دست‌آفریده‌‌های اندیشه‌ساز

یکی از نشانه‌ها و نمادهای هویت ملی، روشنای اندیشه و استعداد و خلاقیت هر جامعه، صنایع‌دستی و دست‌آفریده‌هایی است که همواره نقش تعیین کننده‌ای در زیباسازی زندگی داشته و دارد. بر این اساس می‌توان گفت، از آنجا که «ان الله جمیل و یحّب الجمال» رهروان وادی صنایع‌دستی نیز دوستی خداوند را زیب و زیور خویش قرار داده و این ارزش و اعتبار را در دفتر زندگی خود رقم زده‌اند.

کرمان، از جمله سرزمین‌هایی است که نه تنها خاستگاه برخی صنایع‌دستی، مانند شال و پته است بلکه از دیر باز تا‌کنون در این مورد ید طولایی داشته. وقتی جام کنده‌کاری شده هزاره‌های پیش از میلاد و بدست آمده از ویرانه‌های کُنار صندل یا دشت شهداد را می‌بینیم، اندیشه نیاکان خود را می‌ستائیم که این پرسش را برای خویش مطرح ساختند که وقتی می‌توان، آب را در جامی زیبا و کنده‌کاری شده و تزئین یافته، نوشید و قدرشناس این نعمت خداوندی شد چرا «دیوژن»‌گونه، آن را در کوزه شکسته یا کف دست نوشید؟ حتی اگر راز و رمزهای عرفانی در رهگذر آن وجود داشته باشد، زیرا خداوند جمیل،  هر جمال مشروعی را برای انسان خواهان است.

باری صنایع‌دستی استان کرمان، به جز تبلور عینی این واقعیت، از اعتبار اجتماعی و اقتصادی نیز بهره برده. در کدام سرزمین است که نام قالی برده شود و یاد کهن سرزمین کرمان تداعی نشود؟ در بقیه موارد نیز اینگونه است. صنایع‌دستی، نشان همت و حمیّت مردمان سرزمین ماست که توانستند بیشترین ارزش افزوده را برای خود رقم بزنند، یعنی با چند کیلو پشم و ریس رنگ شده فرشی را تولید کنند که ده‌ها برابر قیمتِ مواد اولیه، ارزش داشته باشد و بتواند اقتصاد یک خانواده را تامین کند. از همه مهمتر، بهره‌گیری بایسته از اوقات فراغت را نشان می‌دهد، به این معنا که مردان و زنان کرمانی پس از فراغت از کار کشاورزی و دامداری، پشت دار قالی نشستند و بافتند و زیر لب زمزمه کردند که «زن کاری، مرد کاری، تا بگرده روزگاری» و سرانجام، از این نکته مهم نمی‌توان آسان گذر کرد که صنایع‌دستی، معرّف فرهنگ و هنر هر سرزمین است و چه بسیار، اقتدار جامعه را تضمین کرده است. در سایر موارد نیز صنایع دستی نقش آفرین بوده، اگر امروز از راه ابریشم و ارزش‌های آن سخن می‌گوئیم، یکی از دلائلش این است که این جاده تاریخی، مبادله کننده هنرها و صنایع‌دستی بوده است در راه فلفل و ادویه نیز، به جز بوی این ماده تند هندی، و زیره معطّرِ کرمان، صنایع دستی، از سرزمینی به سرزمین دیگر می‌رفت و بساط می‌گشود.

سخن آخر اینکه قدر شناس زنان و مردانی باشیم که روزگار جوانی و عمر عزیز خود را در راه تولید و اشاعه صنایع‌دستی سپری کرده و حقِ بزرگی بر گردن هنر و فرهنگ این دیار دارند، مباد اینکه آنان را از یاد ببریم و زمینه تأسف آنها، از راهی که پیمودند را فراهم سازیم.

انتهای پیام/

کد خبر 14010428459259

برچسب‌ها