اینجا مشهد است، پایتخت معنوی ایران، کشور دل‌ها/ باز هوای حرمت آرزوست

چشمانش خسته است و پاهایش درد می کند. جای آبله‌های درشت شاید تا چند هفته هم روی پایش باقی بماند. با این حال، حال عجیبی دارد. تازه رسیده است بعد از چهار روز پیاده‌روی از سبزوار تا مشهد.

میراث آریا: میان سال است. موهای جو گندمی‌اش را به باد تندی سپرده که درحال وزیدن است و حالا با اشک‌هایی که باد قطرات آن را روی صورتش جابجا می‌کند روبه روی حرم ایستاده است و اذن دخلو می‌خواند. أَللَّهُمَّ إِنّی وَقَفْتُ عَلی بابٍ مِنْ أَبْوابِ بُیُوتِ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ‏ وَالِهِ ...

آرام آرام زمزمه می‌کند. حال خوشی دارد. در لابه لای اذن دخول گاه گریه امانش نمی‌دهد. خیلی وقت بود دلش هوای حرم را کرده بود.

 محمد حسن همراه ده‌ها نفر دیگر از سبزوار هفته گذشته با پای پیاده عزم حرم امام رضا (ع) را کرده است. ماه گذشته وقتی در مسجد اطلاعیه ثبت نام زائران پیاده رضوی را که دید با خودش گفت حتما می‌روم. همان لحظه رفت منزل مدارک شناسی‌اش را برداشت و به دفتر مسجد آمد و ثبت نام کرد.

اینجا مشهد است، پایتخت معنوی ایران، کشور دل‌ها/ باز هوای حرمت آرزوست

هفته پیش کاروان پیاده آن‌ها به هوای کوی رضا دل به جاده زد و حالا بعد از چهار روز پیاده‌روی این کاروان به مشهد رسیده است و به اقیانوسی پیوسته که به سمت حرم امام آب و آئینه جاری است.

مشهد تماشایی‌تر از هر وقت دیگری شده است

اینجا مشهد است، پایتخت معنوی ایران، کشور دل‌ها. اینجا سرزمین آفتاب است و در اینجا یعنی توس، امامی مهربان دفن است که پاره تن رسول خدا است و زیارتش ثوابی دارد بس عظیم.

اینجا مشهد است کشور دل‌ها، آخر ماه صفر است و همیشه در این ماه مشهد تماشایی‌تر از هر وقت دیگری است. ده‌ها هزار زائر پیاده و سواره در این ایام به نیت زیارت امام هشتم راهی این شهر می‌شوند تا مهمان خوان با برکت امامی باشند که او را ضامن آهو می‌نامند و امام رئوف لقب داده‌اند.

زائرانی که می‌آیند از راه دور یا نزدیک، کوچک باشند یا بزرگ، زن باشند یا مرد، پیاده باشند یا سواره، از مهربانی‌های این امام بسیار شنیده‌اند. آن‌ها خوب می‌دانند که علی ابن موسی غریب است اما امام غریبی که مهربانی‌اش حد و نهایتی ندارد.

اینجا مشهد است، پایتخت معنوی ایران، کشور دل‌ها/ باز هوای حرمت آرزوست

باب‌الرضا قرار زیارت نرفته‌ها

آخر ماه صفر که می‌شود دل‌ها ناخواسته راهی مشهد می‌شود خصوصا آن‌هایی که از پیاده‌روی اربعین جا مانده‌اند شاید تنها چیزی که آرام شان می‌کند همین زیارت امام رضا باشد وگرنه هیچ چیزی در این دنیا را نمی‌توان برابر و یا جایگزین زیارت پیاده اربعین کرد.

حالا اینجا در مشهد، پایتخت معنوی ایران در کشور دل‌ها هزاران زائر در روزهای آخر ماه صفر مهمان خوان با برکت امامی شدند که  زیارتش از زیارت امام حسین هم ثواب بیشتری دارد. امامی که حالا میزبان جامانده‌های پیاده‌روی اربعین است تا السلام‌علیک یا علی ابن موسی الرضا تسکین مناسبی به جای السلام علیک یا اباعبد الله باشد.

اینجا مشهد است کشور دل‌ها. جاده‌های خراسان این روزها مملو از زائران پیاده‌ای است که هر کدام به نیتی و با آرزوی در دل و دعاهای فراوان بر لب رو به سوی رضا نهاده‌اند و گام‌های استوار آن‌ها را به سمت حرمی هدایت می‌کند که قطعه‌ای از بهشت بر روی زمین است.

اینجا از زن و مرد، بزرگ و کوچک، خرد و کلان و حتی شیعه و سنی زائرانی را می‌بینی که از کمترین فاصله یعنی از روستایی در 40 کیلومتری مشهد تا دورترین فاصله یعنی بیش از 1000 کیلومتر با پای پیاده عزم زیارت امام هشتم را کرده اند. عزم زیارت حرم مردی را که اگرچه زینت دوش رسول نیست اما پاره تن رسول خدا است و حرمش به یقین بهشت روی زمین و تسکین کربلا رفته‌ها.

آری این روزها مشهد حال و هوای عجیبی دارد، هر کس از پیاده روی اربعین جامانده قرارش می‌شود باب‌الرضا و دل به جاده های خراسان می‌زند.

اینجا در مشهد همه برای میزبانی آماده اند، از نهادهای دولتی گرفته تا مردم مشهد همه و همه آماده اند تا به زائران امام رضا خصوصا زائران پیاده این امام همام خدمت کنند.

سری به ستاد مرکزی جمعیت خدمتگزاران به زائران پیاده در مشهد می‌زنم. اینجا غوغا است همه دارند تلاش می‌کنند. آخر مهمان داریم. مهمان‌هایی گرامی. هر کس کاری انجام می‌دهد بر اساس وظیفه‌ای که در ستاد برایش تعریف شده است.

در این میان حسین رضایی سخنگوی جمعیت خدمتگزاران به زائران پیاده امام رضا (ع) را پیدا می‌کنم و در لابه لای حجم انبوهی از کارهایی که به سرش ریخته چند دقیقه‌ای با او صحبت می‌کنم.

او می‌گوید: ایستگاه‌های بین‌راهی جمعیت خدمتگزاران زائران پیاده امام رضا(ع) ویژه ایام دهه آخر صفر و شهادت امام رضا(ع)  تکمیل شده است و 800 کیلومتر مسیرهای منتهی به مشهد مقدس در این حوزه برای جانمایی ایستگاه رصد شده‌اند.

سخنگوی جمعیت خدمتگزاران به زائران پیاده امام رضا(ع) ادامه می‌دهد: برای تامین آب شرب مورد نیاز زائران پیاده هیئتی به نام سقاهای رضوی از سال گذشته فعالیت خود را آغاز کرده و امسال نیز این هیئت خدمات خود را به زائران پیاده امام رضا(ع) انجام می‌دهد.

رضایی با بیان اینکه 180 مدرسه توسط آموزش و پرورش خراسان رضوی برای اسکان زائران اختصاص پیدا کرده است گفت: با همکاری آموزش و پرورش خراسان رضوی به این امر اختصاص پیدا می‌کند تا ظرفیت اسکان زائران پیاده افزایش پیدا کند و در حال حاضر برای اسکان حدود 30 هزار زائر پیاده دیگر کمبود محل اسکان داریم.

رضایی با اشاره به اینکه تلاش می‌کنیم به تمامی زائران پیاده حتی زائرانی که ثبت نام نیز نکرده‌اند خدمات بهداشتی و درمانی ارائه کنیم افزود: 21 کارگروه از ابتدای مهرماه امسال فعالیت خود را برای خدمت رسانی بهتر به زائران پیاده آغاز کرده‌اند و تلاش می‌کنیم برای حدود 110 هزار زائر پیاده امسال تمهیدات اسکان را فراهم کنیم.

رضایی عنوان کرد: در سال‌های اخیر اتفاقی که رخ داده این است که جمعیت زائران پیاده به سمت جوانان شیب داشته است و برخلاف سال‌های نخست که عمده زائران پیاده امام رضا(ع) را افراد میانسال تشکیل می‌دادند در سال‌های اخیر جوانان گرایش بسیاری به حضور در مشهد مقدس به عنوان زائر پیاده داشته‌اند.

گام‌های آسمانی تا امام مهربانی

این‌ها تنها بخشی از صحبت‌های رضایی در باره خدماتی است که این جمعیت به زائران پیاده ارائه می‌دهد و در یکی دوساعت حضورم در این ستاد تنها با گوشه‌ای از فعالیت‌های آن‌ها آشنا می‌شوم که با جان و دل برای زائران پیاده انجام می‌دهند.

دلم می‌خواهد با زائران بیشتری همکلام شوم دوست دارم بروم حرم و حال و هوای آن‌ها را از نزدیک ببینم اما به پیشنهاد سخنگوی جمعیت خدمتگزاران به زائران پیاده به یکی از جاده‌های ورودی به مشهد می‌روم.

 اینجا گلبهار است در 35 کیلومتری مشهد در جاده‌ای که از شهرهای چناران و قوچان و صدها روستای این دو شهر در استان خراسان رضوی و از شهرهای فاروج، شیروان، بجنورد، جاجرم در استان خراسان شمالی و گنبد، کلاله، گالیگش، گرگان، علی آباد کتول در استان گلستان و حتی از بعضی از شهرهای مازندران سیل جمعیت زائران پیاده به سمت مشهد مقدس جاری است.

به هر ورودی مشهد که برویم همین است اما اینجا در این ایستگاه میزبانی از زئران پیاده رضوی در گلبهار است سیلی از جمعیت مشتاق را می بینم که در جاده‌های منتهی به مشهد به سمت حرم امام رضا (ع) در حرکتند.

به میان یکی از این کاروان‌ها می روم. از بجنورد راه افتاده‌اند، الان یک هفته است که توی راه‌اند. کاروان آنها 250 نفر است متشکل از زن و مرد. یک خودروی وانت با پرچم‌هایی نصب شده جلوی کاروان حرکت می‌کند. صدای نوحه‌خوانی از بلندگوهایی که پشت وانت نصب شده است به گوش می‌رسد.

چیزی به مشهد نمانده است 35 کیلومتر دیگر و این کاروان تا عصر به مشهد می‌رسند. اما از همین حالا اشک‌های شان جاری است خصوصا وقتی به صدای نوحه‌هایی که از بلند گوی نصب شده بر روی وانت پخش می‌شود گوش می‌دهند دلشان قبل از خودشان راهی حرم امام رضا شده است. باز هوای حرمت، حرمت آرزو است ...

با یکی‌شان که صحبت می‌کنم حال و هوای عجیبی دارد می‌گوید: دوست داشتم بروم کربلا اما امسال قسمتم نشد دلم بدجوری شکسته بود برای همین تصمیم گرفتم تا با کاروان پیاده‌ای که به مشهد مشرف می‌شود همراه شوم.

محمد که 30 سال سن دارد می‌افزاید: من حداقل سالی یکبار و یا دوبار را به زیارت امام رضا می‌آیم اما زیارت پیاده که حال و هوای خاصی دارد و تجربه‌ای است که تا انجامش را ندهی نمی‌توانی لذتش را درک کنی.

او می‌افزاید: زیارت پیاده ثواب دارد خصوصا اینکه در این باره احادیث زیادی هم داریم اما واقعیت این است که زیارت پیاده در کنار ثوابی که دارد یک راه مناسب برای تزکیه نفس و خودسازی است و من فکر نمی‌کنم  برای تزکیه نفس راه بهتری غیر از زیارت پیاده باشد.

این حرف محمد خیلی به دلم می‌نشیند، مخصوصا این که او جوان است و از در این سن به فکر تزکیه نفس است.

زیارت پای دل می‌خواهد

به سراغ یکی دیگر از کاروان‌های پیاده می‌روم. فضای این کاروان هم شبیه کاروان قبلی است. آدم‌ها اینجا حال و هوای خاصی دارند. اینجا هم یک وانت در جلوی کاروان حرکت می‌کند. از بلندگوهای وانت صدای نوحه به گوش می‌رسد.

این کاروان از قوچان راه افتاده است. تفاوتش با کاروان قبلی این است که همه اعضای این کاروان را بردران تشکیل می‌دهند. در بین کاروان چشمم به مرد میانسالی می‌افتد که یک پا ندارد و عصا می‌زند.

دیدن این حال او غبطه مرا بیشتر می‌کند. کم کم سر صحبت را با او باز می‌کنم. از حال و هوایی که دارد باهم حرف می‌زنیم. دلش خیلی گرفته و آرزوی زیارت حرم امام رضا را دارد.

وقتی در باره وضعیتی که دارد صحبت می‌کنیم و از او می پرسم سخت نیست با یک پا و عصا زنان؟ لبخندی می‌زند و می‌گوید: پا ندارم. دل که دارم. بعدهم بنده خدا زیارت پای دل می‌خواهد.

با حرفی که می‌زند مرا حسابی به فکر فرو می‌برد. جمله‌اش را با خودم تکرار می‌کنم زیارت پای دل می‌خواهد. حرف قشنگی است به دلم می‌نشیند.

در میان کاروان چشمم به مردی می‌افتد که حال و هوایش با خیلی‌های دیگر متفاوت است. ساکت است، زیر لب ذکر می‌گوید، با وقار خاصی راه می‌رود  و قدم‌هایش را حساب شده بر می‌دارد. گاه اشک پهنای صورتش را پر می‌کند.

به سراغ او می‌روم. اسماعیل 33 ساله است. شغل آزاد دارد و به قول خودش از بچگی در هیئت‌ها حضور داشته است.

 حال خاصی دارد وقتی با او صحبت می‌کنم دوباره اشک پهنای صورتش را پر می‌کند. اولش دوست ندارد خیلی در این باره حرفی بزند ما کم کم لب به سخن باز می‌کند و از زیارت پیاده می‌گوید.

او می‌گوید: زیارت با پای پیاده حس و حالی دارد که باید حتما آن را تجربه کنی. الان چندسال است که پیاده می‌آیم. وقتی صحبت از ثبت نام پیاده می‌شود می روم برای ثبت نام نه اینکه برنامه‌ریزی کنم بعد بروم ثبت نام اول ثبت نام می‌کنم بعد برنامه‌هایم را برای این ایام با این پیاده روی هماهنگ می‌کنم.

اسماعیل می‌گوید: اصلا این زیارت با پای پیاده را هیچ طوری نمی‌شود توصیف کرد باید حتما دل به جاده بزنی تا بدانی زیارت با پای پیاده چه حالی دارد؟

او در لابه‌لای صحبت‌های خود حرفی می‌زند که به دلم می‌نشیند او می‌گوید: در زیارت پیاده در واقع با هر قدمی که بر می‌داریم در حقیقت روی هوای نفس خود قدم می‌گذاریم. زیارت با پای پیاده فقط یک معنا دارد تلاش برای خودسازی و تهذیب نفس.

این حرف‌های آخر اسماعیل خیلی به دلم می‌نشیند. کاروان آن‌ها را با نگاه حسرت بارم دنبال می‌کنم. گام‌های استوار آن‌ها حکایت از عزم راسخ شان برای این زیارت معنوی دارد.

کم کم وقت خداحافظی  است، باید به مشهد برگردم. سوار ماشین می‌شوم و راه می‌افتم سمت مشهد از کنار یکی از کاروان‌های پیاده که عبور می‌کنم همچنان صدای نوحه به گوش می‌رسد. باز هوای حرمت، حرمت آرزوست ...

گزارش از مهدی ارجمند

انتهای پیام/

کد خبر 1402062101304

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha