صنایع‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دستی گرته‌برداری از آفرینش

صنایع‌دستی و هنر دست از مقام والایی برخوردار است به گونه‌ای که می‌‎توان آن را گرته‌برداری از آفرینش دانست.

خداوند در سوره حجر آیه ۲۹ می فرماید: فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ.

هنگامى‌كه آن را نظام بخشيدم، و در او از روح خود (روحى شايسته و بزرگ ) دميدم، همگى براى او سجده ‌كنيد!

این آیه راوی عظمت و شکوه آفرینش است. خداوند انسان را از صلصال یا همان گل خشک مانند کوزه‌گری که کوزه‌ای می‌سازد آفرید، خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ و آنگاه بدان گل بی‌جان روح دمید.

به زعمی خداوند در نهاد انسان امانتی به ودیعه نهاد که سرنوشتش انا لله و انا الیه راجعون است.
امانتی که سرانجام به صاحب و مالکش باز می‌گردد، حال که خداوند زیبایی مطلق است پس روح دمیده شده در انسان جز زیبایی نیست و همان روح و روحانیت است که انسان را به مقام اشرف مخلوقات یا خلیفه اللهی رهنمون ساخته است.

انسان جانشین و خلیفه پروردگار بر زمین است، بشر از دیر باز در پی رسیدن به آیات آسمانی بوده است. آفرینش زیبایی و هنر مشقی است که انسان از آفریدگار زمان و زمین آموخته است.

اگر برجسته‌ترین آفریده خداوند انسان باشد، می‌توان گفت انسان از دو قطب خدایی - زیبایی و زمینی- کاربردی آفریده شده است، یعنی انسان محصول هنر- صنعت الهی است.

بی‌راه نیست که بشر خردورز از آغاز در پی آفرینشی مشابه آفرینش خویش باشد و در این راه مشق کند، به طور مثال کوزه مشابهت‌های بسیاری با آناتومی انسان دارد اگر انسان لب دارد کوزه لبه دارد، کوزه مانند انسان گردن دارد، کوزه مانند انسان شکم دارد، اگر انسان دست دارد، کوزه دسته دارد، اگر انسان پا دارد کوزه پایه دارد. اما این شباهت‌ها جزو خصوصیات کاربردی است و تکلیف روح که مشحون از زیبایی الهی ست باقی می‌ماند.

اینجاست که هنر در قالب نقوش زیبایی بخش گیاهی، هندسی و جانوری زاده می‌شود تا به اشیای دست ساخته آدمی جان بخشد، در واقع هنر همان نفخت من روحی انسان است که در ذات دست ساخته‌های آدمی متبلور می‌شود، اینجاست که ارزش صنایع‌دستی به‌عنوان فعالیت مهم و هویت‌بخش انسان جلوه می‌کند.

امروزه صنایع‌دستی با بیش از صدها رشته در جهان هم‌چنان به زیست فرهنگی خود ادامه می‌دهد و تولیدات جامعه مدرن نتوانسته این فعالیت اصیل را به نابودی بکشاند، صنایع‌دستی به منزله بخشی از نگاه زیبایی شناسانه ملل حیات خویش را تضمین کرده است.

اگر چه با هجوم تولیدات روزمره صنعتی وجه کاربردی صنایع‌دستی کاسته می‌شود و بر وجه تزئینی و هنری آن افزوده می‌شود، امروزه تولیدات آدمی در سه بخش کلی جای می‌گیرد، نخست آفرینش‌های هنری یعنی آنچه بدان هنر محض می‌گویند دوم تولیدات صنعتی که تقریبا تمام جوانب زندگی انسان را تحت تاثیر قرار داده‌اند و سوم جایی میان این دو دسته است که محل استقرار صنایع‌دستی است.

البته صنایع‌دستی دیگر مانند گذشته خصوصیت کاربردی خود را ندارد اما راوی نوستالژی تاریخی ملل است و جای خود را در صنعت گردشگری و سوغات به‌خوبی یافته است، هر شیء صنایع‌دستی به منزله سفیر فرهنگی ملتی است که در چمدان‌ها از قاره و کشوری به قاره و کشور دیگری سفر می‌کند و نماینده هنر، تکنیک و طرز تفکر مردمان کشور مبدا است.

 صنایع‌دستی در جهان تنها صنعت خودبسنده است که ساخت و تولید به علوم وارداتی نیاز ندارد، مواد و مصالح در جغرافیای مبدا وجود دارد، نیروی متخصص تولیدی کاملا بومی  و منحصر به‌فرد است و روایتگر داستان‌های سرزمینی است.

در یک کلام صنایع‌دستی پرچم استقلال ملی و فرهنگی ماست، ۲۰ خرداد روز جهانی صنایع‌دستی گواه این مدعاست که این فعالیت هزاران ساله شاید یکی از اصیل‌ترین شیوه‌های برخورد آدمی با نظام آفرینش باشد.

هفته صنایع‌دستی را به همه استادکاران هنرمند و آفرینشگران زیبایی تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.

انتهای پیام/

انتهای پیام/

کد خبر 14020327770915

برچسب‌ها