میراث آریا: سالن ۲۷ یکی از سه سالن بزرگ صنایع دستی در نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایع دستی امسال است، درست مثل سالن شماره ۷ و ۸، با این تفاوتِ بزرگ که در قلب آن هر روز یک اتفاق شگرف درحال وقوع است؛ یک زایش؛ زایش و جان گرفتن آرام و حیرتانگیز آثار فاخر هنری در دستان توانمند هنرمندان صنایع دستی و در مقابل نگاه تیز و مشتاق مردم هنردوست ایران.
اینجا درست در مرکز سالن شماره ۲۷ یک ورکشاپ زنده و بزرگ و پرشور با حضور زبدهترین هنرمندان صنایع دستی از سراسر ایران در حال برگزاری است.
ورکشاپی که به همت معاونت صنایع دستی برپا شده تا نحوه تولید اصیلترین آثار هنری بومی این سرزمین باستانی به تماشای چشمان هنردوست مخاطبان درآید، تا سختی کار تولید از کنج عزلت کارگاههای شخصی در روستاها و شهرهای کوچک و بزرگ در سراسر کشور، به قلب پایتخت و مقابل دیدگان رسانهها و مردم راه یابد و دلیل ظرافت و زیبایی حیرتانگیز این آثار که از خالقانشان سوی چشم میگیرند و توان جان، هویدا شود.
امروز در آخرین روز نمایشگاه، ورکشاپ بزرگ صنایع دستی شور و حال دیگری دارد. مردمی که تا به امروز فقط لذت تماشای غرفهها و آثار دستی زیبا و رنگارنگ را به یادگار به خانه میبردند، حالا و اینجا، صفر تا صد تولید آثار را کنجکاوانه به تماشا مینشینند؛ لحظات شکل گرفتن تدریجی سردیس زیبای یک اسب از یک تکه چوب خشک، یا تبدیل نخهای نشسته روی کارگاه دستی پاچال به چادرشب و یا ظاهر شدن یک تابلوی زیبای آیینهکاری از تکههای آیینهای که جلوی چشمانشان بریده و روی بوم مینشیند.
اینجا درست وسط سالن شماره ۲۷ یک ورکشاپ بزرگ در حال برگزاری است، اینجا هنر در جوشش است و در حال تبادل میان دستان و چشمان هنرمندان و مردم. اینجا می توانی مراحل تولید یک اثر را تماشا کنی، بپرسی و بیشتر بدانی و درنهایت خودت زیر نظر استاد پیکرتراش مغار و چکش به دست بگیری و در لذت ساخت یک تندیس چوبی سهیم شوی. یا پشت کارگاه کوچک پاچال بنشینی و با راهنمایی استاد، پارچههای رنگارنگ چادرشبی ببافی. یا مهر قلمکاری را از دست استاد بگیری و روی پارچههای چیت مهر بزنی و لذت تولید پارچه قلمکار را بچشی.
کودک و بزرگ هم ندارد، اینجا همه ذوق هنرمند شدن پیدا میکنند و با عشق لحظهای آموزش میبینند و قرار آموزشهای حرفهای را با استاد میبندند.
ذوق و شوق فراگیری هنر حتی برای دقایقی کوتاه، تنها مربوط به مردم و رهگذران هنردوست نمیشود و هنرمندان هم از اینکه فرصتی برایشان در این کارگاه بزرگ فراهم شده تا تجربیات سخت اما لذتبخش تولید آثار هنری را در اختیار هموطنان بگذارند، مسرور و راضی به نظر میرسند.
حسین فرزان یکی از همین استاد کاران هنرمند است که از کودکی مشغول حرفه چوب و پیکرتراشی است. فرزان که کار پیکرتراشیاش توجه بسیاری از مخاطبان بویژه کودکان را به خود جلب کرده و مغار و چکش خود را به دست چندین پسربچه مشتاق میدهد و آنها را برای تراش چوب با مهربانی آموزش میدهد، درباره حس و حال این ورکشاپ به ما می گوید: از کار در این کارگاه انرژی میگیرد، بویژه وقتی مشغول آموزش به کودکان میشود، چراکه لذتی که آنها از انجام کار میبرند، به او هم منتقل میشود.
او می گوید با تجربهای که از این کارگاه گرفتم متوجه نکته مهمی شدم، اینکه کودکان هم ذوق و توانایی کار هنری دارند و میتوانند از همین حالا در کلاسهای آموزشی مطابق با سلیقه و استعداد ذاتی خود شرکت کنند.
این احساس خوشایند را سیدمحمدحامد احمدی، انگشترساز حاضر در ورکشاپ هم دارد. این جوان هنرمند قمی درباره تعامل دوسویه با مردم هنگام کار و تولید میگوید: کار ما مثل سایر هنرها کاری ظریف و زمانبر است و وقتی مردم از نزدیک سختی کار و تبدیل یک ساچمه آهنی به یک انگشتر زیبا را مشاهده و درباره آن سئوال میکنند و با من در این خصوص دقایق طولانی به گفتگو مینشینند، حس خوشایند و انگیزه بیشتری برای ادامه کار با وجود ناملایمات بسیار پیدا می کنم.
محترم عاصی قاسمآبادی، چادرشب باف قزوینی هم از حضور در این کارگاه بزرگ مسرور است. این بانوی هنرمند هم که با یک کارگاه پاچال چادرشب بافی در نمایشگاه حضور پیدا کرده، به ما میگوید، وقتی با مشتری رودررو میشوی که خودشان شیوه تولید یک پارچه و اصالت و دستی بودن آن را میبینند و پذیرش اصالت کار برایشان راحتتر میشود، برق خوشایندی در نگاهشان مینشیند و حال خوبشان به ما هم منتقل میشود.
شیما رهبریار، رشتیدوز گیلانی هم که با لباس سنتی گیلانی در نمایشگاه و ورکشاپ حاضر شده و با حوصله و لبخند، پاسخ پرسشهای مخاطبانش را میدهد به ما میگوید، حضور در کارگاه برتری بیشتری نسبت به حضور در یک غرفه فروش دارد، زیرا رشته رشتیدوزی یک رشته فراموششده است که بتازگی احیا شده و نیازمند معرفی است و امکان این معرفی در این ورکشاپ بخوبی فراهم شده است.
این حس و حال خوب و رضایتبخش در چهره همه هنرمندان حاضر در ورکشاپ صنایع دستی قابل مشاهده است، از حسین آسمانی، تولیدکننده دستگاههای خراطی اهل شیراز و فردین میرزایی، استادکار سراجی نساجی همدانی و تولیدکننده کیفهای چرمی گرفته تا سمیه کاظمی، زرهباف قزوینی و مقصود کلبانی، لاکتراش مازندرانی که هم ظروف چوبی اش را آرام آرام تراش میدهد و هم با مخاطبانش گپ و گفت میکند و هم بوقت خستگی، نی (للوای مازندرانی) را در میآورد و در آن می دمد و با نواهای گوشنواز سنتیاش هوش از سر مردم و خستگی از تن هنرمندان میزداید.
انتهای پیام/
انتهای پیام/