درست زماني که در خانه همين اروپايي‌ها حمام پيدا نمي‌شد و لرد و کنت‌ها براي استحمام به رودخانه مي‌رفتند، «شيخ بهايي» ما حمامي در اصفهان ساخته بود که آبش تنها با يک شمع گرم مي‌شد.

پرتغالي‌ها اروپايي بودند و به قول خودشان متمدن اما با قدرت نظامي پا به ايران بزرگ گذاشتند. اما در طول تاريخ کشور ما همواره سرداراني بوده‌اند که براي دفاع از خاک وطن و تماميت ارضي آن از جان مايه گذاشته‌اند. يکي از اين سرداران شجاع «امام‌قلي‌ خان» بود که در عصر صفوي کاري کرد کارستان و پرتغالي‌ها را با ذلت و براي هميشه از خاک ايران بيرون راند. فرزندان آرش درسي به پرتغالي‌ها دادند که تا قرن‌ها بعد کسي به فکر حمله نظامي به ايران نيفتاد.

قدرت پوشالي صدام

چشم طمع بيگانگان به همت سرداران دلير ايران زمين قطع شد تا اين که 32 سال پيش در شهريور 59 ديکتاتور عراق اشتباه پرتغالي‌ها را دوباره تکرار کرد.

آن‌ها 8 سال جنگيدند، هر کاري از دستشان برمي‌آمد، انجام داندند؛ بمباران، موشک، بمب شيميايي، قتل‌عام، ترور، بيانيه و ... اما آخرش چه شد؟ آن‌ها يادشان رفته بود که «يد‌الله فوق ايدهم» .

بعثي‌ها بعد از 8 سال رسواتر از هر وقت ديگر خرمشهر و هرچه را که به تصرف درآورده بودند، گذاشتند و جان خود را برداشتند و ذليلانه به کشورشان بازگشتند.

ظاهرا حالا هم نوبت به امارات رسيده است ؛ کشوري که قدمتش بر اساس آنچه در متون تاريخي آمده تنها 43 سال است.

امارات متحده عربي کشور کوچکي است که تصور مي‌کند، مي‌تواند مقابل عظمت ايران ايستادگي کند اما نمي‌داند که عرصه سيمرغ جولانگه او نيست.

اگرچه مسوولان اين کشور کوچک - که بر اساس اسناد تاريخي تنها 19 درصد جمعيت آن اصالت بومي دارند - هر چند وقت يکبار در گوش اربابان خود و برخي کشورهاي ساده‌لوح زمزمه مي‌کنند که جزاير سه‌گانه ايراني يعني تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسي به آن‌ها تعلق دارد.

امارات و دوستانش حتي گاهي دست به کارهاي خنده‌آوري مي‌زنند که مثلا نام خليج هميشگي فارس را به نامي مجعول تغيير دهند. نشان‌هاي نحس اين تلاش‌ها را در برخي نقشه‌ها و موتورهاي جستجوگر اينترنتي مي‌بينيم.

اين اقدام اماراتي‌ها اگرچه راه به جايي نبرده است و نمي‌برد اما نبايد هم بي‌کار نشست. مثل کار خوب و ارزشمندي که دولت در هفته‌هاي گذشته انجام داد : « تصويب تبديل جزيره ابوموسي به منطقه نمونه گردشگري در هيات دولت » .

اين خبر چنان مسرت‌بخش بود که بلافاصله روي خروجي تمامي خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي خبري ايران و ديگر کشورها قرار گرفت و روي صفحه اول بيشتر روزنامه‌هاي روز بعد کشور نشست. صدا و سيما هم آن را در بسياري از بخش‌هاي خبري از جمله 20:30 پخش کرد و رسانه‌هاي خارجي به بازتابش پرداختند.

اين مصوبه ارزشمند هيات دولت که ان‌شاء‌الله به زودي رنگ اجرايي شدن به خود مي‌گيرد، موثرترين اقدام عملي ايران براي مقابله با ياوه‌گويي‌هاي اماراتي‌هاست. اما همت دولت تنها به اين مصوبه خلاصه نمي‌شود و از گوشه و کنار خبر مي‌رسد که قرار است «استان خليج فارس» نيز به مرکزيت ابوموسي تشکيل شود.

نام خليج فارس در اسناد تاريخي

وقتي اماراتي‌ها تنها با 43 سال سابقه تاريخي مي‌خواهند خليج هميشه فارس ايران زمين را به نام خود ثبت کنند، اين‌گونه اقدامات دولت ارزش ديگري پيدا مي‌کند.

شايد بد نباشد اماراتي‌ها اين را بدانند که «آلن کارول» رئيس گروه تدوين نقشه‌هاي اطلس گفته است خليج فارس در اطلس نشنال جئوگرافيک همچنان به عنوان نام اصلي اين خليج به کار خواهد رفت.

خليج فارس نام تاريخي آب‌هايي است که از عهد باستان تاکنون به کار برده شده است. طبق مدارک متقن، يونانيان آن را Sinus Persicus، روميان Mare persicum و عرب‌ها نيز قرن‌ها آن را خليج فارس يا بحر فارس مي‌ناميدند.

در سنگ‌نبشته «داريوش هخامنشي» در مصر که قدمت آن به سال 518 تا 515 پيش از ميلاد برمي‌گردد نيز، در عبارت «درايه تپه هچا پارسا آيي تي هني» به معني دريايي که از پارس مي‌رود يا سر مي‌گيرد، نام درياي پارس آمده است.

«بطلميوس» عالم و جغرافيدان مشهور قرن دوم ميلادي هم در کتاب جغرافياي عالم که به زبان لاتين نگاشته شده، از نام پرسيکوس سينوس به معناي خليج فارس ياد کرده است.

همچنين در سال 1892، «لرد کرزن» وزير خارجه انگلستان، در کتاب ايران و قضيه ايران، بارها به نام خليج فارس اشاره کرده است.

«ويليام راجز» وزير امور خارجه وقت ايالات متحده آمريکا در گزارش سال 1971 ميلادي خود در مورد سياست خارجي اين کشور از نام خليج فارس استفاده کرده است.

شايد اماراتي هاي فراموش کرده‌اند در فرهنگ‌هايي که به زبان‌هاي مختلف تدوين و چاپ شده ، از جمله فرهنگ‌هاي آلماني، انگليسي، آمريکايي، فرانسوي، ترکي و ...، خليج فارس نيز به همين نام آمده است.

نام خليج فارس در سازمان ملل متحد نيز آمده و دبيرخانه اين سازمان در سند مورخ 5 مارس سال 1971 ميلادي و يادداشت AD311/IGEN به دولت ايران، يادآور مي‌شود که عرف جاري در دبيرخانه سازمان ملل متحد در اسناد و نقشه‌هاي جغرافيايي منطقه آبي بين ايران از سمت شمال و خاور و تعدادي از کشورهاي عربي از سوي جنوب و باختر به نام خليج فارس ناميده شود و اين، بنا بر عرف قديمي انتشار اطلس‌ها و فرهنگ‌هاي جغرافيايي است.

اين دبيرخانه همچنين بابت اشتباهاتي که سازمان ملل در برخي اسناد در به کار بردن نام خليج فارس مرتکب شده، عذرخواهي کرده و آن را اشتباه سهوي دانسته (سند 26 ژوئن 1991 ميلادي در سازمان ملل) و از کارگزاران سازمان خواسته است که همواره اين موضع ايران را در نظر داشته باشند.

با توجه به اسناد و مدارک متقن فوق، درج نام‌هاي جعلي در کنار يا به جاي درياي خليج فارس، نشات‌گرفته از سياست‌هاي خصمانه شبکه‌هاي فرهنگي غرب است که سعي در ايجاد شکاف و اختلاف‌افکني بين کشورهاي خاورميانه و حوزه خليج فارس دارند چرا که اين منطقه از نظر حوزه جغرافيايي و ژئوپلتيک، يک منطقه واحد و همگراست.

مهدي ارجمند

انتهای پیام/

کد خبر 1391020975