محمدرضا امیرینژاد سرپرست معاونت صنایعدستی در یادداشتی نوشت؛ همهی ما در پیش گفتار و مقدمهی شناسنامه خویش جملهی معروف و نام آشنای: شناسنامه سند هویت شماست؛ برای حفظ حقوق خود به دقت از آن نگهداری کنید و صدور شناسنامه مجدد محدودیت قانونی دارد.
را بارها دیدهایم تا آنجا که حتی برخی نیز آن را از بر نموده و علاوه بر این با ملکهی ذهن شدن مطلب مذکور بیاختیار در حفظ و مراقبت از سند هویت خود، بیش از پیش هوشیاری بخرج داده و همچون گوهری ناب از آن محافظت مینماییم.
بی شک همتا نداشتن و منحصر به فرد بودن هر چیزی بر اهمیت آن افزوده تا آنجا که همهی توجهات را به خود معطوف نموده است.
در این میان یکی از انگشت شمارترین مواریث ارزشمند فرهنگی کشور، به یقین محوطهها و بناهای تاریخی است که تعیین روزی اختصاصی و جهانی برای این آثار ارزشمند از اهمیت و جایگاه بیبدیل آنها حکایت دارد؛ بنابراین همانگونه که شرط بلاغت حکم میکند تا انسان از داشتههای نادر و نفیس خویش مراقبت نموده (که به تدبیر چنین مینماید) بناها و محوطههای تاریخی نیز از این قاعدهی کلی مستثنی نبوده و با صدق نمودن موضوع بر آن، مراقبت و صیانت از مواریث ارزشمند فرهنگی اینامانت گرانبهای نیاکان و نسل آینده که متعلق به آحاد مردم است بر یکایک شهروندان و علاقمندان فرض میباشد.
در این راستا علاوه بر معماری، چه بسیاراشیاء فاخر فرهنگی که در سینهی محوطههای تاریخی پناهنده شده تا بتواند خویش را از گزند روزگار (طبیعی و انسانی) درامان نگهداشته و به وقت مقتضی هر یک نوری باشد بر حلقههای مفقود زندگی انسان در دورانهای گذشته و آن تفاوتی نمیکند از اعماق پیش از تاریخ یعنی دوران سنگ باشد یا گذشتهی نه چندان دور، انسانها و زندگیایشان را روایت نماید.
امروز اگر چه سهل انگاری، کوتاهی و عدم توجه جدی به تمام حوزههای حیاتی زندگی انسان از جمله محیط زیست، منابع طبیعی و غیره فاجعه بار و جبران ناپذیر میباشد، اما پس از بیداری از خواب غفلت بیتدبیری، شاید بتوان منابع مذکور را تا حدودی جبران نمود و از جمله درختان را جایگزین، محیط زیست را پاکسازی و آب دریا را شیرین و اقداماتی از این قبیل را سرلوحهی دستورات خویش قرار دارد (که اگر چه شرط عقل، علاج واقعه قبل از وقوع است) اما تخریب و انهدام هویت فرهنگی که بخشی از آن دراشیاء، محوطهها و بناهای تاریخی تبلور یافته، بسیار دهشتناک جبران ناپذیر و در واقع مرگی است که متأسفانه از هیچ کس هیچ کاری ساخته نیست و تنها تأسف و همدردی را به همراه خواهد داشت که آن نیز قطعاً سودی دربر نخواهد داشت.
علاوه بر محوطهها، بناهای تاریخی نیز بال دیگری از مواریث ارزشمند فرهنگی است که اگر چه در ظاهر بعنوان میراث ملموس شناخته میشود اما با کمی درنگ و نگاه تیزبینانه درخواهیم یافت که در دل مصالحی سخت و بیروح همچون سنگ، آجر، خشت، چوب، ساروج، سیمان و غیره، چه روایتها، رویدادها و خاطرات قشنگ یا تلخ و شیرین که در قالب میراث ناملموس در ساختمانهای تاریخی به وقوع پیوسته و در واقع با نگاهی متفاوت به معماری و تمام بخشهای یک بنای تاریخی گرانبها چه هلهله و شور و نشاطی که از در و دیوار ساختمان برآمده و ناخودآگاه انسان را با خود همراه مینماید به دورانی از سرزندگی و هیاهوی آدمیان در گذشتههای بسیار دور آنگونه که گویی مخاطب نیز خود یکی از ساکنان خانه و از اعضاء درجهی یک خانوادهی مستقر در آن دوران بوده و همهی رویدادها را نیز خود تجربه نموده است.
آری امروز هر آنچیزی که از عزیزی نشان داشته باشد و نگاه به آن، خاطرات تلخ و شیرینش را یادآور شود برای انسانها بسیار ارزشمند بوده آنگونه که فقدان شیء برای برخی شاید پایان زندگی باشد چرا که جایگزینی برایش نیست.
در دنیای معاصر امروز آنجا که برخی از کشورها به دنبال (یا ساختن) عقبه هستند، ایران با پیشینهی چند هزار ساله چون نگینی بر انگشتری هویت ملی جهان میدرخشد و خداوندگار سبحان بوسیلهی اجداد متمدن در این مورد خاص نیز نعمت را بر ما تمام کرده است، آنچنان نعمتی که کوتاهی و غفلت در صیانت از آن بس دردناک خواهد بود؛ چرا که اولین اشتباه حکم آخرین اشتباه را داشته و برخلاف شناسنامه اشخاص که صدور مجدد محدویتهای قانونی دارد «اما در هر صورت امکانپذیر است» متأسفانه برای شناسنامه محوطهها و بناهای تاریخ (میراث فرهنگی) المثنی پیشبینی نشده است.
انتهای پیام/

نظر شما