگاه واقعی خود برگرداند.
برای بهثمر نشاندن این عزم که فینفسه مبارک است، دولت بیش از هر چیز روی هماندیشان خود در مجلس و شورای شهر حساب کرده و رئیس سازمان میراثفرهنگی نیز بر این موضوع، با شفافیت هر چه تمامتر، در دیدار با منتخبان مردم در شورای شهر تهران تأکید کرده است.
نکته دیگری که در این میان حائز اهمیت است جایگاه تهران بهمثابه الگوی شهرها و کلانشهرهای ایران است. تنوع فرهنگی و آداب و رسوم از ویژگیها و ارزشهای این سرزمین است، اما جدا از این تنوع که متضمن تفاوت و خاصیت هر کدام از شهرهای مرکزی استانهای کشور است، الگوی مدیریتی تهران در همه ادوار بر نحوه مدیریت سایر شهرها تأثیرگذار بوده است. این تأثیرگذاری بر سایر شهرها نیز از دیگر مواردی بود که معاون رئیسجمهوری بهطور مستقیم به آن اشاره کرد: «امروز تمام دغدغه ما این است که تهران یک شهر تاریخی است و باید یک شهر تاریخی بماند و شهری فرهنگی باشد تا بتواند این الگو را به کل شهرهای کشور تسری دهد.»
همسو با همین رویکرد فرهنگمحور که معتقد است «اگر قرار است شورای اسلامی شهر تهران مصوبهای داشته باشد باید با رویکرد فرهنگی باشد»، نگرش اقتصادی سازمان میراثفرهنگی هم این است که میتوان با حفظ ملاحظات فرهنگی، شهر تهران را با توجیه اقتصادی بهتر و مدرنتر و، مهمتر از اینها، سالمتری اداره کرد: «امروز وقتی هزینهفایده میکنیم میبینیم که دیگر لازم نیست درآمد شهر تهران از منظر فروش فضای شهری باشد و بخواهیم فقط و فقط با اقتصاد شهری وابسته به فروش زمین، شهر را مدیریت کنیم.»
اما مهمترین، کاربردیترین و درعینحال مرتبطترین بخش از سخنان معاون رئیسجمهوری به یادداشت حاضر آنجاست که درصدد تبیین سه بحث گردشگری، میراثفرهنگی و اقتصاد شهر تهران برمیآید: «حتماً صنعت گردشگری و صنایعدستی میتواند برای شهر تهران درآمد پایدار ایجاد کند. مراقبت از آثار تاریخی و میراثی این شهر هم میتواند به این مسأله کمک کند که هویت شهر تهران احیا شود و تهران به شهری جذاب برای گردشگرانی که از تهران میتوانند بهعنوان مقصد خوب گردشگری استفاده کنند تبدیل شود.»
با استناد به جمله بالا میتوان گفت نگاهی که پیش از این معتقد بود که تجمیع دو حوزه میراثفرهنگی و گردشگری بهمثابه کنار هم گذاشتن عناصر نامتجانس فرهنگ و اقتصاد است و این همنشینی را جمع نقیضین تلقی میکرد و از این رهگذر در پی مخالفت با نظرگاه مدیریتی دکتر احمدیپور بود رنگ باخته است؛ چراکه امروزه قائل بودن به تقابل و ناهمنشینی فرهنگ و اقتصاد، نهتنها منسوخ است، بلکه از نگرشی عقبمانده و نامطّلع از بیمرزی این دو در عرصههای مدیریتی حکایت دارد.
کوتاه سخن اینکه نشست رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و اعضای منتخب تهران در شورای شهر را باید بهفال نیک گرفت؛ چراکه حکایت از عزمی جدی برای همصدایی و همراهی دولت، مجلس و شورای شهر تهران برای پدید آوردن تحولی جدی در این شهر بزرگ و مهم خاورمیانه دارد.
*. روزنامهنگار
انتهای پیام/