میراث آریا: در سالهایی که کاخ ویلاهای مدرن و لاکچری بر طبیعت سبز روستاهای گیلان سایه انداخته و یکی یکی جای خانههای چوبی، سقفگالیها و ایوانهای رو به شالیزار را گرفته است، واحدهای بومگردی به کمک روستاها و معماری سنتی، اصالت و فرهنگ گیلان آمدند.
از اقتصاد محلی تا امیدِ جوانان روستا
در کنار این خانههای بومگردی، زنان هنرمند گیلانی با پخت غذاهای محلی تا بافت لباسها و روسری، حصیربافی و صنایع دستی سعی در معرفی فرهنگ گیلان به گردشگران و مسافران دارند و مردان روستا نیز که پیشتر ناگزیر به ترک سرزمین و مهاجرت به شهرها برای یافتن کار بودند، با احیای این فضاها دوباره در زمینهایشان به فکر روزی خود شدند.
بومگردیها امروز یکی از مهمترین فضاها برای معرفی فرهنگ گیلان هستند؛ وقتی گردشگران وارد این خانهها میشوند تنها برای اقامت نیست؛ آنها وارد دنیایی از رنگ، لباسهای محلی، موسیقیهای قدیمی، قصههای مادربزرگها و حتی سبک زندگی مردم منطقه میشوند. میزبانان این بومگردیها هم تنها صاحبخانه نیستند؛ آنها راویان هویت، فرهنگ و اصالت گیلان هستند.
گردشگرانی که در این فضاها اقامت میکنند، با آرامشی عجیب مواجه میشوند که در ازدحام شهرها گم کرده بودند؛ اینجا زندگی با طعم دیگری در جریان است؛ با صدای خروس صبحگاهی، با بخار برنج تازه در دیگهای مسی، با لباسهای رنگی گیلزنان و با دستهای پینهبسته مردانی که همچنان زمین و خانهشان را دوست دارند.
بومگردی؛ موزهای کوچک از فرهنگ اصیل گیلان
احمد پورمحمد که به همراه همسرش فاطمه رنجبر، یک بومگردی را در یکی از روستاهای سرسبز گیلان اداره میکنند، بومگردی را موزهای کوچک از فرهنگ اصیل گیلان میداند و ادامه میدهد: سازه و تمام ابزار و آلات قدیمی که در گوشه و کنار این خانه گذاشتهایم، همه بخشی از هویت مردم گیلان است، در حد توانمان به گردشگرانی که وارد این فضا میشوند، فرهنگ، اصالت، غذای محلی، گویشهای مختلف و آداب و رسوم گیلانیان را معرفی میکنیم و خوشبختانه همیشه مورد استقبال قرار میگیرد و باعث شادی و تجربه متفاوت مسافران میشود.
او از تأثیر بومگردیها بر توسعه روستا اشاره میکند و میگوید: بومگردیها تأثیر مستقیم در رونق روستا داشتهاند. بعد از احداث این واحدها، مغازهها، نانوایی، رستوران و مکانهایی که خدمات ارائه میدهند در روستاها بیشتر شد یعنی بومگردیها به نوعی روزی مردم را زیاد کردند حتی ارزش ملک و زمینهای مردم هم بالا رفت.
پورمحمد از سختگیریهای بعضی کارشناسان میگوید: برای ساخت این جا خیلی گرفتاری داشتیم، سازهای که باید یکساله آماده میشد، سه سال طول کشید. هرکدام از استادکاران، نجار، بنا، گچکار و غیره به دلیلی کار را خواباندند و پروژه ما مدام عقب میافتاد. فاز بعدی بومگردی را هم طراحی کرده و همه مجوزهایش را گرفتهام. تمام کارهایش انجام شده اما یک کارشناس خانم جلوی ادامه کار را گرفته است. امیدواریم این مشکل نیز حل شود تا بتوانیم قدمهای بعدی را برداریم.
بازآفرینی معماری گیلان؛ از دل جنگل تا میراث روستایی
سامره ملکی، مدیر یک بومگردی دیگر با تأکید بر اینکه در محوطهسازی و طراحی عمارت تلاش کرده طبیعت دستنخورده جنگل را حفظ کند، گفت: محوطه عمارت را کاملاً طبیعی طراحی کردم. دوست نداشتم درختها هرس شوند؛ ساختمان بومگردی هم الهامگرفته از خانه یک تاجر قند و شکر در موزه میراث روستایی است.
او سپس به یکی از جالبترین بخشهای عمارت اشاره میکند: زیر ساختمان پر از صندوقهای چوبی است؛ همان صندوقهایی که در گیلان قدیم با چوب آزاد و چوبهای سخت ساخته میشد. در گذشته در فصل زمستان که چوبها بید نمیزدند، نجارهای ماهر از تبریز به گیلان میآمدند و این صندوقها را برای مردم میساختند تا رطوبت را کنترل کنند و لباسها بو نگیرد. ما هم این سبک زندگی قدیمی را زیر ساختمان بومگردی بازسازی کردیم. در بخشهای مختلف بومگردی هم ابزار قدیمی همچون ادوات کشاورزی، چرخ نخریسی، سنگ آسیاب، گهواره قدیمی و غیره در معرض دید عموم قرار داده شد که نشانگر سختکوشی و زحمات مردمان گذشته است.
بومگردی؛ امیدی برای روستا و سدی در برابر مهاجرت
ملکی در ادامه از واقعیتی تلخ میگوید: متأسفانه بسیاری از روستاییان به شهر مهاجرت میکنند اما بومگردیها توانستهاند با ایجاد اشتغال، رونق روستا و احیای اقتصاد محلی، جلوی بخشی از این مهاجرت را بگیرند. این فضاها معماری سنتی گیلان را حفظ کرده و فرصتهای شغلی زیادی برای جوانان و بانوان روستا ایجاد کرده است. گردشگران داخلی و خارجی هم در اینجا با فرهنگ اصیل، سختکوشی و مهماننوازی گیلانیان آشنا میشوند.
جزئیات معماری؛ از پنجرههای قدیمی تا غلامگرد
ملکی درباره معماری ساختمان توضیح میدهد: ساختمان بومگردی را در سه طبقه ساختیم. پنجرههای همکف برگرفته از پنجرههای مغازههای قدیم رشت است که بازسازی و اینجا نصب کردهایم. در طبقه دوم فضای «غلامگرد» طراحی شده؛ در گذشته خادمینی که مسئول پذیرایی بودند اجازه ورود به سفره خان را نداشتند، برای همین یک مسیر دورگرد طراحی میشد تا آنان غذا و خدمات را از اطراف برسانند به این فضا غلامگرد میگفتند.
ملکی در ادامه به نکتهای مهم درباره سقف خانه اشاره میکند: در قدیم یک سری بادهای موسمی میوزید که به آن گیلهوا میگفتند و لذا خانهها را طوری میساختند که فاکون یا همان پیشآمدگی سقف متناسب با فصلها باشد و فضای خانه را در فصل تابستان خنک و در زمستان گرم نگه دارد؛ سقف خانه را هم با کُلُوش یا ساقه برنج میپوشاندند؛ اهالی خانه عصر تابستانها روی تلار خانه استراحت میکردند و باد خنک گیلهوا هم باعث خنکی فضای تلار میشد و اصلاً نیازی به سیستمهای سرمایشی و کولر نبود؛ در زمستان هم همین فاکون باعث بسته شدن مسیر باد میشد و نمیگذاشت باد سرد وارد خانه شود که نشان میدهد معماری قدیم گیلان آنقدر حسابشده و غنی بوده که در همان زمان، مصرف انرژی را پایین میآورد و پیش از اختراع کولر و سیستمهای تهویه، پاسخ دقیق و علمی به اقلیم مرطوب شمال ایران داده بود.
ارزش زندگی روستا در نگاه مردم
او از تغییر نگرشی بزرگ میگوید: قبل از اینکه بومگردیها زیاد شوند، خیلی از مردم خانههای روستاییشان را میفروختند که به شهر بروند اما وقتی دیدند مسافران با ماشینهای گرانقیمت از شهرها میآیند و پول اجاره پرداخت میکنند تا فقط یک شب در خانههای سنتی بخوابند و از فضای اینجا لذت ببرند همان موقع بود که بسیاری از روستاییها با خودشان گفتند: عه! ما چه جای خوبی زندگی میکردیم اما قدرش را نمیدانستیم.
انتقال مهارت، امید و ایمان به زندگی
برای ملکی و همسرش، بومگردی فقط محل درآمد یا محل اقامت گردشگر نیست؛ بلکه کلاس آموزشی است برای یادآوری ارزشهای زندگی.
او میگوید: ما سعی کردیم در کنار پذیرایی از مهمانها، چند پیام و مهارت مهم را به آنها منتقل کنیم. اولین مهارت، سخت نگرفتن زندگی است اینکه پشت هر اتفاق و چالشی، قطعاً خدایی هست که میبیند و حل میکند پس نباید بترسیم و آه و ناله کنیم. هر آدمی ممکن است در مواجهه با مشکلات کم بیاورد، اما مهم این است که دوباره روی پای خودش بایستد و گذشته را رها کند.
او در پایان روی نقش زنان تأکید ویژهای دارد؛ یک زن آنقدر قدرتمند است که اگر فقط ۱۰ درصد از اعتماد به نفس واقعیاش را رو کند، میتواند یک مدیر بسیار موفق باشد. باید خودمان را باور کنیم و خودمان را بسپاریم به خدا.
انتهای پیام/

نظر شما