رمضان در شهرستان داراب
در شهر داراب جمعه آخر ماه شعبان را کلوخ اندازان میگویند در این روز به گردش و باغ میروند و هر چیزی را که دوست دارند تناول میکنند.
یک هفته قبل از ماه مبارک رمضان، مساجد و حسینیه را پاک کرده و برای بچهها چادرنماز و جانماز آماده میکنند.
پختن شیربرنج، رنگینک، نان مهیاوه، جزء آداب همیشگی این شهرستان است. بچهها بیدار میشوند همراه با پدر و مادرشان سحری میخورند و روزه میگیرند و در شب دهم ماه رمضان برای افطاری عدسی درست میکنند.
در صبح بیست و یکم ماه رمضان، بعد از نماز صبح همراه با افراد خانواده به زیارت اهل قبور میروند و به همراه خود نیز گل سرخ و بهارنارنج به همراه میبرند.
شب بیست و هفتم ماه مبارک، افطاری کلهپاچه درست میکنند که به این شب، شب تک تکو میگویند، بعد از افطار، بچهها صورت خود را میپوشاندند و به خانهها میرفتند و میگفتند تک تکو ما را بدید و مابین نماز و روزتون قبول و صاحبخانه هم به آنها خوراکی و آجیل میداد. در این شهر در گذشته عید فطر عید ترشو هم میگفتند به این دلیل که بعد از یک ماه روزیداری معده آمادگی نداشت و هر چیزی که خورده می شد باعث دلدرد میشد.
ماه رمضان در شهرستان استهبان
از چند روز قبل از ماه مبارک رمضان مردم به استقبال این ماه میروند و خانهها و مساجد را مرتب و تمیز و با گلاب، مساجد را تطهیر میکردند. زنان در خانه، حبوبات و آذوقه کافی تهیه میکردند تا در ماه مبارک به خواندن قرآن و دعا بپردازند و غروب به پشتبام میرفتند تا هلال ماه مبارک را رؤیت کنند و اگر موفق میشدند چند تیر هوایی شلیک میکردند.
بدان معنا که ماه رؤیت شده است ولی در عین حال بسیاری از مردم دو سه روز آخر ماه شعبان را هم روزه میگرفتند که به آن پیشواز میگفتند در گذشته که از وسایل ارتباط جمعی خبری نبود و هر کسی زودتر بیدار میشد، با کوبیدن در، همسایگان را از خواب بیدار میکرد یعنی حدود دو ساعت به اذان صبح نمانده و زودتر امساک کنید و افرادی به پشتبام میرفتند و مناجات میخواندند.
این مناجات از خواجه عبدالله انصاری:
شبهای دراز بی عبادت چه کنم یا الله
طبعم به گناه کرده عادت چه کنم یا الله
گویند خدا گناه را میبخشد یا الله
او بخشد و من از این خجالت چه کنم یا الله
حدود ربع ساعت مانده به اذان، دوباره مناجات گویان و مؤذنها به پشتبام میرفتند و اعلام میکردند که دیگر فرصتی باقی نمانده است. برای افطار، مردم به مسجد میرفتند و روزه خود را با آب گرم باز میکردند و خرما و انجیر و کشمش میخوردند که خوراک افطاری معمولاً ساده بود و غذاهایی مثل تولید تلیت کشک، ماست، اشکنه و چنگال میخوردند.
در گذشته کدوی حلوایی را در مسجد خشک کرده بودند و در مسجد میچرخاندند. افراد نشسته در مسجد اگر نیاز داشتند از داخل کدو حلوایی پول برمیداشتند و همچنین اگر میخواستند کمک میکردند و پول را داخل کدوم میانداختند و کسی هم متوجه نمیشد که چه کسی پول را برداشته یا گذاشته است. در ضمن مردم استهبان درخت گردو و انجیرهایی را وقف مسجد میکنند و شب احیا نیز انجیرها را خیس کرده به همراه گردو، به شب زنده داران میدهند.
شب بیست و هفتم ماه رمضان که شب کشته شدن ابن ملجم مرادی قاتل امام علی (ع) است، حتماً کلهپاچه میخورند و به شادی میپردازند.
در روزهای اول ماه رمضان عدهای کودک در کوچه و خیابان راه میروند و میخواندند:
روزهدارا روتو سفید
ماه رمضون دیگه هم رسید
سه روز مونده به اتمام ماه رمضان در کوچهها الوداع میگویند:
روزهخوارا روتون سیاه
ماه رمضون بازم میاد
از سر شوم تا به سحر شیرینی خورون
چه خبر ماه رمضونه
در روز جمعه آخر ماه رمضان مردم استهبان چهل وانیکاد مینویسند و به نیت سلامتی فرزندانشان آنها را به گردنشان میآویزند یا مغازهداران در محل کارشان قرار میدهند. در غروب آخرین روز ماه رمضان به خانه کسی نمیروند زیرا معتقدند فطریه بر گردن صاحبخانه میافتد. در روز عید فطر همخانواده تازه دامادها کماج و شیرینی به همراه هدیه برای نامزد خود میبرند.
آدابورسوم شهر شیراز
در شهر شیراز یک روز قبل از ماه رمضان را برای تفریح و گشتوگذار به طبیعت میروند که این روز به کلوخ اندازان معروف است. مردم شهر شیراز نیز از چند روز قبل خود را برای روزهداری آماده میکنند. زنان آذوقه و حبوبات را از قبل تهیه و تدارک میبینند. در ماه مبارک رمضان بعد از افطار به دیدن دوستان و آشنایان میروند و دادن افطاری را که یکی از آداب مهم است، هنوز به جا میآورند. مردم شیراز هنگام افطار از عرق طارونه و گل گاوزبان و گلاب به همراه خرما و رنگینک، ترحلوا، زلیبی و نان قندی استفاده میکنند. از خوراکیهای هنگام افطار معمولاً یخنی، عدس نرگسی، کوفته هلو، قنبر پلو، کوفته سبزی، استفاده میکنند. در شهر شیراز از قدیم مراسمی وجود داشته که امروز کمرنگتر شده که به آن روز والون میگویند که در آن خانوادههای عروس و خانوادههای داماد برای عروس و دامادشان هدیه میفرستند. البته امروز هر دو خانواده همدیگر را دعوت میکنند. در شهر شیراز به آخرین جمعه ماه رمضان جمعه الوداع میگویند.
در روز الوداع مسجد جمعه و مسجد فتح بسیار شلوغ است. در این مسجد منبری بزرگ وجود دارد که بعد از نماز جماعت عدهای زن در آنجا جمع میشوند و کیسههایی را میدوزند و در آن نمک و پول به نیت برکت، قرار میدهند و گاهی هم در آنجا حلوایی میپردازند تا حاجتشان برآورده شود.
شهرستان خرم بید در گذشته مراسم یادوست در شب ۲۷ ماه رمضان برگزار میشد به این ترتیب، که برخی جوانان صورت خود را میپوشانند و در کوچه و خیابان میگشتند و کلمه یادوست را تکرار میکردند. مردم نیز برای آنها شیرینی و نان میدادند.
شهرستان نیریز در شبهای قدر دعای جوشن کبیر خوانده میشد زنان در مساجد، نخی را آماده میکردند و آن را به انگشت پای راست گره میزدند و هر بندی را که میخواندند و یک گره میزدند تا به صد گره برسد. پس از آن نخ را به نیت تبرک، به گردن کودکان میبستند و آن را باز میکردند تا از شر و بلا محفوظ باشند.
شهرستان لامرد و کازرون هنگامی که دعای جوشن کبیر خوانده میشد یک فرد تسبیح را درون ظرف آبی میچرخاند و پس از اتمام دعا، که برای تبرک به روزهداران میدادند.
روستای لاور خشت شهرستان لامرد هنگام قرائت جوشن کبیر درون ظرف آبی، گیاه آویشن و نبات میریزند و پس از خواندن دعا، آن را به روزهداران میدهند.
در شهرستان آباده در گذشته، هنگام سحر، افرادی در کوچه و خیابان میگشتند و روی طبل میکوبیدند و چاوشی میخواندند تا کسی هنگام سحر خواب نماند.
شهرستان لامرد در چند روز مانده به عید فطر، زنان خانهتکانی میکنند و لباس نو میپوشند. دست و پاهایشان را حنا میبندند و برای نماز عید آماده میشوند.
شهرستان جهرم در روز عید فطر حلوای هفت تخم درست میکنند که محتویات آن شامل سیاهدانه، مغز گردو، نارگیل، تخم گیاه ریحان، فرنجشک، بارهنگ و تخم خرفه است و از لحاظ طبعی، بسیار گرم و قوی است.
در شهرستان لار هم مراسمی وجود دارد بنام رمضونی، در این مراسم خانواده عروس باید برای خانواده داماد و بالعکس هدیه بخرند. این هدایا را معمولاً با مقداری حلوای مقراضی انواع نان مثل شل شلی، بالاقوه، لیتک، تپ تپی، حلوای صمغ، و زولبیا و ترحلوا درسپ که سینی بزرگی است و با حصیر بافته میشود، گذاشته و با خود به خانه عروس یا داماد میبرند.
*گزارش از مژگان ثابتقدم، کارشناس میراثفرهنگی
انتهای پیام/