زار؛ آیین موسیقی درمانی جزایر و کرانه‌های خلیج فارس و نماد چندلایه‌ای از هویت

موسیقی و آیین‌زار، یکی از کهن‌ترین و شناخته‌شده‌ترین نمودهای فرهنگی جنوب ایران، امروز به‌عنوان بخشی از میراث ناملموس سواحل و جزایر خلیج فارس، جایگاهی ویژه در مطالعات مردم‌شناسی، موسیقی‌شناسی نواحی و پژوهش‌های فرهنگی یافته است.

حمید الماسی نیا فعال رسانه در یادداشتی نوشت: این آیین که در کرانه هرمزگان بویژه جزیره قشم رواج دارد، تنها یک مراسم موسیقایی نیست؛ بلکه شبکه‌ای درهم‌تنیده از باورها، جهان‌بینی، حافظه تاریخی و کارکردهای اجتماعی است که نسل‌ها در دل زندگی دریایی آن را حفظ کرده‌اند.

پژوهش‌های مردم‌شناختی نشان می‌دهد که آیین‌زار در نتیجه تماس‌های چندصد ساله میان سواحل جنوبی ایران و سواحل شرق آفریقا از سومالی و زنگبار تا کنیا (سواحیلی) شکل گرفته و به‌تدریج در ساختار فرهنگی جنوب ایران بومی شده است.

این ارتباط از مسیر تجارت دریایی، مهاجرت، تبادل نیروی کار، دادوستد برده در دوره‌های تاریخی و رفت‌وآمد ناخدایان جنوبی به کرانه‌های آفریقایی رخ داد؛ به همین دلیل، بسیاری از سازها، ریتم‌ها، رقص‌ها و حتی واژگان آیین‌زار، ریشه آفریقایی سواحیلی دارند اما در جنوب ایران به رنگ‌وبوی بومی درآمده‌اند.

به گفته پژوهشگران، ‌زار به‌مرور زمان از یک آیین وارداتی به یک «آیین محلی» تبدیل شد؛ آیینی که امروز جزئی از حافظه جمعی و هویت اجتماعی مردم جنوب است.
در فرهنگ جنوب، «باد» نه تنها یک پدیده طبیعی، بلکه نیرویی فراطبیعی و گاه آزاردهنده است که می‌تواند بر انسان اثر بگذارد.

فرد بادخورده کسی است که به باور محلی گرفتار نیرویی بیرونی شده و برای رهایی از آن باید مراسم‌زار انجام شود و ریتم‌ها برای دعوت باد و سپس رام‌کردن آن نواخته می‌شوند که آوازها کارکرد گفت‌وگو با باد را دارند و رقص آیینی وسیله‌ای برای پالایش روانی و جسمی فرد محسوب می‌شود.

این نظام معنایی، ‌زار را از یک آیین ساده به نظامی پیچیده از درمان بومی و «کاتارسیس جمعی» تبدیل کرده است.

آیین‌زار، ساختاری منسجم و سلسله‌مراتبی دارد که بابازار یا مامازار رهبر مراسم است و فردی با تجربه، آشنا با ریتم‌ها، نقش‌ها و باورهای آیینی است و گروه نوازندگان که معمولاً چند نفر هستند، با سازهای تنبوره، دهل کَسر، دهل گب، کوزه یا جحله و گاه سازهای وارداتی آفریقایی هماهنگ می‌نوازند و جمع حاضران با دست‌زدن‌های منظم، پاسخ‌دهی به آوازها و همراهی ریتم، حلقه آیینی را کامل می‌کنند و این مشارکت جمعی یکی از مهم‌ترین عناصرزار است؛ زیرا آیین را از سطح فردی به سطح اجتماعی می‌کشاند و به آن کارکرد همبستگی اجتماعی می‌بخشد.

ریتم‌زار یکی از پیچیده‌ترین ریتم‌ها در موسیقی نواحی ایران است و این ریتم‌ها پیوسته‌اند و بدون توقف، مبتنی بر الگوهای تکرارشونده و دارای شدت و اوج‌گیری تدریجی است

کارشناسان معتقدند که این الگوها بازتاب حرکت امواج دریا، بادهای موسمی و نفس طبیعت است و به همین دلیل، شنیدن موسیقی‌زار حتی خارج از متن آیین نیز حس تلاطم، کشش و خلسه را در مخاطب ایجاد می‌کند.

مطالعات فرهنگی نشان می‌دهد که آیین‌زار را باید به‌عنوان یک نماد چندوجهی فرهنگی تحلیل کرد که تجربه زیست در کنار دریا، تجارت دریایی، مهاجرت و همزیستی با اقوام مختلف، همه درزار تجلی یافته‌اند و این آیین حامل «روح جمعی مردم ساحل‌نشین» است که‌زار یکی از شواهد زنده پیوند فرهنگی میان ایران و شرق آفریقاست؛ پیوندی که هنوز در موسیقی، لباس، زبان و سازهای آیین دیده می‌شود و به باور مردم، ‌زار آیینی برای بازگرداندن تعادل روانی است و همچنین مراسم‌زار با ایجاد ریتم‌های پی‌درپی، حرکات بدن و مشارکت گروهی، نوعی تخلیه هیجانی ایجاد می‌کند که اثر درمانی دارد.

آیین‌زار نوعی شبکه اجتماعی است که افراد را در لحظه‌ای آیینی به هم پیوند می‌دهد و حضور جمعی و مشارکت فعال، بخشی از ماهیت مراسم است و در دوره‌هایی تلاش شد این آیین مهجور یا حذف شود؛ اما مردم جنوب آن را در محافل خانوادگی و محلی حفظ کردند وزار امروز نشانه‌ای از پایداری فرهنگی در برابر فراموشی و یکسان‌سازی است.

با وجود اهمیت فرهنگی، آیین درمانی‌زار با چند تهدید جدی مواجه است که در سال‌های اخیر برخی اجراها صرفاً برای سرگرم‌کردن گردشگران انجام می‌شود؛ امری که آیین را از معنا و کارکرد اصلی تهی می‌کند.

جوان‌ترها کمتر آشنایی عمیق با معانی آیین دارند و تغییر سبک زندگی شهری، ‌زار را از خانه‌ها و محله‌ها دور کرده است و با وجود تلاش پژوهشگران، هنوز بسیاری از گونه‌های محلی‌زار ـ اززار حبشی تازار مُزینی وزار دَریا به‌طور کامل مستندسازی نشده‌اند و گاهی‌زار به‌عنوان «خرافه» یا «نمایش عجیب» معرفی می‌شود، در حالی که پشت آن لایه‌هایی پیچیده از تاریخ، روان‌شناسی بومی و هویت فرهنگی قرار دارد.

موسیقی و آیین‌زار امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند نگاه علمی، مردم‌نگارانه و فرهنگی است که این آیین نماد زیست دریایی، تبادلات فرهنگی ایران و آفریقا، درمان بومی و هویت محلی مردم جنوب است.

حفاظت اززار، حفاظت از یک جهان‌بینی است؛ جهانی که مردم جنوب در آن طبیعت، دریا، ساز، ریتم و نیروی باد را بخشی از زندگی روزمره خود می‌دانستند و همچنان می‌دانند.

انتهای پیام/

کد خبر 1404091100735
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha