علی قمی اویلی؛ متخصص اکولوژی و میراث طبیعی جهانی در یادداشتی نوشت: گردشگری بهعنوان یکی از بزرگترین صنایع جهان، نهتنها بهعنوان موتور محرکه رشد اقتصادی، بلکه بهعنوان عاملی در تبادل فرهنگی، ارتقای آگاهی جهانی و تقویت همبستگی بینالمللی شناخته میشود. سازمان جهانی گردشگری(UNWTO, 2023) گزارش داده است که پیش از همهگیری کووید-۱۹، گردشگری مستقیماً حدود ۱۰۰ میلیون شغل را در سراسر جهان تأمین میکرد و سهم آن در تولید ناخالص داخلی جهانی به بیش از ۱۰ درصد میرسید. با این حال، رشد سریع و غیر برنامهریزیشده این صنعت، پیامدهای نامطلوبی از جمله تخریب اکوسیستمها، فرسایش هویت فرهنگی، تورم قیمتها، و نابرابری در توزیع درآمدها بهدنبال داشته است.
در پاسخ به این چالشها، مفهوم گردشگری پایدار (Sustainable Tourism) در دهه ۱۹۸۰مطرح شد و بهتدریج به چارچوبی راهبردی برای همسو کردن فعالیتهای گردشگری با اصول توسعه پایدار تبدیل شد.
بر اساس تعریف سازمان محیط زیست ملل متحد (UNEP) و سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)، گردشگری پایدار«گردشگری است که نیازهای گردشگران و جوامع میزبان را برآورده میکند و در عین حال، امکان لذتبردن از آن را برای نسلهای آینده فراهم میسازد». این تعریف، گردشگری پایدار را فراتر از یک رویکرد زیستمحیطی ساده میداند و آن را بهعنوان یک سیستم چند بعدی معرفی میکند که در آن ابعاد محیطزیستی،اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی بهصورت متوازن مدیریت میشوند. این مقاله با هدف تحلیل جامع این سه بعد، بررسی چالشها، نقش ذینفعان، و ارائه راهکارهای عملیاتی برای تحقق گردشگری پایدار تدوین شده است.
تکامل تاریخی مفهوم گردشگری پایدار:
اگرچه ریشههای فکری گردشگری پایدار به گزارش برونتلند(Brundtland Report, 1987) بازمیگردد که توسعه پایدار را «توسعهای تعریف کرد که نیازهای نسل حاضر را برآورده سازد بدون اینکه توانایی نسلهای آینده برای برآوردن نیازهای خود را به خطر بیندازد»، اما اولین بار در کنفرانس زمین ریو دو ژانیرو (۱۹۹۲) بود که گردشگری بهعنوان یکی از بخشهای کلیدی توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفت. پس از آن، در سال ۲۰۰۲، سال بینالمللی اکوتوریسم توسط سازمان ملل متحد اعلام شد که توجه جهانی را به گردشگری مبتنی بر طبیعت و مسئولیت اجتماعی جلب کرد.
در دهههای اخیر، با ظهور چالشهایی مانند تغییرات آبوهوایی، ازدحام گردشگری (overtourism)، و بحرانهایجهانی (مانند همهگیری کووید-۱۹)، تمرکز بر گردشگری پایدار بیش از پیش افزایش یافته است (UNWTO, 2021).
ابعاد سهگانه گردشگری پایدار:
۱. بعد محیطزیستی
حفظ محیطزیست هسته اصلی گردشگری پایدار است. فعالیتهای گردشگری از جمله ساخت هتل، حملونقل، مصرف آب و انرژی، و تولید پسماند میتوانند فشار زیادی بر منابع طبیعی وارد کنند. بر اساس گزارش IPCC (2022)، صنعت گردشگری حدود ۸ درصد از انتشارات جهانی گازهای گلخانهای را به خود اختصاص میدهد.
بنابراین، گردشگری پایدار مستلزم کاهش ردپای کربن، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، مدیریت پسماند و حفظ تنوع زیستی است. مطالعات نشان میدهند که مدیریت پایدار منابع طبیعی نهتنها از تخریب محیط جلوگیری میکند، بلکه میتواند بهعنوان جاذبهای رقابتی برای گردشگران آگاه عمل کند. بهعنوان مثال، پارکهای ملی که با استانداردهای پایدار مدیریت میشوند، تجربهای اصیل و آموزنده را برای بازدیدکنندگان فراهم میآورند.
۲. بعد فرهنگی- اجتماعی
گردشگری پایدار به حفظ اصالت فرهنگی و احترام به جوامع میزبان تأکید دارد و تأکید میکنند که میراث فرهنگی باید نه بهعنوان کالا، بلکه بهعنوان هویت جامعه در نظر گرفته شود. تجاریسازی بیرویه فرهنگ، مانند اجرای نمایشهای فولکلوری بدون اصالت یا فروش کالاهای دستساز تقلبی، میتواند به فرهنگزدایی منجر شود. همچنین،گردشگری پایدار باید به تقویت روابط مثبت بین گردشگران و جوامع محلی کمک کند. این امر از طریق ترویج گردشگری مشارکتی (community-based tourism) ممکن است، جایی که جامعه محلی در طراحی، ارائه و سودآوری فعالیتهایگردشگری نقش فعال دارد.
۳. بعد اقتصادی
از دیدگاه اقتصادی، گردشگری پایدار باید منجر به ایجادشغلهای پایدار، افزایش درآمد محلی، و کاهش فقر شود. Sharpley (2009) اگر درآمدهای گردشگری بهطور عادلانه توزیع نشوند، ممکن است به توسعهزدگی (development-induced displacement) یا افزایش هزینههای زندگی برای ساکنان محلی منجر شود.
یکی از اصول کلیدی، نفوذپذیری اقتصادی (economic leakage) است، یعنی بخشی از درآمدهای گردشگری که به خارج از جامعه محلی سرازیر میشود (مثلاً بهوسیله شرکتهای چندملیتی). مطالعات نشان میدهند که در برخی کشورهای در حال توسعه، تا ۸۰ درصد از درآمدهای گردشگری به خارج از کشور نشت میکند. بنابراین، حمایت از کسبوکارهای محلی، خرید از تولیدکنندگان داخلی و سرمایهگذاری در زیرساختهای محلی، از راهکارهای کاهش نشت اقتصادی است.
چالشها و موانع اجرایی:
با وجود مزایای نظری، اجرای گردشگری پایدار با چالشهای متعددی روبهروست. اولین چالش، تضاد منافع بین ذینفعان است. دولتها ممکن است به دنبال درآمد کوتاهمدت باشند، در حالی که جوامع محلی به حفظ فرهنگ و محیطزیست اهمیت میدهند. همچنین، بخش خصوصی اغلب به سودآوری فوری توجه دارد و سرمایهگذاری در پروژههای پایدار را پرهزینه میداند.
دوم، کمبود چارچوبهای نظارتی و استانداردهای یکپارچه. اگرچه استانداردهایی مانند GSTC (Global Sustainable Tourism Council) وجود دارند، اما اجرای آنها در سطح جهانی ناهمگون است. سوم، کمبود آگاهی و آموزش هم درمیان گردشگران و هم در میان مدیران گردشگری. بسیاری از گردشگران هنوز با مفاهیمی مانند «ردپای کربن» یا «گردشگری مسئولانه» آشنا نیستند.
نقش ذینفعان در گردشگری پایدار:
تحقیق گردشگری پایدار مستلزم همکاری چندجانبه است:
• دولت: باید چارچوبهای قانونی، مشوقهای مالیاتی، و سیاستهای برنامهریزی فضایی ارائه دهد.
• بخش خصوصی: مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) را در فعالیتهای خود لحاظ کند و به استانداردهای پایدار پایبند باشد.
• جامعه محلی: باید در فرآیند تصمیمگیری مشارکت فعال داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که گردشگری به نفع آنهاست.
• گردشگران: با انتخاب مقاصد پایدار، رفتار مسئولانه و پرداخت هزینههای حمایت از حفاظت، نقش فعالی ایفا کنند.
سیاستگذاری و حاکمیت:
برای تحقق گردشگری پایدار، نیاز به حاکمیت خوب (good governance) است. این شامل شفافیت، پاسخگویی،مشارکت و هماهنگی بینبخشی است. Cole (2006) تأکیدمیکند که بدون رهبری سیاسی قوی و چارچوبهای نهادی منسجم، گردشگری پایدار به شعاری بیثمر تبدیل میشود. همچنین، پایش و ارزیابی مستمر اثرات گردشگری، ازطریق شاخصهای کمی و کیفی ضروری است تا سیاستها بر اساس شواهد تنظیم شوند.
آموزش و آگاهیبخشی:
آموزش نقشی کلیدی در تغییر رفتار دارد. نشان میدهد که برنامههای آموزشی برای گردشگران، مانند کمپینهای سفر مسئولانه میتوانند به کاهش رفتارهای مخرب (مانند دستکشیدن به حیوانات وحشی یا دور ریختن زباله) کمک کنند. همچنین، آموزش نیروی کار گردشگری در مورد اصول پایداری، کیفیت خدمات را افزایش میدهد.
راهکارهای عملیاتی:
• توسعه طرحهای جامع گردشگری پایدار در سطح منطقهای با مشارکت جامعه.
• اجرای سیستمهای پایش اکولوژیکی و فرهنگی.
• ایجاد برچسبهای گواهی پایداری برای هتلها و تورها.
• تشویق گردشگری آهسته (slow tourism) و گردشگری روستایی.
• سرمایهگذاری در فناوریهای سبز (مانند انرژی خورشیدی در اقامتگاهها).
نتیجهگیری
گردشگری پایدار نه یک ایدهآل دوردست، بلکه یک ضرورت اجتنابناپذیر در عصر بحرانهای زیستمحیطی و اجتماعی است. این رویکرد، با ترکیب هوشمندانه ابعاد محیطزیستی، فرهنگی و اقتصادی، میتواند گردشگری را از یک فعالیت مصرفی به یک ابزار برای عدالت، حفاظت و همبستگی تبدیل کند. موفقیت در این مسیر مستلزم اراده سیاسی، مشارکت جمعی و تعهد اخلاقی از سوی همه ذینفعان است. در غیر این صورت، گردشگری، بهجای پلی میان فرهنگها، تبدیل به نیرویی تخریبگر خواهد شد که نهتنها آینده را تهدید میکند، بلکه حال را نیز از بین میبرد.
انتهای پیام/

نظر شما