سید روح الله سیدالعسگری، معاون میراث فرهنگی استان اصفهان در یادداشتی نوشت: ایران بهعنوان سرزمینی با پیشینه تمدنی و فرهنگی کهن، مهد گونههای زبانی متعددی است که هر یک در گوشهای از آن ریشه دارند. اصفهان، بهعنوان یکی از مراکز تاریخی و فرهنگی ایران، نمونهای برجسته از این تنوع زبانی است.
گویشهای محلی در اصفهان مانند نایینی، ورزنهای، فریدنی، خوانساری، هرندی و جرقویهای، بخشی جداییناپذیر از میراث فرهنگی این خطه محسوب میشوند. با این حال، روند پرشتاب دگرگونیهای اجتماعی در دهههای اخیر، از جمله گسترش رسانههای ملی، نفوذ زبان فارسی معیار، مهاجرت روستاییان و تغییر سبک زندگی شهری، منجر به افول و خطر نابودی بسیاری از این گویشهای بومی شده است. از اینرو ضرورت دارد که برای حفظ، مستندسازی و احیای آنها برنامهریزی دقیق و علمی صورت گیرد؛ چرا که نابودی هر گویش، در واقع از بین رفتن بخشی از حافظه جمعی و فرهنگی مردم اصفهان است.
پیشینه و جایگاه گویشهای اصفهان
اصفهان از دیرباز مرکز تمدنی و فرهنگی ایران بوده و در دورههای مختلف، اقوام گوناگونی در پهنهی وسیع آن زیستهاند. همین تنوع قومی و تعامل مستمر با مناطق مجاور، موجب پدید آمدن طیف گستردهای از گویشهای متفاوت در شهرستانها و روستاهای آن شده است. برای مثال:
- گویش نایینی شباهتهایی با فارسی میانه و حتی پارسی باستان دارد و از نظر واجشناسی و واژگان بسیار کهن است.
- گویش فریدنی و بویینی آمیختهای از فارسی باستان، ترکی و ارمنی است که حاصل جابهجایی اقوام در دوران صفوی است.
- گویش خوانساری و ورزنهای نیز ویژگیهایی خاص در صرف افعال و واژگان دارند که در زبان معیار دیده نمیشود.
این تنوع زبانی نه فقط از منظر زبانشناسی مهم است، بلکه یکی از نشانههای زندهی تداوم فرهنگ ایرانی در طول قرون به شمار میآید. هر واژهی بومی بازمانده از سدهها تجربه، باور و جهانبینی نیاکان ماست.
اهمیت حفظ گویشهای محلی
۱. ارزش هویتی و فرهنگی
گویشهای محلی وسیلهای برای انتقال هویت جمعی مردم هر منطقهاند. سخن گفتن با گویش مادری به معنای زنده نگاه داشتن فرهنگی است که نسلهای پیشین با آن زیستهاند. زمانی که گویشی فراموش میشود، در واقع بخشی از هویت فرهنگی و عاطفی مردم نیز از میان میرود. در اصفهان، لهجههای محلی حامل اصطلاحات، ضربالمثلها، ترانهها، دعاها و لالاییهایی هستند که روح اصیل مردم را منعکس میکنند.
۲. نقش زبان در تداوم تاریخی
در بسیاری از گویشهای اصفهان واژهها و ساختارهایی وجود دارد که در فارسی امروز از میان رفتهاند. پژوهش در این گویشها میتواند به بازسازی زبان فارسی کهن و روشنتر شدن مسیر تحول زبان کمک کند. در واقع، هر گویش بومی چون سندی زبانی از گذشته عمل میکند. اگر این اسناد از بین بروند، بخش بزرگی از دادههای ارزشمند زبانشناسی از دست میرود.
۳. غنای ادبی و هنری
گویشهای محلی الهامبخش آثار ادبی و هنری فراوانی بودهاند. بسیاری از شاعران، طنزپردازان و نمایشنامهنویسان اصفهانی از لهجههای محلی برای خلق آثاری مردمی و پرجاذبه بهره بردهاند. بهکارگیری گویش بومی در شعر و نمایش، باعث نزدیکی مردم عادی به هنر و تقویت ارتباط فرهنگی میان نسلها میشود.
دلایل افول گویشهای اصفهان
گرچه در گذشته گویشهای بومی در محیطهای خانوادگی و اجتماعی رواج داشتند، اما در دهههای اخیر عواملی دست به دست هم دادهاند تا استفاده از آنها کاهش یابد. مهمترین این عوامل عبارتند از:
- تمرکز رسانهها بر زبان معیار: رادیو و تلویزیون ملی ایران عمدتاً محتوای خود را به فارسی رسمی تولید میکنند و کمتر از زبانهای محلی بهره میبرند.
- رشد شهرنشینی و مهاجرت: بسیاری از روستاهای اصفهان خالی از سکنه یا دچار ترکیب جمعیتی شدهاند و نسل جوان در محیطهای شهری دیگر انگیزهای برای استفاده از گویش ندارد.
- نگرش منفی اجتماعی: برخی مردم تصور میکنند سخن گفتن به گویش محلی نشانه عقبماندگی است، در حالی که این باور نادرست موجب خودسانسوری زبانی و فراموشی تدریجی گویشها شده است.
- نبود حمایت آموزشی و فرهنگی: در نظام آموزش و پرورش و حتی در دانشگاهها، جایگاه گویشهای بومی بسیار محدود است و برنامه مدونی برای معرفی آنها وجود ندارد.
پیامدهای از بین رفتن گویشها
از میان رفتن گویشهای محلی بهظاهر تغییری جزئی در شیوهی گفتار افراد است، اما در حقیقت پیامدهای عمیق اجتماعی دارد:
- از بین رفتن خاطرات جمعی، افسانهها و فولکلور منطقهای
- کاهش تنوع فرهنگی و یکنواخت شدن فضای ارتباطی
- فاصله گرفتن نسلهای جدید از ریشه تاریخی و فرهنگی خود
- فقر زبانی و کاهش خلاقیت در زبان گفتار و طنز مردمی
به تعبیر بسیاری از مردمشناسان، نابودی هر گویش معادل نابودی یک «جهان فرهنگی» است، چرا که هر گویش زاویه دید خاصی به زندگی و هستی دارد.
راهکارهای حفظ و احیای گویشهای محلی اصفهان
۱. مستندسازی علمی
دانشگاهها و مراکز پژوهشی باید پروژههای ثبت و ضبط گویشهای بومی را با استفاده از ابزارهای نوین صوتی و ویدئویی انجام دهند. ضبط مکالمات، نگارش فرهنگنامههای محلی و تحلیل دستور زبان این گویشها از نخستین گامهای ضروری است.
۲. آموزش غیررسمی
راهاندازی کارگاههای زبان محلی در مدارس، انتشار کتابهای داستان به گویش اصفهانی، و حمایت از انجمنهای فرهنگی محلی میتواند کودکان را به یادگیری و استفاده از گویش بومی ترغیب کند.
۳. بهرهگیری از رسانههای محلی
رادیو و تلویزیون استان باید بخشی از برنامههای خود را به گویشهای محلی اختصاص دهند. تولید برنامههای کودک، طنز یا موسیقی محلی میتواند تأثیر مثبت و پایداری در حفظ آنها داشته باشد.
۴. گردشگری فرهنگی
میتوان از گویش به عنوان یک جاذبه فرهنگی در گردشگری بهره گرفت. راهنمایان گردشگری بومی، اجرای نمایش و موسیقی محلی به گویش منطقهای، و برگزاری جشنهای زبان محلی، هم باعث افتخار زبانی میشود و هم به اقتصاد منطقه کمک میکند.
۵. نقش خانواده
حفظ گویش از خانه آغاز میشود. زمانی که والدین با فرزندان خود به زبان یا گویش محلی سخن بگویند، انتقال نسلی آن تضمین میشود. خانوادهی اصفهانی میتواند بدون احساس ناهماهنگی، در کنار زبان رسمی، گویش محلی خود را نیز زنده نگه دارد.
۶. فناوری و شبکههای اجتماعی
در عصر دیجیتال میتوان از شبکههای اجتماعی، اپلیکیشنهای آموزشی و پادکستها برای معرفی و آموزش گویشهای اصفهان بهره گرفت. ساخت ویدیوهای کوتاه، نریشن محلی و واژهنامههای آنلاین از نمونههای مؤثر در این زمینه است.
گویشهای محلی اصفهان، همچون رودی که از دل تاریخ جاری است، حامل میراث زبانی و فرهنگی ارزشمندی هستند که نسلهای بسیاری با آن اندیشیده، سخن گفته و زیستهاند. اگرچه روند جهانیشدن و یکسانسازی فرهنگی تهدیدی بزرگ برای آنها به شمار میرود، اما با آگاهی، آموزش و حمایت جمعی میتوان این ریشهها را حفظ کرد.
پاسداری از گویش اصفهانی و سایر گویشهای این استان، در واقع دفاع از هویت متنوع و رنگارنگ ایران است. این تنوع نه نشانهی تفرقه، که جلوهای از غنای تمدن ایرانی است. همانگونه که سنگنگارههای اصفهان از تاریخ سخن میگویند، واژههای محلی نیز سند زندهی فرهنگ و زبان مردمانشاند. بر ماست که این میراث را زنده نگه داریم تا اصفهان و ایران همواره سرزمین چندصدا، چندرنگ و پُر از نغمههای زبانی باقی بماند.
انتهای پیام/

نظر شما