\"هادي سيف\"، محقق و پژوهشگر، در سخنراني خود با موضوع \"بررسي هنر نقاشي روي کاشي دوره قاجار\" اين نقاشي را نهضت هنري فراموش شدهاي دانست و گفت: اين هنر، يادگار بدعت و خلاقيت سرشار از نقش و رنگهايي به غايت زيبا و بامعنا، که در عصر حکمراني کريم خان زند و رواج مکتب هنري زنديه، با مدد از نقش آفريني گلهاي رنگارنگ و نيز نقاشي روايات مقدس مذهبي و... چشم آذين نماي بيروني بناهاي اين روزگار بوده است.
وي افزود: نقاشي بر کاشي، حاصل ذوق و ابتکار بيسابقه نگارگران و کاشي نگار گمنام و برخاسته از خيل مردم کوچه و بازار شيراز، خاستگاه و ميعادگاه هنرمنداني صاحبدل و صاحب ذوق، است.
سيف اظهار داشت: مکتب نقاشي بر کاشي در فاصله نيمه دوم قرن سيزدهم و نيمه نخست قرن چهاردهم قمري با طلايه داري کاشي نگاران مخلصي همچون \"ميرزا عبدالرزاق شيرازي\" و \"محمدرضا کاشي پز شيرازي\" هنري رايج و مقبول در جامعه و آذين بخش بناهاي عمومي، مسجدها، حسينيهها، تکايا، حمامها، زورخانهها و خانهها شد.
در ادامه علي قنبري و عباس قنبري، استادان دانشگاه تربيت مدرس و دانشگاه شهرکرد، با مقالهاي تحت عنوان \"شيرسنگي، آميزهاي از هنر و حماسه در فرهنگ بختياري\" به اين بخش از هنر بوميايراني پرداختند.
علي قنبري گفت: هنرهاي بوميايران، بخشي از فرهنگ ديرپاي اين کشور است که در هويت ملي ما نقش اساسي دارد و «شير سنگي» نماد هنري و حماسي بختياريهاست که با پشتوانه فرهنگي و شکوه ديرين شير در فولکلور و فرهنگ آسيايي و ايراني، تجلي ويژهاي يافته است.
وي مکان بروز اين نماد هنري-فرهنگي را بر آرامگاه بزرگان نام آور و جوانمردان ايل دانست و با اشاره به ويژگيهاي نماد شير در گنجينه هنر و فرهنگ قوم بختياري، نقش و کارکرد اين تنديس در زندگي و آيين سوگواري مردم اين قوم و در فرهنگ و ادب فارسي و همچنين شيرهاي سنگي در فرهنگ ايراني و آريايي را بررسي کرد.
عباس قنبري در ادامه، ديرينگي اين هنر ايراني و رابطه امروز آن با پيشينه خود، ساختارهاي اسطورهاي و نقوش شيرهاي سنگي در ادوار گوناگون و همچنين نقش شير در بيرقهاي ايراني و سيرتحول و دگرگوني اين هنر تا زمان معاصر را مورد بررسي قرار داد.
سپس\"مرضيه محب\"، کارشناس ارشد پژوهش هنر، با مقالهاي در مورد \"ميناي صائبين\" به پيشينه اين قوم مذهبي اشاره کرد و گفت: اين قوم با قدمتي بسيار، قرنهاست که در جنوب ايران و عراق زندگي ميکنند. آنها خود را صاحب ديانتي خاص و با عنوان \"صائبينمندايي\" معرفي کرده و سابقه ديني خود را به آدم ابوالبشر (ع) و با واسطههايي به يحيي (ع) و نوح (ع) ميرسانند.
وي افزود: اين قوم به خاطر ارتباط تنگاتنگ آنها با برخي صنايع و فنون و به طور مشخص وجهي خاص از هنر-صنعت، مورد توجه قرار گرفتهاند. به طوري که اين هنر نيز تحت عنوان \"طلاي صُبي\" شهرت يافته است.
اين کارشناس پژوهش هنري، هدف خود را از نگارش و طرح اين مقاله برداشتن گامي هر چند کوتاه، براي معرفي اين هنر-صنعت که برخواسته از قومينسبتاً مهجور و ناشناخته است، برشمرد و به تحليل و چگونگي اين هنر پرداخت.114/
انتهای پیام/