نقش کتاب در پاسداری و بازآفرینی میراث‌فرهنگی ایرانیان/ میراثی ماندگار برای ماندگاری میراث

کتاب در نگاه نخست چیزی جز برگ و مرکب نیست، اما در حقیقت حافظی است از یاد، اندیشه و هویت مردمان. اگر میراث‌فرهنگی را حافظه‌ مشترک یک ملت بدانیم، کتاب همان زبان گویاست که این حافظه را از دل گذشته به گوش آیندگان می‌رساند. در تاریخ ایران، هر زمان که سنگ‌نبشته‌ها خاموش شده‌اند، کتاب‌ها سخن گفته‌اند و هرگاه کاخ‌ها ویران گشته‌اند، واژه‌ها مانده‌اند تا هویت ایرانی از میان نرود.

میراث‌آریا: کتاب زاده‌ تمدن است، اما خود نیز مادر فرهنگ به شمار می‌آید. از نخستین لوح‌های گِلی و پوست‌نوشت‌های ایلامی تا شاهنامه‌های زرین و نگاره‌های نفیس خمسه‌ نظامی، کتاب در فرهنگ ایرانی همواره نشانه‌ دانایی، زیبایی و پایداری بوده است.

در ایران کهن، نگارش و ثبت مکتوب نه تنها برای شمارش و فرمان، بلکه برای پاسداری از باورهای دینی و شناخت جهان به کار می‌رفت. اوستا، کهن‌ترین نوشته‌ی ایرانی، تنها یک کتاب دینی نیست؛ بلکه بازتابی از زبان، اندیشه و آیین‌های مردم ایران است. این راه در دوران ساسانی و سپس در روزگار اسلامی و صفوی نیز دنبال شد و کتاب به ابزار اصلی نگهداشت و گسترش میراث‌فرهنگی بدل شد.

کتاب برخلاف بنا یا شیء تاریخی، روح زمان را در خود زنده نگاه می‌دارد. اگر کاشی و نقش، زیبایی چشم را می‌نوازند، کتاب زیبایی معنا را در خود دارد. در کتاب، هنر و خرد با یکدیگر درمی‌آمیزند؛ خوش‌نویسی، نگارگری و تذهیب روایت اندیشه را جلوه‌گر می‌سازند.

کتاب، پناه زبان و حافظ میراث ناملموس

میراث‌فرهنگی تنها آنچه در سنگ و چوب است نیست؛ بخشی از آن در زبان، آیین، موسیقی و اندیشه‌ مردمان نهفته است. کتاب در پاسداری از این میراث ناملموس، بزرگ‌ترین نقش را داشته است.

در دوره‌هایی که زبان فارسی در تنگنا بود، کتاب پناهگاه آن شد. با سرایش شاهنامه و نوشته‌های رودکی، سنایی، نظامی و دیگر بزرگان، کتاب به سنگر فرهنگ ایرانی تبدیل شد. شاهنامه، در حقیقت کتابی برای پاسداری از ایران است؛ زیرا هم اسطوره‌ها و تاریخ این سرزمین را زنده کرد و هم زبان فارسی را از فراموشی رها ساخت.

کتاب‌هایی چون تاریخ بیهقی، جامع‌التواریخ، التفهیم بیرونی، مثنوی معنوی و کشف‌المحجوب، هر یک گنجینه‌ای از آداب، باورها و شیوه‌ زندگی ایرانیان‌اند. بدون این آثار، بخش بزرگی از میراث معنوی ما از میان می‌رفت.

کتابخانه‌ها؛ زیارتگاه‌های خرد و هویت

کتابخانه‌ها در حقیقت آرامگاه نیستند، بلکه زیارتگاه‌اند؛ جایگاه دیدار نسل‌ها با یکدیگر. از جندی‌شاپور و بیت‌الحکمه‌ی بغداد گرفته تا ربع رشیدی تبریز و کتابخانه‌ چهارباغ اصفهان، کتابخانه‌ها همواره پناهگاه دانش و هویت بوده‌اند.

در دوره‌های اسلامی، نسخه‌نویسان با دقت و پاک‌دستی کتاب‌ها را رونویسی می‌کردند تا از نابودی در امان بمانند. هر کاتب، حلقه‌ای از زنجیر حافظه‌ ملی بود. در وقف‌نامه‌های صفوی دیده می‌شود که نگهداری از کتاب، همان اندازه ارزشمند شمرده می‌شد که نگهداری از مسجد یا مدرسه.

هنوز در شهرهایی چون تبریز، شیراز، مشهد و اصفهان نسخه‌های خطی‌ای نگهداری می‌شود که نام کاتبان آن‌ها با احترام نوشته شده است؛ نشانه‌ای از درک ایرانیان از ارزش نگارش و مکتوب.

کتاب، راوی میراث‌های خاموش

بسیاری از آنچه امروز «میراث‌فرهنگی» می‌نامیم، اگر در کتاب‌ها ثبت نمی‌شد، اکنون تنها افسانه‌ای از آن باقی بود. آگاهی ما از کاخ‌های ساسانی، نیایشگاه‌های مهر و آناهیتا، یا رصدخانه‌های باستانی مراغه و گنبد قابوس، بیش از آن‌که از کاوش‌های خاکی باشد، از نوشتارها آمده است.

سفرنامه‌ها، تاریخ‌نامه‌ها و تذکره‌ها در حقیقت چشم‌هایی‌اند که گذشته را برای ما دیده‌اند. سفرنامه ناصرخسرو نمونه‌ای درخشان است؛ او نه تنها راه‌ها و شهرها را توصیف می‌کند، بلکه از آیین‌ها، بازارها، لباس‌ها و بناهای مردم نیز سخن می‌گوید. همین ویژگی در نوشته‌های حمدالله مستوفی، یاقوت حموی و اولیاء چلبی نیز دیده می‌شود.

کتاب به عنوان مقوله‌ای فرهنگی

هر کتاب، خود نیز بخشی از میراث است؛ نه تنها به سبب نوشته‌هایش، بلکه به دلیل شکل و ساخت آن. نسخه‌های خطی ایرانی با جلدهای چرمی، زراندود و تذهیب‌های شگفت‌انگیز، شاهکار هنر ایرانی‌اند. در کتابخانه‌های جهان، بسیاری از کتاب‌های ایرانی در بخش آثار هنری نگهداری می‌شوند. شاهنامه بایسنقری، خمسه نظامی و کلیات سعدی از جمله گران‌بهاترین گنجینه‌های فرهنگی جهان‌اند.

کتاب در روزگار نو؛ پایداری در برابر فراموشی

با دگرگونی شیوه‌های زندگی و پیدایش رسانه‌های تازه، هنوز کتاب جایگاه خود را حفظ کرده است. فیلم، صدا و تصویر نیز حامل فرهنگ‌اند، اما کتاب همچنان دقیق‌ترین و ماندگارترین ابزار برای ثبت اندیشه و میراث است.

بسیاری از آیین‌ها، بناها و هنرهای بومی ایران نخست در کتاب‌ها و پژوهش‌های مکتوب شناسایی و سپس در فهرست آثار ملی یا جهانی ثبت شدند.

نوروز، موسیقی خراسان یا قالی ایرانی، پیش از آن‌که در پرونده‌های رسمی جای گیرند، در کتاب‌های مردم‌شناسی ثبت شده بودند.

کتاب، پیونددهنده‌ میراث مادی و معنوی

میراث‌فرهنگی در دو بخش مادی و معنوی بررسی می‌شود و کتاب پلی میان این دو است. در بسیاری از آثار فارسی، مکان‌ها و بناها با مفاهیم اخلاقی و عرفانی درهم آمیخته‌اند.

از لوح گِلی تا کتاب‌یار رایانه‌ای

تاریخ کتاب، تاریخ تمدن است. در ایران، این راه از لوح‌های گِلی و پاپیروس آغاز شد، به کاغذ چینی و چاپ سنگی رسید و امروز در کتاب‌یارهای رایانه‌ای ادامه دارد. کتابخانه‌های مجازی و بانک‌های نسخه‌های خطی ادامه‌ همان سنت کهن‌اند: حفظ میراث از راه مکتوب.

حفاظت از کتاب، مسئولیت نسلی است

اهمیت کتاب دو مسئولیت بر دوش هر نسل می‌گذارد: پاسداری از نوشته‌های پیشینیان و افزودن بر آن برای آیندگان. در روزگاری که رسانه‌های سریع جای اندیشه‌ عمیق را گرفته‌اند، کتاب همچنان نشانه‌ آرامش و ژرف‌اندیشی است.

کتاب، میراثی زنده برای میراث‌های خاموش

اگر بخواهیم میراث‌فرهنگی ایران را در یک واژه خلاصه کنیم، آن واژه «کتاب» است. کتاب نه تنها میراثی از گذشته است، بلکه نگهبان همه‌ میراث‌هاست. در فراز و فرود تاریخ، هرگاه شمشیرها بر زمین خوردند و شهرها ویران شدند، کتاب‌ها فرهنگ را دوباره زنده کردند.

کتاب، پلی است میان دیروز و فردا؛ میان آن‌که بودیم و آن‌که خواهیم شد. در هر برگ آن، صدای نیاکان ما جاری است؛ صدایی که می‌گوید: بخوان، تا بمانی.

انتهای پیام/

کد خبر 1404082301616
دبیر مهدی نورعلی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha