این درحالی است که کشور ما با ۱۴ شهر و روستای جهانی در این حوزه رتبه اول دنیا را دارد و هنرمندان صنایعدستی تا کنون موفق به دریافت صدها مهر اصالت بینالمللی شدهاند.
در کنار همه اینها، صنایعدستی ایرانی درعین زیبای و ظرافت دارای اصالت و هویت است و ناخواسته به دل هر بینندهای مینشیند و در دنیا مشتریان زیادی دارد.
روند روبهرشد صادرات صنایعدستی تا قبل از شیوع کرونا نیز نشان میدهد این هنر صنعت زیبای ایرانی در تمام کشورهای دنیا مشتریان خاص خودش را دارد.
فراموش نکنیم که صنایعدستی ایران، آثار هنری ساخته دست هنرمندان صنعتگر کشور ما هستند و بخشی از فرهنگ و هویت ایرانی را نشان میدهند. اگرچه تمام رشتههای صنایعدستی دارای اهمیت هستند اما برخی از تولیدات صنایعدستی از جمله سوزن دوزیهای بلوچ به حدی زیبا است که در نمایشگاههای خارجی تمام آنها به طور کامل به فورش میرسد.
یکی از ویژگیهایی صنایعدستی در کشور ما این است که راهاندازی کارگاههای صنایعدستی با اعتبار و بودجه بسیار اندکی امکانپذیر است. ضمن این که در کمترین فضا از جمله یکی از اتاقهای منزل میتوان به راحتی کارگاه صنایعدستی دایر کرد. کارگاهی که در آن بین یک تا پنج نفر میتوانند شاغل شوند.
سازگاری صنایعدستی با محیط زیست که از آن بهعنوان صنعت سبز یاد میشود ویژگی دیگر این هنر صنعت است.
همه اینها ظرفیتهای بالقوه صنایعدستی ایرانی است که البته خیلی از آنها روی کاغذ است و با این همه ظرفیت متاسفانه آنطور که باید و شاید نتوانستهایم از این هنر صنعت به خوبی استفاده کنیم و ظرفیتهای موجود را از بالقوه به بالفعل تبدیل کنیم.
مشکلات معیشتی هنرمندان صنایعدستی، عدم برخورداری بسیاری از آنها از بیمه و سایر مزایای حمایتی، مشکلات عدیده هنرمندان در حوزه فروش و صادرات و… نشان میدهد این ظرفیتها هنوز به طور کامل شناسایی نشده و با وجود این ظرفیتهای بزرگ هنرمندان، صنعتگران، فعالان و ذینفعان صنایعدستی اندر خم یک کوچهاند و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند.
در کنار این مشکلات، غفلت صنایعدستی ایران از موضوع مهمی به نام «برند»، ضعف در بسته بندی، جولان دلالان، افزایش هزینهای تولید و… از دیگر مشلات این حوزه است.
بهنظر میرسد شناخت درست این ظرفیتها و برنامهریزی برای استفاده مناسب از آنها و تبدیل این ظرفیتهای بالقوه به بالفعل نیازمند عزم جدی است.
انتهای پیام/