میراثآریا: از همان لحظه ورود به محل برگزاری جشنواره، چیزی متفاوت در هوا جریان داشت؛ حس مشترکی از تعلق، هویت و پیوند. پرچمها، لباسهای محلی، سازها و لهجهها هر کدام روایتگر بخشی از ایران بودند؛ ایرانی که نه در کتابها، که در همین جمع زنده و جاری بود.
آیین افتتاحیه جشنواره بینالمللی فرهنگی اقوام، شامگاه یکشنبه ۲۵ آذرماه ۱۴۰۴، با حضور سیدرضا صالحیامیری وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، استاندار گلستان، جمعی از مسئولان ملی و استانی، هنرمندان و گروههای فرهنگی برگزار شد؛ اما آنچه این شب را به شبی ماندگار تبدیل کرد، حضور همزمان ایرانِ متکثر روی یک صحنه واحد بود.
صحنهای که به قاب تاریخ پیوست
نورافکنها که روی صحنه متمرکز شدند، یکییکی نمایندگان اقوام مختلف ظاهر شدند؛ ترکمن، بلوچ، کرد، لر، عرب، فارس، ترک، گیلک، مازنی و دیگر رنگهای قومی ایران. لباسهای محلی، هر کدام قصهای از جغرافیا، تاریخ و زیستبوم خود داشتند. اما نقطه اوج، لحظهای بود که همه آنها در کنار هم ایستادند و دستانشان را در هم قفل کردند.
در آن لحظه، سکوتی کوتاه و سنگین بر فضا حاکم شد؛ سکوتی که بیشتر شبیه مکثی عاطفی بود تا خلأ صدا. سپس تشویق ممتد حاضران، فضا را دربرگرفت؛ تشویقی که برای یک پیام ملی بود.
یکی از حاضران میگفت: این صحنه از صدها سخنرانی اثرگذارتر بود؛ بدون شعار، بدون اغراق.
جشنوارهای فراتر از یک رویداد فرهنگی
جشنواره بینالمللی فرهنگی اقوام، سالهاست که در تقویم فرهنگی کشور جای گرفته، اما این دوره، بیش از همیشه، رنگ و بوی راهبردی داشت. در شرایطی که مفهوم «وحدت ملی» بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنمایی عینی است، این جشنواره توانست آن را از سطح شعار به سطح تجربه زیسته ارتقا دهد.
سیدرضا صالحیامیری، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیز با حضور در آیین افتتاحیه، بر اهمیت این رویداد بهعنوان ظرفیتی ملی برای تقویت انسجام اجتماعی و معرفی ایران فرهنگی تاکید کرد. حضور وزیر، نهتنها جنبه رسمی مراسم را تقویت کرد، بلکه پیامی روشن از حمایت دولت از دیپلماسی فرهنگی داخلی به همراه داشت.
گلستان؛ میزبان شایسته تنوع ایرانی
استان گلستان، خود نماد کوچکی از ایران بزرگ است؛ سرزمینی که اقوام مختلف قرنهاست در کنار هم زیستهاند. انتخاب گرگان بهعنوان میزبان جشنواره، انتخابی معنادار و هوشمندانه بود.
در حاشیه مراسم، غرفههای مختلف جشنواره، روایتگر همین تنوع بودند؛ از صنایعدستی تا آیینها، از موسیقی محلی تا غذاهای بومی. هر غرفه، پنجرهای به یک فرهنگ و هر بازدیدکننده، مسافری در ایرانِ چندرنگ.
یکی از هنرمندان حاضر میگفت: اینجا دیدار دوباره اقوام با هم است.
میدان، زندهتر از هر گزارش رسمی
آنچه گزارشهای رسمی نمیتوانند بهطور کامل منتقل کنند، حس زنده میدان است؛ صدای سازهایی که از دور میآید، بوی غذاهای محلی، گفتوگوهای خودمانی هنرمندان با مردم و لبخندهایی که بیواسطه ردوبدل میشود.
کودکی که با کنجکاوی به لباس محلی نگاه میکند، سالمندی که با شنیدن موسیقی زادگاهش اشک در چشم دارد و جوانانی که با موبایلهایشان لحظهها را ثبت میکنند؛ همه اینها جشنواره را از یک مراسم رسمی به یک تجربه جمعی تبدیل کرده بود.
پیام وحدت؛ در زمانهای حساس
در روزگاری که شکافهای اجتماعی و روایتهای تفرقهافکنانه در سطح منطقه و جهان پررنگ شدهاند، نمایش وحدت اقوام ایرانی، آن هم در قالبی فرهنگی و مردمی، اهمیتی دوچندان دارد. جشنواره فرهنگی اقوام نشان داد که فرهنگ، همچنان مؤثرترین زبان برای گفتوگوی ملی است.
دست در دست هم دادن نمایندگان اقوام، بازخوانی یک حقیقت تاریخی بود: ایران، با همه تفاوتهایش، یک کل منسجم است.
جشنوارهای که ادامه دارد
جشنواره بینالمللی فرهنگی اقوام، در روزهای آینده نیز با اجرای برنامههای متنوع آیینی، موسیقایی و هنری ادامه خواهد داشت. حضور گروههایی از برخی کشورهای خارجی، بُعد بینالمللی این رویداد را تقویت کرده و فرصتی برای گفتوگوی فرهنگی فراتر از مرزها فراهم آورده است.
اما شب نخست، بیتردید، شب ثبت یک تصویر ماندگار بود؛ تصویری که احتمالاً سالها بعد، وقتی از وحدت ملی سخن گفته میشود، به آن رجوع خواهد شد.
آنچه در شب افتتاحیه جشنواره فرهنگی اقوام رقم خورد، روایتی زنده از ایرانِ واحد در عین کثرت بود. صحنهای که با دلها ساخته شد و نشان داد فرهنگ، هنوز قدرتمندترین سرمایه اجتماعی این سرزمین است.
وقتی چراغها خاموش شد و جمعیت آرامآرام پراکنده شد، آن تصویر همچنان در ذهنها ماند:
اقوام ایرانی، دست در دست هم؛ ایران، ایستاده روی یک صحنه.
انتهای پیام/

نظر شما