به گزارش میراثآریا، سید محمد بهشتی پشکسوت و عضو شورای عالی میراثفرهنگی ۵ خردادماه ۱۴۰۴ در این نشست با اشاره به مفهوم هویت و لزوم آگاهی به آن تصریح کرد: ما اگر میدانستیم که مفهوم هویت چیست در این حجم گسترده دست به خرابی ساختمانها و بافتهای تاریخی نمیزدیم زیرا که همینها مصادیق هویتی ما هستند.
او با ابراز تأسف از اینکه ما نسبت به فرهنگ منفعل هستیم به تشریح مراتب مادی و معنوی هویت ملی پرداخت و گفت: هویت ملی در ایران امری اعتباری و قراردادی نیست و حاصل تجربه زیستی است و با خوراک، معماری، پوشاک و... نسبت دارد. هویت یعنی مطابق مراتب تاریخیفرهنگی و طبیعی یک سرزمین بودن که این محصول تجربه زیسته است یعنی اهلیت داشتن و صرفاً با سواد بودن کافی نیست. هویت و اهلیت امری وجودی است و این اهلیت در ایران از سال ۱۳۳۵ بنا به دلایلی دچار اختلال شده بطوریکه تا قبل از آن ما ناتوان بودیم از ساختن ساختمان زشت و بافتن فرش نازیبا ولی امروز متخصص تولید زباله در تمامی حوزهها شدهایم.
بهشتی در بخش دیگری از سخنانش به این تعبیر که آبادانی موکول است به عدل و عمارت اشاره کرد و درتوضیح آن اظهار کرد: عدل به معنای این است که هر چیز در جای خودش ( که آن را محیط تعیین میکند ) قرار گیرد. حال اینکه چرا ابتدا عدل آمده و بعد عمارت به آن دلیل است که مخالف معنای عدل ظلمت است و ساختن تنها در روشنایی اتفاق میافتد که اگر اینطور نباشد و در تاریکی چیزی ساخته شود حتماً خراب خواهد شد. اگر هر چیزی در جای خودش قرار گیرد هویت ایجاد میشود و این برای امر هویت ملی هم صدق میکند.
در ادامه علیرضا انیسی عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، با بیان این نکته که معماری در هویت ملی ما نقش دارد، هویت ملی را مجموعهای از ویژگیها و ارزشهای مشترک یک ملت و جامعه خواند که مردم به آنها آگاهی دارند و باعث میشود که آنها را از جوامع دیگر متمایز کند و تصریحکرد: هویت ملی همان هویت محوری است که بنیان انسجام ملی را تشکیل میدهد و تمامی جوامع تلاش دارند آن را حفظ کنند و مهمترین ریشه و مؤلفهای که بر هویت ملی تأثیر میگذارد هویت تایخی-فرهنگی و آنچیزی است که از گذشته به ما رسیده است.
او با اشاره به اینکه در زیرشاخه هویت تاریخی-فرهنگی، هویت هنری و در زیر شاخه آن هویت هنری وجود دارد، افزود: معماری به معنای ایجاد و خلق فضای زیست و فعالیت برای انسان و ساماندهی فضای زیست انسان است. فضا و معماری بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.
انیسی اظهار کرد: عناصر فرهنگی در طول تاریخ ثابت باقی نمیمانند و به تبع آن معماری هم تغییر کرده است، پس نباید انتظار داشته باشیم هویت ثابتی که از گذشته تا امروز در معماری وجود داشته همانطور باقی بماند.
او با اشاره به تحولات معماری در دوران مختلف تاریخ معاصر به برخی از عناصر تأثیرگذار بر تغییرات معماری نظیر شیوه و الگوی زیست، مواد و مصالح، سنتهای معماری، تداوم سنت ساخت و ساز و... اشاره کرد و گفت: در حوزه معماری یک فراز و فرودهایی داشتهایم و حال که برخی از آثار را بیهویت میدانیم به این دلیل است که نمیتوانیم از نظر تاریخی ارتباط آنها را با گذشته بیابیم و ریشهیابی کنیم. ما در یک جاهایی در گذشته باقی ماندهایم و نمیتوانیم آن را تفسیر کنیم.
مصطفی پورعلی استاد دانشگاه نیز در این نشست با اشاره به واژه هویت در مقیاس شناسنامه و گذرنامه که انسانها در جوامع با آن شناخته میشوند و در ارتباط با گذشته آنها است، افزود: در بحث معماری و هنر ما انتظار داریم نسبتهایی از گذشته برایمان برقرار شود که اگر برقرار نشود آثاری که در اطرافمان هستند را بیهویت تلقی میکنیم و نمیدانیم که نسبتشان به کدامین سرزمین میرسد.
او افزود: در یک بحث مقیاس ملی زمانیکه از هویت ملی سخن میگوییم منظورمان برقراری نسبها با عناصر هویت بخش مانند پدر و مادر؛ تاریخ تولید و... است. این مقوله سنت گرایی نیست. اندیشه در آثار تاریخی و الگوپذیری از آن کمک میکند که معماری با هویت داشته باشیم.
پورعلی با طرح این پرسش که چرا فضای جامعه معماری شهرسازی نسبت به این موضوع دیگر تفکر هم نمیکند تصریح کرد: برخلاف گذشته که ایجاد یک معماری با هویت دغدغه بود بنظر میرسد که موضوع هویتمندی در معماری امروز معنای دیگر یافته است.
او مهمترین دلیل این امر را فضای آموزش عالی معماری در کشور دانست که از سالهای پیش بین امر سیاسی و اجتماعی –فرهنگی تفاوتهایی را برقرار کرده است و گفت: موضوعات هویتمندی و از این دست بیش از اینکه امری دستوری و سیاسی باشند امری فرهنگی و اجتماعی هستند که تمدنسازی میکنند. ابلاغیهها و دستورالعملهایی که در برههای از زمان در مقررات و آموزش شکل گرفت و تحولات سیاسی و تضاد بین فضای حاکمیت و امور اجتماعی، باعت شده که واکنشهای منفی در این حوزه شکل گرفت و افراد دارای رفتارهای متناقض شدند. بخشی از این تغییر مزاج شاید به این برمی گشت که فضای حاکم بر آموزش عالی دانشگاهاً به ویژه دانشگاه آزاد غلبه کرد بر آموزش عالی معماری در ایران و دیگر آن تعامل در بیان نظریات وجود نداشت و این دغدغه حوزه معماری تلقی نمیشد.
پورعلی گفت: یکی دیگر از دلایل این امر این است که در دنیا موضوع معماری مبتنی بر فرهنگ و تمدن یک فضای سهل و ممتنع دارد کشورهایی مانند ایران، چین و مصر که سابقه تمدنی دارند متأسفانه تریبون در دست ندارند و تریبون در دست کشوهایی است که جنبههای تمدنی خاصی ندارند.
بهنوش شمسالهی نیز در این نشست، یکی از چالشهای رایج در شهرهای ایران را تنزل فضاهای نمادین متأثر از ویژگیهای فرهنگیتاریخی ساکنان هر نقطه کشور دانست و گفت: این در حالیست که هرفضا و مکان به عنوان یک منبع هویت است و گروههایی را که در آن قرار میگیرند هویت میبخشد، لذا رواج ساخت فضاهای بیهویت و خالی از معانی مشترک اجتماعی، فرهنگی و تاریخی مردم ساکن در یک منطقه تهدیدی جدی هویت ملی خواهد بود.
او افزود: برخی بر این باورند که هویت ملی با سیاستهای مقطعی و کاربرد عناصر متغیر مانند المانها و نشانههای ملی به ثبات میرسد این تصور اشتباه منجر به ببی توجهی به ساختارهای پایدار که دارای ویژگی زمانی باشد شده است. ساختارهایی که قادرند هویت ملی را در هر زمان و در هر نسل زنده و پویا نگاه دارند مانند بناهای تاریخی برجای مانده از دورههای مختلف تاریخی ایران که نه تنها معرف ویژگیهای معماری ایرانی هستند مفاهیمی از سبک زندگی ایرانی را نشان میدهند. لذا فضا و مکان ساختاری است که چنانچه به نحو مطلوب مدیریت شود و در آن نه تنها با تأکید بر عناصر کالبدی بلکه با توجه به عناصر و ویژگیهای فرهنگی-تاریخی و چه بسا اقلیمی استراتژیهای مدیریتی اعمال شوند.
شمسالهی در ادامه با مروری به برخی اسناد بالادستی در حوزه معماری و شهرسازی با تأکید بر ساخت هویت ملی، به بیان چالشهای پیش روی هویت ملی و حکمرانی خوب شهری نظیر عدم مسئولیتپذیری اجتماعی، فقدان سازمانهای غیر دولتی و حکومتهای محلی مقتدر، ضعف در حقوق و قوانین شهرسازی از بعد محتوایی و اجرایی و... اشاره کرد.
در ادامه این نشست علیرضا قلینژاد پیربازاری معاون فناوری و کاربردیسازی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، گفت: موضوع این جلسه تقلیل معماری به کالبد را مورد چالش قرار میدهد. زمانیکه از موضوع میراثفرهنگی در خطر سخن میگوییم جامعه تنها به این میاندیشد که کالبد اثر آسیب نبیند و متوجه این نیست که تنها ارزشهای اثر به کالبد آن نیست. این موضوع با وجود اینکه بارها مورد تأکید قرار گرفته مورد بیتوجهی واقع شده و دلیل آن هم این است که سرمایه اجتماعی مورد انتظار کسب نشده و افرادی که این حرفها به صلاحشان نیست بسیار قدرمند هستند.
او با بیان اینکه موضوع هویت در معماری بسیار با اهمیت است تصریحکرد: هویت بجز در فضا معنا پیدا نمیکند. این امر نیازمند یک قدرتی است که حداقل هم اندازه قدرتهایی باشد که اینها را متوقف کند.
قلینژاد، معماری را یکی از صورتهای هویت خواند و افزود: هویت معماری یک جنبه پایدار و یک جنبه تغییرپذیر دارد. معماران نمیدانند صورتهای بنیادی معماری و ناپایدار و برساخته معماری کجاست؛ گاهی تاریخ و هویت را کنار میگذارند و گاهی کیفیت را در انتخاب و استفاده از مصالح تقلیل میدهند. اینجا چیزهایی که معماری قرار است صورتبندی شده آنها باشد نظیر نوع زندگی، اعتقاد، نوع زیست و... در سایه قرار میگیرد.
انتهای پیام/
نظر شما