حسین اصغری دکترای روابط بین الملل و کارشناس ارشد باستانشناسی در یادداشتی به مناسبت روز باستان شناسی نوشت: باستانشناسی، به مطالعه گذشته انسان و جوامع انسانی بر اساس بقایای مادی به جای مانده از او میپردازد.
در ایران نیز، دانش باستانشناسی و تحقیقات مربوط به آن همگام و همراه با ایرانشناسی شروع شد. توصیف ایران در بیش از ۵۰ سفرنامه جهانگردان اروپایی، سبب علاقمندی کاوشگران غربی به فرهنگ و تاریخ ایران. علی موسوی تاریخ باستانشناسی ایران را به چهار دوره اصلی تقسیم کرده:
۱- دوره کاوشهای اولیه (۱۶۰۰ تا ۱۸۰۰ م): عمده کاوشها در این دوره، غیرحرفهای و بهمنظور پیداکردن گنج و توسط مردم و حکام محلی انجام شده است که اصطلاحا به آنها «تیلهکنی» یا «گنجیابی» گفته شده است که در دوره قاجار شدت گرفت. با این وجود، در دوره قاجار، بناهای تاریخی به کانون تحقیقات و مستندسازی علمی تبدیل شدند. یکی از نخستین کتابهایی که در آن بناهای تاریخی تعریف شدهاند، کتاب تاریخ عمومی دوره ابتدایی نوشته محمود خان مفتحالملک است.
۲- عصر فرانسه (۱۸۸۴-۱۹۲۷): این دوره با مجوز سلطنتی ناصرالدینشاه برای کاوش فرانسویها در شوش آغاز شد. پس از آن، دیولافوآ و همسرش در سال ۱۸۸۵ رسماً حفاری در شوش را شروع و بهترین و نفیسترین آثار تاریخی کشفشده را به فرانسه بردند. در زمان مظفرالدینشاه، با هدف پیدا کردن اشیای طلا و نقره، قرارداد دیگری مجدداً بین ایران و فرانسه منعقد شد که طبق آن اجازه حفاری در تمام کشور به فرانسویها داده شد.
سه دهه اول قرن بیستم، دورهای از تغییرات مهم اجتماعی-سیاسی بود که تأثیر زیادی بر آیندهی باستانشناسی در ایران گذاشت. انقلاب مشروطهی ایران در سال ۱۹۰۶، آگاهی نسبت به میراث فرهنگی و ملیگرایی را افزایش داد. در سال ۱۹۱۰، صنیعالملک، وزیر فرهنگ، اولین ادارهی عتیقهجات را تاسیس کرد. در سال ۱۹۱۶، معتزالملک، وزیر معارف، اولین موزهی عتیقهجات را در تهران با ۲۷۰ شی افتتاح کرد.
۳- دوره بینالمللی باستانشناسی ایران از ۱۹۳۱ تا ۱۹۷۹ (انقلاب ایران): در سال ۱۹۲۳، انجمن آثار ملی تأسیس شد که یکی از اهداف اصلی آن، ساخت موزه بود. لغو انحصار فرانسه در سال ۱۹۲۷، با تصویب قانون عتیقهجات در سال ۱۹۳۰ همراه شد که راه را برای تیمهای بینالمللی برای انجام تحقیقات باستانشناسی در ایران هموار کرد. در آوریل ۱۹۲۸، یک سال پس از لغو انحصار فرانسه، ارنست هرتسفلد در پاسارگاد کاوش و ساختمانهای اصلی کاخها را کشف کرد و مجموعهای کامل از عکسهای ساختمانهای باقیمانده در این محوطه گرفت. کاوشهای هرتسفلد در تخت جمشید، فصل جدیدی در تاریخ پژوهشهای باستانشناسی در ایران گشود.
بعد از آن تیم مؤسسه شرقشناسی (دانشگاه شیکاگو)، اشمیت، خانم هلن جی. کنتورنیز، فرانک هول، جان آلدن، ویلیام سامنر، دیوید استروناخ، خانم کلرگاف، فن دراستن، رودلف نویمن و دیتریش هوف آلمانی، سه ایچی ماسودا ژاپنی، لوئی واندنبرگ، توزی و همکارانش، گیرشمن...در بسیاری از تپه ها و محوطه های تاریخی و پیش از تاریخ ایران کاوش کردند. دورهی پس از جنگ جهانی دوم، شاهد افزایش تدریجی مشارکت باستانشناسان ایرانی همچون فریدون توللی، علی سامی، علی حاکمی، عزت الله نگهبان هستیم.
۴- دوره پس از انقلاب: انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ و آغاز جنگ در ۱۹۸۱، همکاری تیمهای بینالمللی در ایران را متوقف کرد. اما با تاسیس سازمان میراث فرهنگی در ۱۹۸۵، شاهد تعدادی کاوش در نیشابور، توس، شهداد، شوش، شوشتر، بیستون و ری هستیم. تا اینکه پس از ریاست روانشاد دکتر آذرنوش بر مرکز باستان شناسی ایران در سال ۲۰۰۳، زمینه مشارکت تعدادی از تیمهای باستانشناسی از آلمان، فرانسه، ایتالیا و لهستان فراهم شد.
اکنون به لطف کاوشهای باستانشناسی، نهادسازیهای قبل(تصویب قانون عتیقات، شکلگیری انجمن آثار ملی، ساخت موزه ایران باستان، تاسیس رشته باستانشناسی در دانشگاه تهران و تشکیل اداره کل باستانشناسی...) و توسعه این نهادها در بعد از انقلاب، ایران بهعنوان قدیمیترین کشور/ملت جهان شهرت جهانی دارد.
ایران صاحب قدیمیترین حکومت جهان (حکومت ایلام)، اولین شهرهای جهان (شوش، کنارصندل، شهر سوخته)، اولین خط جهان (پرتو- ایلامی و آغاز ایلامی)، قدیمیترین ملت جهان (ایرانی و انیرانی)، قدیمیترین دیپلماسی عمومی جهان (کتیبه بیستون)، بزرگترین امپراتوری جهان (هخامنشی)، طولانیترین حکومت جهان (اشکانیها)، قدیمیترین قناتهای جهان (قنات قصبه گناباد)، قدیمیترین دانش پزشکی (شهر سوخته و جندیشاپور)، قدیمیترین سیستم تصفیه آب (سازههای آبی شوشتر، چغازنبیل)، قدیمیترین جراحی چشم جهان (شهر سوخته)، قدیمیترین بازی جهان (شهر سوخته)، قدیمیترین ساختار حسابداری جهان (لوحهای گلی تخت جمشید)، قدیمیترین نام تاریخی کشور (ایران)، قدیمیترین زبان زنده و کلاسیک جهان (فارسی)، قدیمیترین فرش جهان (پازیریک)، قدیمیترین کشور یکتاپرست (اهورا مزدا)، قدیمیترین ذوب فلز (مس در محوطههای پیش از تاریخی آذربایجان شرقی)،... است.
کشوری که هنر سفالگری، فلزگری، پارچهبافی، زیورسازی، کتابت، نقاشی... را توسعه و گسترش داد. این تصویر فراملی نتیجه اجماع نهادهای سیاسی و ذینفعان داخلی برای تمرکز منابع (نهادسازی، قانونگذاری، نیروی انسانی، تامین بودجه...) در حوزه مزیتهای نسبی (تاریخ و فرهنگ) است.
انتهای پیام/

نظر شما