اصلیترين ويژگی شب چله، گردآمدن خانوادهها با هماهنگی قبلی در كنار هم است به صورتی كه معمولاً يك هفته قبل آن مشخص میشود كه شب چله اين سال در خانه چه كسی جمع شوند. در خانوادههايی كه پدر، در قيد حيات باشد معمولاً فرزندان با عروسها و دامادها شب چله را در آنجا میگذرانند. اما چون خانواده پدرخانوم پدر شوهر مطرح است معمولاً نوبت را رعايت میکنند
. اما به هر صورت كه باشد اصل بر جمع شدن چند خانواده در كنار هم است كه اگر اين تجمع صورت نپذيرد، با وجود رعايت تمام ديگرْ ويژگیهای شب چله كه شامل غذای شام و ميوه و تنقلات خاص میشود، نمیتوان گفت كه در آن خانه، مراسم جشن شب چله برگزار شده است.
در تداركات اين «جشن»، سنندجیها چند ماه قبل از شب چله، خربزههای كوچكی را كه از روستای سراب قاميش تهيه میشود را در تفاله سركه میاندازند تا برای اين شب «كالَك تورش» (خربزه ترش) كه از اصلیترين موارد سفره است را داشته باشند. همچنين چند ماه قبل از زمستان، خوشههای انگور را در زيرزمين يا در سايه، نخ كرده و از سقف آويزان میكنند كه به آن «آنو» (با نون مفخم) میگويند.
غذای اين شب عموماً دلمه برگ مو و كلم است كه گوشت را لابه لای آن میگذارند. سفره شب چله علاوه بر دلمه، شامل رب انار و شيرهي انگور، دوغ، ماست، روغن و كره محلی، پياز و خربزه ترش است. امروزه در كنار دلمه برگ مو و كلم، دولمه فلفل سبز و بادمجان نيز تهيه میشود. بعد از صرف شام، «كالَك ترش» را قاچ كرده و ميل میكنند.
بعد از خوردن غذای چرب و سنگين شب چله، ميل كردن اين خربزه ترش، هضم غذا را آسان کره و باعث میشود بقيهي شب نيز بتوان از تنقلات متنوع و ميوههای رنگارنگ شب چله نيز استفاده كرد. لازم به ذكر است آب داخل خربزه را نيز كه مزه ترش و شيرين میدهد را جداگانه در ظرفی ريخته و تقسيم میكنند.
در كردستان، در هر محلهای اگر خانوادههايی وجود داشته باشند كه استطاعت مالی مناسبی براي برگزاری اين مراسم نداشته باشند، از طرف ديگران برايش شام برده میشود. همچنين چون در بازار «كالَك تورش» به تعداد كافی نيست و معمولاً گران است، اگر زن منزل، در همسايگی يا در فاميل بداند زن حاملهای وجود دارد، حتماً از آن خربزه ترش برايش خواهد برد. همچنين در اين شب اگر همسايهها مايل باشند از غذايی كه تهيه كردهاند به همديگر میدهند كه به آن «كاسه هاوسا» میگويند.
در گذشته قبل از خوردن يا بعد از صرف آن، بزرگان فاميل داستانها، متلها و افسانههای قديمي تعريف میكردند. امروزه در روستاها، حكايتگويی همچنان پابرجا مانده و پدربزرگها و مادربزرگها داستانهايی مانند «خاتون زمهرير» را برای نوههايشان در اين شب طولانی و تاريك و سرد زمستانی تعريف میكنند. همچنين در گذشته خواندن شاهنامه، گلستان و بوستان و اسكندرنامه معمول بوده است.
از ديگر تمهيدات برای گذران اين شب، انجام برخی بازيهای محلی است. مشهورترين اين بازیها در كردستان «گوروابازی» يا جوراب بازی است. بازی دسته جمعی كه شركت كنندگان به دو گروه تقسيم میشوند و دارای هيجان بسيار زيادی است. همه مهمانها میتوانند در اين بازی شركت کنند و معمولاً انجام آن با ابراز هيجانات افراد همراه است و چند ساعتی از شب را به خود اختصاص میدهد.
سپس نوبت به خوردن تنقلات و خشكبار میرسد. انجير خشك، برگ گلابی، برگ زردآلو، هسته زردآلو كه همراه با سماق حرارت ديده، توت خشك، تخمه بو داده كدو، و همچنين گندم برشته كه با شيره گز مخلوط شده و به صورت گلولههای كوچكی درآمده از جمله خشكبارهای شب چله است.
اما ميوههای شب چله كه شامل هندوانه، سيب، گلابی، به، انار و آلو میشود از ضروريات شب چله است. در برخی از خانوادهها برای خوردن ميوههای شب چله سفره میاندازند و در برخي ديگر به روال امروزی است. هندوانه از جمله ميوههايی است كه حتماً بايد سر سفره باشد و چون فصل آن سر رسيده معمولاً هندوانههای خوبی از آب درنمیآيند. خوردن هندوانه به نوعی وداع و خداحافظی با فصل گرماست و پيشوازی از زمستان محسوب میشود. همچنين در اعتقادات محلی خوردن آن را در اين شب باعث قوی شدن بدن در مقابل بيماریهای زمستان میدانند.
از رسمهای جالبی كه در اين شب در كردستان رايج است میتوان به خوانچه بردن از طرف خانواده پسر براي نامزدش، نام برد. در اين خوانچهها بايد تمام موارد ذكر شده در بالا از شام گرفته تا خشكبار و ميوه را براي خانواده عروس ببرند به صورتی كه آن شب، خانواده عروس برای برگزاری شب چله هيچ اقدامی نكرده باشد. علاوه بر دلمه، در سنندج رسم است رشته پلو نيز در خوانچهها گذاشته شود. همچنين علاوه بر مواردی كه گفته شد، هديهای گرانبها كه معمولاً پارچه يا قطعهای طلا است نيز برای عروس خانم برده می شود.
رسم ديگری وجود دارد به نام «شهو زمسانی» كه در آن عروس اولين شب چله را در خانه شوهر تجربه میكند؛ و آن به اين معناست كه اين بار خانواده عروس بايد خوانچههايی را كه تمام نيازهای شب چله خانواده داماد را برطرف كند را به منزل دامادشان ببرند.
در سالهای گذشته در روستاهای كردستان، در شب چله، مراسم شال انداختن نيز اجرا میشد. در اين رسم از روزنههای بالای بامها كه نقش هواكش و نورگير را دارند، جوانان روستا شالهاي لباسشان را پايين میفرستند تا صاحبخانه هديهای به مناسب شب چله در آن بگذارد.
همچنان كه در قبل نيز اشاره شد، ويژگی اصلی شب چله، جمع شدن خانوادهها در كنار هم است. در اين جمع شدنهاست كه بسياری از كدورتها برطرف میشود و مخصوصاً امروزه كه خانوادهها كمتر همديگر را ملاقات میكنند، فرصت مناسبی است برای تجديد ديدار.
شب چله از زيباترين شبها در مناسبتهای اجتماعی است كه يك نفر میتواند تجربه كند. صدای خنده و شادی و سرور از هر خانهای شنيده میشود و زمزمههای روايت حماسهها و داستانها، گرمابخشِ سردی شب يلداست.
انتهای پیام/