وي افزود: در طول کاوش در تپه کلار که در مدت 2 ماه از اول شهريور تا پايان مهر 1385 انجام پذيرفت، تعدادي از نمونههاي ذغال و استخوان به روش علمي جمعآوري و پس از اتمام کاوش براي تعيين سن نمونهها و به منظور تاريخگذاري مطلق لايههاي باستاني به دانشگاه آکسفورد انگلستان ارسال شد تا با انجام آزمايشات مربوطه، تاريخگذاري دقيق از نمونهها به عمل آيد.
موسوي با اشاره به اين موضوع که بر اساس آزمايشات انجام شده، آخرين لايه کاوش شده در تپه کلار، تاريخي حدود سه هزار و 800 سال قبل از ميلاد را نشان ميَدهد و ميتوان گفت که سابقه سکونت در کلاردشت به حدود شش هزار سال قبل باز ميگردد، خاطرنشان کرد: کار لايهنگاري هنوز پايان نيافته و به نظر ميرسد حدود پنج متر ديگر تا رسيدن به سطح خاک بکر لايه باستاني وجود داشته باشد که با اتمام کار لايهنگاري در فصل آينده به احتمال قطع و يقين سابقه استقرار در تپه کلار به عقبتر بر خواهد گشت.
رئيس هيأت کاوش باستانشناسي تپه کلار کلاردشت تأکيد کرد: نتايج به دست آمده تحولي مهم در مطالعات باستانشناسي منطقه شمال کشور محسوب مي شود؛ زيرا تا کنون با توجه به مطالعات انجام شده و کاوشهايي که در برخي از مناطق گيلان و مازندران صورت گرفته است، تاريخي فراتر از عصر آهن اواسط هزاره دوم قبل از ميلاد را براي اين مناطق پيشنهاد نميکردند.
به گفته موسوي، هرچند کاوشهاي انجام شده در غار هوتو و کمربند شواهد حضور انسان در اين منطقه را در هشت هزار سال قبل از ميلاد تأييد ميکند، از آن پس در دوره نوسنگي، مس سنگي و مفرغ ابهامات جدي در ارتباط با استقرارهاي اين دوران در حاشيه درياي مازندران وجود دارد و حتي برخي بر اين باورند که به دليل شرايط خاص اين مناطق، نميتوان آثار تمدني چنداني تا قبل از عصر آهن در اين نواحي يافت. بر اين اساس، تاريخگذاري مطلق انجام شده روي نمونههاي حاصل از کاوشهاي تپه کلار، ضمن فراهم نمودن امکان بازنگري اساسي در گاهنگاريهاي ارائه شده در ارتباط با استانهاي مازندران و گيلان، موجب خواهد شد تا باستانشناسان با تجديد نظر در مطالعات گذشته، در پي جستجوي شواهد و مدارک جديد براي ادوار مختلف فرهنگي در اين نواحي برآيند.
وي در بخش ديگري از گفتگوي خود با ميراث آريا ضمن اشاره به بررسي باستانشناسي که در ابتداي سال جاري براي تکميل مطالعات خود در منطقه کلاردشت انجام داد و در نتيجه آن تعدادي غار، پناهگاه و محوطههاي باستاني از دوره هاي محتلف را شناسائي کرد، گفت: اکنون با توجه به مطالعات انجامشده و نتايجي که پس از انجام آزمايشات کربن 14 بدست آمد، ميتوان با اطمينان بيشتري فرضيه پيشنهادي را به اثبات رساند و زندگي بشر را در منطقه کلاردشت، با توجه به برخورداري از شرايط استثنائي زيست محيطي، ميتوان سير تحول زندگي بشر از غارنشيني، استقرار در دشت و يکجا نشيني، کشاورزي، دامپروري و ساير مراحل زندگي مورد مطالعه قرار داد.
موسوي با بيان اينکه طرح جامع \"از غار تا دشت\" را که با حضور متخصصان مختلفي انجام خواهد شد، در دست تهيه داريم خاطرنشان کرد: اميدواريم با تصويب اين طرح که ادامه کار لايهنگاري و کاوش در تپه کلار و همچنين گمانهزني و لايهنگاري در يکي از غارها و محوطههاي دوره نوسنگي منطقه است، بتوانيم سير تحول اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ساکنان اين ناحيه را از پيش از تاريخ تا دورانهاي ميانه اسلامي مورد بررسي قرار داد.
اين باستانشناس تصريح کرد: يکي ديگر از فرضيات اساسي که در اين طرح مورد تأکيد است، فرضيه وارداتي بودن فرهنگ سفال خاکستري در منطقه شمال کشور يا حداقل بخش مرکزي حاشيه جنوبي درياي مازندران است. چه، اعتقاد ما بر اين است که اين فرهنگ نتيجه نوعي تحول درونزا و تدريجي در منطقه بوده و لزوماً نبايد وارداتي باشد.
به نظر مي رسد با توجه به استمرار استقراري که در تپه کلار کلاردشت مشاهده شده است در حال حاضر از مس سنگي تا قرون مياني اسلامي آثار وجود دارد، بتوان مدل کوچکي از مراحل شکل گيري و تحول يک فرهنگ را در اين منطقه مورد مطالعه قرار داد.
موسوي در پايان با تقدير از رئيس پژوهشگاه ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري و رئيس پژوهشکده باستان شناسي به خاطر فراهم ساختن امکان ارسال نمونهها به دانشگاه آکسفورد براي انجام آزمايش کربن 14، اين امر را تحولي جدي در ارتباط با مطالعات باستانشناسي کشور خواند و گفت: فراهم کردن امکان استفاده و برخورداري از علوم ميان رشتهاي براي باستان شناسان پرتلاش کشور، ميتواند کمک اساسي براي تحليل و تفسير دقيق يافتههاي حاصل از کاوشهاي باستانشناسي به شمار آيد. ضمن آنکه اين امر ميتواند همگامي باستان شناسان داخلي با همتايان خارجي را در پي داشته باشد که نتيجه غائي آن، گامي اساسي براي توليد علم و حضور متخصصان در عرصههاي بينالمللي خواهد بود./115
انتهای پیام/