توضیحی کوتاه درخصوص تخریب بخشی از محوطه مجموعه تاریخی امامزاده عبدالله شهرری

چند روزی است که خبر تخریب بخشی از گورستان تاریخی امامزاده عبدالله شهر ری موجی از واکنش‌های اجتماعی را به‌ویژه در میان علاقه‌مندان به فرهنگ و تمدن سرزمین ما پدید آورده است.

به‌گونه‌ای که انتقادات زیادی از این اقدامات در فضاهای مجازی و مطبوعاتی همه روزه منتشر می‌شود، که گویای تفاوت دیدگاه‌های بخشی از جامعه فرهنگی با مسئولان است و همین موضوع باعث شده است تا آنان به گمانه زنی‌ها و طرح شبهاتی در خصوص اهداف سازمان اوقاف از انجام این اقدامات بپردازند که با اهداف واقعی سازمان مذکور متفاوت است.

اما فارغ از اینکه واقعیت‌ها و حدس و گمان‌هایی که انتشار آنها موجب ایجاد التهاب در فضای فرهنگی جامعه می‌شود، به نظر می‌رسد که توجه به موارد زیر برای تنویر افکار و عبرت‌آموزی همگان امری ضروری است. 

نخست اینکه، در اوایل تابستان سال 1395 اینجانب در قالب انجام وظیفه‌ای سازمانی، به همراه تعدادی از همکاران سازمان اوقاف و همکاران دفتر حفظ و احیای بناها، بافت‌ها و محوطه‌های تاریخی و به منظور بررسی درخواست عزیزان سازمان اوقاف از این مجموعه بازدید کردیم. 

سپس در جلسه ای که در تاریخ 30 تیر 95 برگزار شد، پیشنهاد واصله از سازمان اوقاف در خصوص آنچه که آنان سامان‌دهی این گورستان تاریخی می‌دانستند را بررسی کرده و بنابر ملاحظات، وظایف قانونی و دستورالعمل‌های موجود در سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری با طرح پیشنهادی مخالفت شد و طی مکاتبه شماره14219/952501 در تاریخ  2 مرداد 95 مقرر شد تا پیشنهاد دقیق، علمی، منطقی جدیدی با ملاحظه آثار تاریخی و حفظ اصالت مجموعه برای این موضوع ارائه شود. لیکن متاسفانه هرگز چنین درخواستی مورد اجابت قرار نگرفت.

دوم اینکه، متاسفانه بسیاری از اقداماتی که حوزه میراث فرهنگی و تخریب آثار انجام می‌شود، حول محورهای زیر است، سامان‌دهی، از بین بردن مامن معتادان و ولگردان، لزوم توسعه و نهایتا درخواست‌های مردمی. پرسش مهم و بدون پاسخی که همواره برای اینجانب مطرح بوده و هست آن است که با کدام ملاک و معیاری همسان سازی، سامان‌دهی تلقی می‌شود؟ 

از آن مهم‌تر تعریف ما از بی سامانی  چیست؟ بر اساس کدام پژوهش، محلی را نابسامان می‌دانیم؟ با کدام ارزیابی اقدامات مشابهی را که سال‌های زیادی است تکرار می شود، موفق می‌دانیم؟ بر اساس کدام آمار و اطلاعات و نتیجه کدام پژوهش به این نتیجه رسیده‌ایم که با فرض اثبات نشده مقصر بودن بناها، بافت‌ها و محوطه‌های تاریخی در ترویج اعتیاد و ولگردی، در صورت تخریب موجب کاهش آمار معتادان و ولگردان می‌شود؟ اگر واقعا چنین اقدامی موثر است چرا مشمول بزرگراه‌های تهران و به‌ویژه بزرگراه مدرس نمی‌شود؟ مگر همگان شاهد تجمع معتادان و ولگردان در این حواشی نیستیم. توسعه را چگونه تعریف می کنیم؟ آیا افزایش مساحت و رشد کالبدی را تنها ملاک و معیار توسعه می‌دانیم؟ یا تعمیق معانی فرهنگی و رشد مظاهر فرهنگ و تمدن را باید ملاک توسعه بدانیم؟  نهایتا کدام مردم را متقاضی تخریب آثار تاریخی می‌دانیم؟ منتقدان به تخریب آثار تاریخی را جزئی از مردم تلقی می‌کنیم یا خیر؟ به نظر شما در خصوص فرهنگ و مظاهر فرهنگی، رای صاحب‌نظران امور فرهنگی مهم‌تر نیست؟ با همه این احوال کدام نظر سنجی عمومی انجام شده که اقدامات این چنینی را به زلف آن گره بزنیم؟ چرا باید به خاطر قدرت ناشی از موقعیت اداری خود را در مقامی ببینیم که به نمایندگی از عموم آحاد جامعه سخن بگوییم؟

سوم اینکه، اقدامات انجام شده بر خلاف قوانین کشور جمهوری اسلامی ایران است و سازمان اوقاف بخشی از بدنه نظام است. بنابراین چنین اقداماتی یا عمدا انجام شده است که مصداق قانون شکنی بوده و بایستی با آن برخورد شود تا اولا از ترویج اقدامات خودسرانه جلوگیری شود و ثانیا با رعایت قوانین کشور از سوی دستگاه های دولتی زمینه ساز اجرای عمومی قوانین را نهادینه کنیم. و یا سهوا انجام شده است که عذر بدتر از گناه است. زیرا باید از مسئولان بخواهیم تا توضیح دهند چرا فردی را در منصبی قرار داده‌اند که با قوانین موضوع فعالیت خود آگاهی ندارد؟ ضمن آنکه فراموش نباید کرد که جهل به قانون رافع مسئولیت خاطی نیست. بنابر آنچه که در ابتدای این نوشتار ذکر شده است، ادعای تخریب سهوی آثار تاریخی از سوی مسئولان سازمان اوقاف قابل پذیرش نیست زیرا جلسات و بازدیدهایی که در گذشته انجام شده است برای هماهنگی و جلوگیری از تخریب مجموعه آثار تاریخی در کنار تامین خواسته‌های قابل انجام سازمان اوقاف بوده است. کما اینکه علی رغم پیگیری‌های قضایی انجام شده توسط همکاران اداره‌کل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان تهران، این عملیات غیر قانونی متوقف لیکن از روز جمعه مجددا آغاز شده است.   

چهارم اینکه، اگرچه اینجانب در نیت خیر مسئولان سازمان اوقاف در انجام چنین اقداماتی تردیدی ندارم لیکن ناخواسته موجب بروز تنش‌هایی در میان مسئولان آن سازمان با سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری شده‌اند که قطعا زیبنده مسئولان دستگاه‌های دولتی نیست. ضمن آنکه چنین اقداماتی موجب ملتهب شدن فضای فرهنگی جامعه شده‌اند که به صلاح هیچ کس نخواهد بود.

علی‌ای‌حال با عنایت به تمام موارد مذکور پیشنهادات زیر برای برون رفت از شرایط کنونی ضروری به نظر می‌رسد:

1- عملیات اجرایی موجود بایستی بی‌درنگ متوقف شود.
2- متناسب با مستندات موجود بازیابی عین‌به‌عین این مجموعه انجام شود.
3- با متخلفان و تخریب‌کنندگان برخورد قانونی صورت پذیرد. 
4- اداره‌کل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان تهران نسبت به معرفی ارزش‌های تاریخی و فرهنگی مجموعه اقدام کند.
                              

**مدیرکل دفتر حفظ و احیاء بناها، بافت‌ها و محوطه‌های تاریخی\n

انتهای پیام/

کد خبر 139612135