وي ادامه داد: فراواني قطعات سفال متعلق به دوران تاريخي و به ويژه دوره ساساني در محل انگيزهاي براي ارائه فرضيه وجود لايههاي تمدني ساساني در کهندژ بود. به همين دليل در سال 1383 مطالعه و پژوهشهاي ميداني در اين محوطه با همکاري تيم فرانسوي آغاز شد.
لباف خانيکي با بيان اينکه بعد از دو فصل کاوش نکات تازهاي در ارتباط با تاريخگذاري کهندژ بدست آمد، خاطرنشان کرد: بقاياي معماري، وجود لايههاي غني دوره ساساني و انبوه قطعه سفالهاي جمعآوري شده در کاوشها امکان شناسايي بيشتر ارزشهاي معماري و فرهنگي کهندژ را فراهم آورده است.
به گفته اين باستانشناس،لايهنگاري کهندژ، فراهم آوردن امکان مطالعه شيوههاي اعمالشده معماري در کهندژ، مطالعه و بررسي موقعيت و جايگاه فرهنگي، هنري و اقتصادي نيشابور با توجه به يافتههاي باستانشناختي در کهن دژ، مطالعه و بررسي مرحله گذر از دوره ساساني به دوره اسلامي و تشخيص جايگاه دروازهها ازجمله اهداف کاوشهاي باستانشناسي طي دو سال گذشته بوده است.
بنا بر اين گزارش ، کهندژ يا تپه آلب ارسلان در دامنه جنوبي رشته کوه بينالود، 5 کيلومتري مشرق شهر کنوني نيشابور و ميانه عرصه شهر کهن نيشابور قرار دارد.
اين گزارش حاکيست ؛ محوطه تاريخي کهندژ در سالهاي 1937 تا 1947 ميلادي از سوي هيأت اعزامي از موزه مترو پوليتن نيويورک به سرپرستي ويلکينسون، مورد بررسي و کاوش گسترده باستانشناسي قرار گرفته است.
115/
انتهای پیام/