یلدا از نظر علمی، اتکای آن بر مبانی گاهشماری و اختراع تقویم در دوره داریوش یکم است و مبنای آن اندیشه آفرینش جهان درگاهنبار پنجم یعنی جشن 30 ام آذرماه در گاهشماری اوستایی کهن است.
گاهنبارها سالگرد آفرینش جهان هستند که در هر مرحله جشنی بهمناسبت هرکدام تدوین شده است و بهروز عیدی ختم میشدهاند. طی زمان برگزاری این آیینها در فرهنگ ایرانی هویت یافته است و بهمرور فرهنگ آیینی ایرانیان بر مبنای نظام گاهشماری مذهبی و مدنی تکوین شده است. این نظام آیینی ریشه در ساختار طبیعی گردش خورشید و تغییر فصل دارد که در اصل ساختار معیشتی جامعه سنّتی ایران بر آن اتکا داشته است. در حقیقت آیین یلدا تشریفات خروج از فصل پاییز و ورود به فصل زمستان را در تاریخ ادبیات اسطورهای ایران کهنسال معنا و مفهوم میبخشد.
منشاء شکلگیری و پیدایش یلدا با اقتباس از تقویم خورشیدی مصر و بابل به دوره کمبوجیه و داریوش یکم باز میگردد. سال 365 روزی درگاهشماری اوستایی کهن، پیش از هخامنشی به شش گاهنبار تقسیم شده بود. در دوره داریوش یکم با اختراع تقویم خورشیدی بر مبنای سال خورشیدی و ماه مهی برای نخستینبار در تاریخ ایران آیینهای مربوط به شش گاهنبار در گاهشماری اوستایی نو تدوین و سازماندهی شد. بهاین ترتیب شش گاهنبار بهروز عیدی ختم و عید بزرگ روز نوروز بهعنوان هفتمین عید در آغاز سال نو وضع شد.
در ساختار بزرگترین سازمان بزرگ حکومتی خاورمیانه باستان، هخامنشیان، تقویم خورشیدی را با ماههای مهی در امور تجاری، کشاورزی و مالیاتی جامعه مدنی هخامنشی بکار میگرفتند. استفاده مذهبی برای امور شرعی جامعه ایران باستان در چارچوب آیینهای مذهبی زرتشت بر مبنای نظام گاهشماری اوستایی نو در دوره هخامنشی و اشکانی و متعاقباً در پایان دوره ساسانی در همان ساختار تقویم یزدگردی ادامه یافت و بهعنوان نظام سنتی جامعه ایرانی با آیینها و خاطرههای گذشته در عصر اسلامی مورد تکریم واقع شد.
نظام معیشتی زندگی کشاورزی و دامپروری جامعه ایرانی از فصل برداشت محصول در پاییز به فصل سرد زمستان وارد میشد. این تغییر فصل برای مردم فرصتی اجتماعی فراهم ساخته بود که ایرانیان باستان در نکوداشت آن بر پایه نظام علمی و گاهشماری مقدمات ورود به فصل زمستان را در بلندترین شب سال جشن میگرفتند.
مبانی معرفتی نظام اجتماعی ایران برای نکوداشت آیین شب یلدا فرصتی مناسبی فراهم ساخت تا بتوانند از شبهای پیش روی فصل زمستان استفاده کنند، خانوادهها دورهم جمع شوند، از خشکبار و آجیل فراهم شده از فصول پیشین در این فصل استفاده کنند و بخش مهمی از امور زندگی، دیدار با خویشاوندان بهویژه زندگی جوانان را سامان و وصلت دهند.
نماد اجتماعی این شبهای زمستان در شعر و ادبیات ایرانی تجلی مییافت و علاوه بر پرورش کمال و معرفت بخش مهمی از نظام اجتماعی خانوادهها با خواستگاری یا گفتگو برای نامزدیها در همین فصل شکل میگرفت که نماد سمبیلک آن سرخی زیبای هندوانه و انار بر سفرههای رنگین جامعه ایرانی نشان از زندگی، عشق و امید است.
این نظام معرفتی میراث معنوی جامعه ایرانی در پیش از دوره هخامنشی وجود داشت، در دوره هخامنشی در چارچوب گاهشماری خورشیدی و آیینی به شکل کلاسیک در تقویم مدنی و شرعی جامعه ایرانی تعریف شد. بهعنوان یک سنت آیینی در طی تاریخ ایران ادامه یافت تا اینکه سرانجام در آذرماه 1401 با تلاش فرهیختگان بهعنوان میراث معنوی جامعه ایرانی به ثبت جهانی رسید. جشن یلدا محصول آیینی تاریخ معنوی ایران بزرگ است و ثبت جهانی این اثر بر جامعه ایرانی و وزارت میراثفرهنگی گردشگری و صنایعدستی فرخنده باد.
انتهای پیام/