سینمای سختِ بهرام بیضایی/ ستایش زنانگی در چریکه تارا/ نگاه واکاوانه به اسطوره/ صدای پنهان انسان‌ها در فرهنگ ایرانی

نشست «بهرام بیضایی» از سلسله نشست‌های گفتمان‌های هویت ملی در ایران به همت پژوهشکده مردم‌شناسی با حضور محمدابراهیم زارعی رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری برگزار و محققان و صاحبنظران این حوزه در قالب چهار سخنرانی به دبیری علمی مریم دارا عضو هیأت علمی پژوهشگاه به ارائه مطالبی در این خصوص پرداختند.

به گزارش میراث‌آریا، مهرداد ملک‌زاده عضو هیأت علمی پژوهشگاه در این نشست با عنوان «چریکه تارا چریکه ایران» به سخنرانی پرداخت و گفت: درباره چریکه تارا بسیار بسیار می‌توان سخن گفت و از دیدگاه‌های مختلف و رویکردهای متنوعی به این اثرِ در حقیقت هنری و تاثیرگذار پرداخت. متاسفانه با وجود اینکه این فیلم در سال ۱۳۵۷ تولیدش شروع و  ۵۸ ۱۳پایان پذیرفت اما هرگز در ایران به نمایش عمومی در نیامد و این در حقیقت می‌تواند جای افسوس و دریغ داشته باشه که مخاطب ایرانی هرگز در پرده نقره‌ای نتوانست فیلم را ببیند.

او افزود: نامی که نخست برای این اثر انتخاب شده بوده تارا زنی ناشناس بوده که در روند تولید تغییر نام پیدا می‌کند. پژوهیده و روشن شده که چریکه در زبان کردی به معنی مجموعه آوازهایی است که یک داستان را نقل می‌کند. تارا به معنی ستاره و چریکه تارا حماسه یک ستاره است.

ملک‌زاده تصریح‌ کرد: بیضایی در چریکه تارا که داستان یک زن را نقل می‌کند خیلی هوشمندانه و پازل وار اندیشه های خودش را کنار هم می‌چیند تا بتواند مفهوم و منظورش را به مخاطب برساند و جالب اینکه شما بعدا در فیلم باشو غریبه کوچک نیز با هنرمندی هنرپیشه به اصطلاح قدر نادیده و متاسفانه جلای وطن کرده سوسن تسلیمی می‌بینید همین نقش تکرار می‌شود.

این عضو هیأت علمی اظهار کرد: چریکه تارا، بسیار مورد توجه منتقدین قرار گرفته‌ اما من می‌خواهم از یک زاویه دیگری به فیلم نگاه کنم یک زاویه تقریباً با بن‌مایه‌های انسان‌شناسی و مردم‌شناسی و آن در حقیقت مادینگی است.نقش شگفت‌انگیزی که مادینگی و زنانگی در پیشبرد حقیقت فرهنگ و پسان‌تر تمدن انسانی دارد. ما گاهی وقتها از فرط آشکاری برخی پدیده‌ها را نادیده می‌گیریم . در باشو غریبه کوچک و چریکه تارا سروده‌های بصری در وصف مادینگی و ستایش زنانگی است و نقشی موثر در پیشبرد فرهنگ و تمدن انسانی دارد.

او با بیان اینکه زنانگی یک تم و مضمون ریشه‌دار و قوی است که بسیاری از کارگردان‌های دنیا کوشیده اند آن را به نمایش درآورند، گفت: خیلی جالبه تقریبا تمام مردهای فیلم عاشق تارا هستند و هیچ کدامشون نیستند که بتوانند در حقیقت دامن خودشون رو از عشق تارا دور نگه دارند. هر یک به شکلی نمی‌توانند به تارا بی تفاوت باشند و از ابراز عشق به او  خودداری کنند و این امر نشان از آن دارد که  کارگردان می‌خواهد به شما بگوید که عنصر پیش برنده فرهنگ، تاریخ و جامعه انسانی چیزی جز زنانگی و عشق نیست و همچنان که تمامی مردان مهم فیلم چریکه تارا دل در گرو تارا دارند تمامی مردان نامور تاریخ ایران هم دل در گرو ایران دارند.

در ادامه محمدرضا مهراندیش مشاور امور هنری، رسانه‌ای و ارتباطات رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری و سرپرست مرکز معرفی فرهنگی پژوهشگاه، با عنوان «بهرام بیضایی هویت فرهنگی و اسطوره‌های ایرانی » به ایراد سخن پرداخت و تصریح‌کرد: ما در ایران دو نوع سینما داریم یک سینمای روشنفکرانه و دیگری سینمای عامیانه و این سینمای عامیانه که به آن سینمای بدنه یا سینمای عامه پسند می‌گویند ۹۹ درصد از آثار سینمای ایران را از سال ۱۳۰۹ به خود اختصاص داده است. همیشه یک سینما سینمای اندیشه ورز و متفکرانه بوده و یک سینما سینمایی بوده که بیشتر می‌خواسته مردم را سرگرم کند و در واقع هر دو در جای خود خوب هستند.

او تصریح‌ کرد: سینمای بهرام بیضایی یک نوع سینمای سخت است شاید به خاطر همین هم هست هیچ وقت در تاریخ سینمای ایران تهیه کننده‌ها به سمت بیضایی نرفته‌ند زیرا که سینمای بیضایی سخت و پیچیده است و در عین حال مثل همه کارهای هنری‌اش لایه لایه است یعنی شما شاید باید بیش از یک بار بعضی از فیلم‌ها رو ببینید تا بتوانید لایه‌های پنهان آن را دریافت کنید.

مهراندیش گفت: سینمای بیضایی از سال ۱۳۴۹ شروع و سال ۱۳۸۷ هم تموم شده، و این افسوس و حسرت برای سینمای ایران و فرهنگ ایران برای تمام سال‌هایی که بیضایی فیلم نساخته یا ننوشته باقی است.سینمای بیضایی را می‌توان سینمای اندیشمندانه، خردورزانه، زیبایی شناسانه، باستان گرایانه،  جستجوگرانه و مکاشفه‌ای خواند. بیضایی تنها سینماگری است که فیلم بد ندارد و تمام آثارش شاهکار است.

مشاور امور هنری، رسانه‌ای و ارتباطات ریاست پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری یکی از ویژگی‌های سینمای بیضایی در سینمای ایران را متفاوت بودن خواند و اظهار کرد: کسی نمی‌تواند شبیه بیضایی فیلم بسازد. بیضایی حرف و ایده دارد و اندیشه‌اش یک شالوده دارد که می‌توان آن را ردیابی کرد. فیلم‌های بیضایی تمامی پیچیده و ساختار مند است و از نظر درجه هنری رتبه بالایی دارد. از نظر فنی او بسیار فیلم‌ساز موفقی است و تحت تأثیر سینمای هیچکاک است.

او افزود: شالوده اصلی اندیشه بیضایی دغدغه مندی برای تاریخ و اسطوره است. گاه به تاریخ محض می‌پردازد و گاه آن را با اسطوره در می‌آمیزد. سینمای بیضایی در واقعیت و خیال رفت و آمد می‌کند و در میان واقعیت و خیال نوسان دارد.

مهراندیش با اشاره به بازی درخشان بازیگرانی همچون پروانه معصومی، سوسن تسلیمی و مژده شمسایی در فیلم‌های بیضایی گفت: او همواره در جستجوی هویت است و در فیلم‌هایش مفاهیمی همچون غربت، غریبه‌گی، جدا افتادگی، فرهنگ، افسانه، اسطوره، عشق‌های بی‌سرانجام و ... نمود می‌یابد. موضوع کودک و زن همواره در فیلم‌ها مورد توجه او بوده است. بویژه زنان خود ساخته‌ای که نام‌هایشان همواره  از تاریخ ایران می‌آیند و زنانی که می توان آنها را با اسطوره‌ها و ایزدبانوان ایرانی در ارتباط دانست.

به گفته مهراندیش، بیضایی همواره برای تداوم فرهنگ و هویت ایران نگران است و اسطوره‌های تاریخی را در داستان‌های امروز بازسازی می‌کند. تلاش‌های بیضایی در پاسداشت هویت ملی را می‌توان در بهره‌گیری از اسطوره‌ها در سینمای ایران، پیوند هویت تاریخی با مسائل معاصر، پیوند فرهنگ و اسطوره، بهره‌گیری از نمادهای موثر همچون آیینه (نماد آگاهی) و ...خلاصه کرد.

طیبه عزت‌الهی نژاد عضو هیأت علمی پژوهشکده هنر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات دیگر سخنران این نشست به تشریح موضوع «تحلیل انسان‌شناختی آثار بهرام بیضایی» پرداخت و گفت: بیضایی را نمی‌توان تنها یک کارگردان دید او پژوهشگری است که رسانه بیانش سینما و تئاتر است.

او افزود: بیضایی به مثابه قوم نگار نمایش است، او نگاه واکاوانه به اسطوره، تارخی و جامعه ایران دارد . تفسیری نو از میراث‌فرهنگی با نگاه انتقادی دارد و از سینما و تئاتر برای کالبد شکافی هویت ایرانی بهره می‌جوید.او شخصیت‌های اسطوره‌ای را از جایگاه تقدس پایین می‌آورد و ابعاد انسانی می‌بخشد.

عزت‌الهی نژاد در ادامه به فیلم‌های بیضایی و نمود هر یک از این موضوعات در آنها پرداخت و گفت: بیضایی در مرگ یزدگرد آیین سوگ و سوال برانگیز کردن روایت تاریخی را نمایش می‌دهد با این پرسش که حقیقت چیست.در چریکه تارا، سگ کشی و شب هزار و یکم زنان حذف شده از تاریخ عاملیت می‌یابند.در باشو غریبه کوچک نشان می‌دهد چگونه غریبه تعریف می‌شود و ارتباط انسانی بر شکاف‌های ایدئولوژیک غلبه می‌کند.

علیرضا حسن‌زاده عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، دیگر سخنران این نشست نیز «مفهوم میان متنی گفتمان هویت ملی در ۵ اثر بهرام بیضایی» را به بحث نهاد و گفت: بهرام بیضایی از آن دسته نویسندگانی است که چون آثار متنوعی تولید کرده و می‌تواند دوگانه، سه گانه و چند گانه را از آثارش استخراج کند، باید آثارش را میان متنی ببینیم و اگر به آثارش از دوره جوانی تا پختگی نپردازید در مورد او دچار سوء تفاهم می‌شوید.

او افزود: بیضایی نگاهی کاملا نقادانه به تاریخ ایران دارد و به گمان من در تمام آثارش به دنبال شنیدن صدای درون یا صدای پنهان انسان‌ها در فرهنگ ایرانی است. او به دنبال خلق خرده روایت‌هاست و در اینجاست که به جای اینکه ما با یک حرکت خیلی سریع در آثارش مواجه باشیم اتفاقاً با یک حرکت آرام مواجه‌ایم که هدفش این است که مخاطب را به عمق فرو برد.

رئیس پژوهشکده مردم‌شناسی بیضایی را شکسپیر ایران دانست و تصریح‌ کرد: او نه تنها یک گفتمان جایگزین رو در سطح اندیشه ایرانی به وجود می‌آورد بلکه شخصیت‌های فیلم‌هایش آنقدر قدرتمند هستند که روی جامعه تأثیر می‌گذارند.

به گفته حسن‌زاده، بیضایی نسبت به هویت ملی جستجوگر است و از نظر او هویت همزمان یک بحث تراژیک است. او تصویر زن ایرانی و مفاهیم زن هراسی و حرکت هراسی را در آثارش به نمایش می‌گذارد.

حسن‌زاده در ادامه به تشریح ویژگی‌های خاص هر یک از آثار این فیلمساز برجسته ایرانی پرداخت.

انتهای پیام/

کد خبر 1404063102205
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha