مهدی مجابی، استاد پیشکسوت مرمت و حفاظت، در گفتوگو با خبرنگار میراثآریا به مناسبت روز جهانی بناها و محوطههای تاریخی (۱۸ آوریل برابر با ۲۹ فروردین)، تأکید کرد که تابآوری آثار تاریخی تنها محدود به مصالح و تکنیکهای مرمتی نیست و برای رسیدن به توسعه پایدار در حوزه میراثفرهنگی، باید پیوندی مستحکم میان دانش بومی، تغییر پارادایم حفاظتی و ارتقاء آگاهی عمومی ایجاد شود.
وی افزود: انسان در برابر این تهدید طبیعی، همواره در پی تبدیل آن به فرصت بوده است. نمونه آن را میتوان در توسعه بومههای انسانی و ایجاد منابع آبیاری پایدار در بم و دیگر مناطق زلزلهخیز مشاهده کرد. همچنین هوشمندی تاریخی ایرانیان در ابداع شیوههای بومی مقاومسازی در بناهای خشتی، گلی و آجری، بخش مهمی از این تابآوری را تشکیل میدهد.
این استاد پیشکسوت مرمت و حفاظت خاطرنشان کرد: مفهوم تابآوری را باید در معادلهای پویا میان «هوش تاریخی انسان» و «تهدیدات طبیعی» جستوجو کرد. مصادیق کالبدی و کارکردی آن در فرهنگ ایرانی بسیار گسترده است، اما متأسفانه امروزه این ارزش به فراموشی سپرده شده است.
وی در ادامه با اشاره به تحول در شیوههای مرمت، اظهار داشت: بسیاری از آنچه امروز به عنوان بحران طبیعی میشناسیم، محصول مواجهه نادرست انسان با طبیعت است. تغییر اقلیم و فرونشست دشتها، بیش از آنکه طبیعی باشند، ناشی از رفتار ناهنجار بشر است. لذا نمیتوان حفاظت و مرمت را صرفاً در قالب یک پروژه موضعی و تکنیکی دید، بلکه باید آن را بخشی از رابطه کلان انسان و طبیعت دانست.
مجابی در خصوص ضرورت ورود مفاهیم جدید علمی به حوزه آمایش سرزمین و مرمت گفت: با فرو ریختن مرزهای سنتی مرمت، ما ناگزیر به سمت حفاظت جامع محیطی پیش میرویم. فرونشستها در محدوده حرائم حفاظتی شهرهای تاریخی بهراحتی قابل کنترل نیست و این مسأله، ورود مفاهیم جدید علمی به حوزه آمایش سرزمین و مرمت را ضروری میسازد.
این چهره ماندگار مرمت و حفاظت درباره چالشهای مرمت در مناطق زلزلهخیز تأکید کرد: جداسازی آثار تاریخی از بستر انسانی و محیطیشان، خطای راهبردی است. بحران زلزله صرفاً فنی نیست، بلکه با لایههای هویتی، روحی و اجتماعی گره خورده است. به همین دلیل، اقدامات حفاظتی باید جامع و چندبعدی باشد.
وی یادآور شد: در تجربه زلزله بم، پیشنهاد من درباره «قطبهای روحی شهر» که در شرایط بحرانی ایفای نقش میکنند، مورد توجه قرار گرفت. ثبت این تجارب در قالب مراکز تحقیقاتی، بناهای یادبود و نمایشگاههای دائمی، بخشی از مدیریت پایداری و آگاهی عمومی است.
مجابی درباره افزایش آگاهی عمومی و جلب مشارکت مردم گفت: باید از سطح نوستالژی عبور کرده و به سطح آگاهی تاریخی رسید. تفسیر آثار بهگونهای که مردم پیوند ملموس با زندگی امروز خود بیابند، شرط اصلی مشارکت فعال آنان است. متأسفانه فقدان اطلاعرسانی و تفسیر در بناهای تاریخی، این مهم را مخدوش کرده است.
وی در پاسخ به اینکه تابآوری آثار تاریخی تنها به تکنیکهای مرمتی محدود میشود یا نیاز به نگاهی سازمانی دارد، گفت: تابآوری بخشی از توسعه پایدار است و باید در قالبی جامع دیده شود. تنها رویکردهای کلنگر قادرند در برابر ریشههای بحرانزا و ساختارهای مهاجم دوام بیاورند.
مجابی درخصوص بهرهگیری از فناوریهای نوین بیان کرد: در پروژههای مرمتی ما هنوز شاهد استفاده مؤثر از ابزارهایی مانند هوش مصنوعی یا چاپ سهبعدی نیستیم. علت این عقبماندگی آن است که مسیر تحلیل مفهومی تا ترجمان کالبدی در فرآیند مرمت طی نمیشود. پروژههایی مانند مرمت تختجمشید و تختسلیمان میتوانند الگویی برای بهرهگیری درست از این فناوریها باشند.
وی درباره تعامل دولت و بخش خصوصی در حفاظت از میراثتاریخی گفت: نقش دولت در ارتقاء آگاهی تاریخی و فرهنگی بخش خصوصی حیاتی است. همافزایی این دو بخش، آثار اقتصادی، اجتماعی و آموزشی پایداری به دنبال خواهد داشت، به شرط آنکه در قالب طرحهای حفاظتی واقعی و مؤثر شکل گیرد.
این کارشناس با سابقه در پاسخ به پرسشی درباره مصالح بومی اظهار کرد: گرچه در نظریه، استفاده از مصالح بومی پذیرفته شده، اما در عمل، نظامی استاندارد و علمی برای ارزیابی سازگاری مصالح وجود ندارد. این خلأ، کیفیت مرمتها را تحتتأثیر قرار میدهد.
وی درباره ضرورت بازنگری در طرحهای توسعه شهری گفت: طرحهای جامع شهری اغلب فاقد رویکرد مرمتیاند. این شکاف میان حوزه توسعه و حفاظت، منشأ بسیاری از آسیبها از جمله ساختوسازهای غیرمجاز است. اصلاح این فرآیند، امری ضروری است.
مجابی در پایان وضعیت کنونی حفاظت در کشور را ترکیبی از تجربیات ارزشمند و کمبودهای اساسی توصیف کرد و گفت: یکی از ضعفهای اصلی، نبود ساختار آموزشی کافی، بهویژه در سطوح اجتماعی است.
انتهای پیام/
نظر شما