به گزارش ميراث‌آريا(chtn) ،در نشست پژوهشي و تحليلي اين مؤسسه که در ادامه سلسله نشست هاي سيري در هنر دهه هاي 50-40 ايران برگزار شد، عباس مشهدي زاده، بهنام کامراني، هادي جمالي و واحد خاکدان به بحث و بررسي در خصوص ابعاد و ويژگيهاي نقاشي ايران در اين دو دهه پرداختند.

در اين نشست ابتدا \"عباس مشهدي زاده معمار\"، مجسمه ساز و پژوهشگر هنري به ريشه ها و سرچشمه هاي نوگرايي در هنر ايران از مشروطيت به بعد با ظهور مدنيت و شکل گيري مفاهيمي چون ملي، مليت ،‌شهروند و شهرنشيني اشاره کرد و گفت : ورود مفهوم شهروند به عرصه اجتماعي در پي خود نياز به شکل گيري باشگاه‌ها، انجمن ها ،‌کانون ها و مراکز اجتماعي فرهنگي هنري را موجب شد و از دل اين نياز يک سامان زيبايي شناسانه جديد سر بر آورد.

وي سپس به تفصيل تاريخچه تشکيل مدارس هنري و هنرستان ها از مدرسه کمال الدين بهزاد در مکتب هرات تا هنرستانهاي تهران و شهرستان‌ها از دهه 40 به بعد و تشکيل دانشکده هنرهاي زيبا ،‌هنرهاي تزئيني و ... پرداخت .

معمار افزود: بايد تمام حوزه هاي هنر و فرهنگ اين دو دهه را در تعامل و هم کنشي محتوايي با يکديگر در سيري واحد بررسي کنيم.

\"واحدخاکدان\" نقاش وصاحبنظر، ويژگي شاخص نقاشي ونقاشان اين دو دهه را استفاده آنان ازتجربه نقاشان نسل‌هاي پيشين و نيز قرارگرفتن در فضا و شرايطي به شدت متحول، نوجويانه و سرشار از ايده هاي جديد در سراسر جهان دانست.

در ادامه هادي جمالي،‌ سه عامل مهم و تاثيرگذار بر هنر اين دو دهه را تشکيل بي ينال‌هاي هنري اول تا چهارم تهران ( از 37 تا 45) به همت مارکوگريگوريان که تاثير زيادي بر تثبيت هنر مدرن ايران داشت، تأسيس دانشگاه هنر و ظهور جنبش سقاخانه عنوان کرد و با طرح پيشنهاد تأسيس موزه دائمي هنر معاصر ايران پس از کمال الملک تا دهه هاي 50-40 بر ضرورت حفظ ، نگهداري و ارائه ميراث هنر اين دوران تاکيد کرد.

\"بهنام کامراني\" مدرس و منتقد هنري با اشاره به بازگشت دوباره نقاشان امروز به مکتب سقاخانه و هنر رئاليستي گفت: ما دوباره داريم آن دوران را کشف مي کنيم و مي کوشيم پازل‌هايي از اين زمان و مکان گمشده را کنار هم بچينيم، وي آنگاه به آسيب شناسي نقاشي دهه هاي 50-40 پرداخت و خاطر نشان کرد: فقدان فهم تئوريک نقاشانه مهمترين معضل هنر اين دو دهه بود.

وي تصريح کرد: نقاشان ما به شکلي ابزارانه از رفتارهاي مدرنسيتي نقاشانه استفاده کردند براي آنها کوبيسم و بسياري از رويکردهاي نقاشي جديد بيشتر تجربه يک فرم ديگري از ديدن بود نه رفتارشناسي نقادانه و نقاشي عملي بيشتر با دست بود تا با انديشه و ذهن.

کامراني در ادامه به ويژگي‌هاي منحصر به فرد نقاشي دهه 50-40 اشاره کرد و افزود : تجربه و آزمايشگري مواد در نقاشي ، تجربه ماده و متريال و تجربه ماده رنگ ،‌تجلي کشاکش بين مسائل و دغدغه هاي سنت و مدرنيزم ،‌تجربه هاي فرماليستي نقاشان اين نسل و نيز بهره آنها از المان ها، اسطوره ها و هنر عاميانه و عناصر مذهب و آئين روي هم رفته تنوع چشمگير و بي نظيري را چه در فرم زيبايي شناختي و چه در مفهوم و محتوا و چه در موضوع به ميراث نقاشي اين دو دهه بخشيده است که از هر زاويه اي به آن بنگريم دوره اي درخشان و منحصر به فرد است.

شايان ذکر است، نمايشگاه پژوهشي هنر معاصر ايران در دهه‌هاي 50-40 با استقبال وسيع انبوه علاقمندان،‌ دانشجويان،‌ هنرمندان و پژوهشگران و اساتيد هنر مواجه شد تنها تا پايان اين هفته پذيراي بازديدکنندگان خواهد بود.

114/


انتهای پیام/

کد خبر 1386082416