بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، سیدمحمدبهشتی رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، دیروز دوشنبه 21 اسفند 96 در نشست راهنمایان گردشگری با ابراز خرسندی از حضور در جمع این افراد که نقش بسزایی در معرفی فرهنگ ایرانی ایفا میکنند گفت: «خوشبختانه کشور ایران جذابیت زیادی برای انواع گردشگریهایی که قصدشان ملاقات با ما نیست، ندارد. ایران برای افرادی که قصد ملاقات با فرهنگ ایرانی را دارند کشور بسیار جذابی است.»
او با اشاره به آمارهای موجود از رتبه ایران در میان کشورهایی که مقصد گردشگری هستند گفت: «صرف وجود آثار فرهنگیتاریخی، موزهها و... برای فراهم کردن شرایط ملاقات کافی نیست .بسیاری از مواردی که به بهانه آن گردشگران را در این سرزمین میچرخانیم بدون راز گشایی چیزهای قابل فهمی نیستند.»
رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری با اشاره به سفرهایی که در دوران دانشجویی به واسطه رشته تحصیلیاش که معماری بوده به تمام شهرها و روستاهای ایران داشته است تصریح کرد: «پیش از آنکه در دهه هفتاد به سازمان میراثفرهنگی بیایم اگر کسی از من میپرسید که آیا ایران را میشناسی با قاطعیت پاسخ میگفتم بله زیرا که شواهدی هم برای اثبات مدعایم داشتم. برای نمونه روستای ابیانه را با گروهی از دوستانم در ابتدا معرفی کرده بودیم و از فاصله زاهدان تا چابهار را که کمتر کسی آن زمان جادهاش را میشناخت پیموده بودیم.»
او گفت: «بعد از گذشت سه ماه از آمدنم به سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و سفرهایی که با کارشناسان به نقاط مختلف ایران داشتم، در پاسخ به آن پرسش این بار با قاطعیت پاسخ میگفتم که من ایران را نه دیدهام و نه گشتهام.»
بهشتی افزود: «زمانی یک اثر تاریخی را میبینید در حالیکه زبانش باز نیست و با شما سخن نمیگوید و درست مانند فردی است که در خیابان او را میبینید شاید بتوانید ظاهر او را توصیف کنید ولی احتمالا هزاران نفر این مشخصات را دارند از این رو اسم این را نمیشود ملاقات و معرفی گذاشت. مانند اینکه شما به خانه اقوامتان دعوت شدهاید ولی زمانیکه آنجا میروید با شخصی ملاقات میکنید که شبیه فرد مورد نظر شماست ولی خود او نیست.»
او خاطرنشان کرد: «کار راهنمایان گردشگری باز کردن این زبان برای کسانی است که در این تخصص به سر نمیبرد.»
رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری در ادامه با یادی از مرحوم شاپور شهبازی که مهمترین هخامنشی شناس دوران خودش بود و بخش هخامنشی بیشتر دایرهالمعارفهای دنیا را نوشته است گفت: «در سفری گروهی به شیراز توفیق این را داشتیم که از راهنمایی مرحوم شهبازی بهرهمند شویم.»
او افزود: «در میان همسفران معماران، پزشکان و... حضور داشتند که زمان معرفی تختجمشید از طرف مرحوم شهبازی انگار متوجه صحبتهای او نمیشدند گویی به زبانی دیگر سخن میگفت به همین دلیل از او خواستم چشمهایش را ببندد و آنچه را تصور میکند به سخن بیاورد او هم پذیرفت. بعد از بازگشت از تختجمشید در هتل متوجه ناراحتی دختر جوانی در گروه شدم علت را جویا شدم و دختر جوان در پاسخم گفت ”سخنان استاد شهبازی آنقدر در من تأثیر گذاشته که احساس عجیبی پیدا کردم، به نحوی که از دیشب خواب به چشمانم نیامده است“.»
بهشتی با بیان اینکه فکر نمی کنم آن دختر تا پایان عمرش این ملاقات را فراموش کند افزود: «راهنمای گردشگری میتواند یک چنین ملاقاتهایی را ترتیب دهد.»
رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری با اشاره به این نکته که باستان شناسان تنها میتوانند خوراک تهیه کنند و نمیتوانند یک چنین ملاقاتهایی را ترتیب دهند تصریح کرد: «حرفهای شما میتواند دقیق و صحیح باشد از این بابت که حاصل یک جستوجوی علمی است اما زبان باستانشناسان برای فراهم کردن این ملاقاتها مناسب نیست و این کار تورگردانها و رهنمایان گردشگری است که این ملاقات را ترتیب دهند.»
او تأکید کرد: «حال اگر مشتاقان باشند، موضوع ملاقات هم مهیا باشد ولی راهنما نباشد که این ملاقات را ترتیب دهد، پس ملاقات اتفاق نمیافتد.»
رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی گردشگری در ادامه با اشاره به برخی کاستیهای کار راهنمایان گردشگران گفت: «در بسیاری از سفرها دیدهام که برخی راهنمایان برای اینکه در مخاطبان اثرگذارند داستانیهایی به هم میبافند که واقعیت ندارد و در اینجاست که مانع ملاقات میشوند و ملاقات را ترتیب نمیدهند.»
او خاطرنشان کرد: «تحصیلات در این رشته معیار راهنمای گردشگر بودن نیست زیرا راهنما کسی است که خودش این ملاقات را کرده باشد و همه چیز را به درستی به جا آورد. ”ذات نایافته از هستی بخش/ کی تواند که شود هستی بخش“. راهنمای گردشگری اگر خودش ملاقات را انجام داده باشد حتما از کیفیت رفتاری، ادب و نگاهی خاص برخوردار میشود و قابلیت این را مییابد که خیلی از موجودات زبان بسته خود را به او بنمایند تا معرفیشان کند.»
بهشتی ادامه داد: «آثار فرهنگی تاریخی بسیار ناز دارند و خودشان را برای هر کسی که نامحرم و غریبه است میپوشانند و تنها برای محرمها آشکار میشوند و همواره دنبال محرم میگردند. پریرو تاب مستوری ندارد و فرهنگ ما نیز که پریرو است تاب مستوری ندارد.»
انتهای پیام/