مديرمسئول محترم روزنامه تهران امروز
با سلام
احتراماً پيرو درج \"توضيح روزنامه تهران امروز\" در پاسخ به مطالب سازمان ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري در مورخ 2/12/86 در صفحه 7 دستور فرمائيد طبق قانون مطبوعات نسبت به چاپ متن ذيل در همان صفحه و با همان اندازه با عنوان رفتار حزبي روزنامه تهران امروز چاپ شود.
خداوند رحمان را شاکريم که فرصتي بدست آمد تا در قالب پاسخ به يکي از مطبوعات زنجيرهاي، بخشي از فعاليت هاي سازمان را به اطلاع عموم مردم شريف و فرهنگ دوست ايران برسانيم.
در اين گزارش سعي داريم از بکار بردن کلمات تمسخرآميز خودداري کنيم، چرا که تمسخر رفتاري از سر ناآگاهي است و در داستان حضرت موسي (ع) آمده است ايشان در مواجهه با قوم خود که او را به تمسخر ديگران متهم کرده بودند فرمود هرگز! من از جاهلانم نيستم! اما گزارش:
1-\tهنگاميکه متني واحد با اندکي تغييرات آن هم در يک روز بصورت هماهنگ و سازمان يافته در چند روزنامه و سايت خبري که داراي علائق و منافع مشترکي هستند درج ميشود کدام عقل سليمي اين عمل را حرکتي زنجيرهاي و منبعث از اتاق فرماندهي مشترک نميداند؟
همسوئي روزنامه نوپاي مدعي اصولگرايي با روزنامههاي دوم خردادي در موارد متعدد اين سوال را در ذهن ايجاد نميکند که در پس پرده رابطهاي خاص وجود دارد؟ آيا چاپ مطلب اخير آن هم در يک روز و بصورت هماهنگ در روزنامههاي اعتماد، اعتماد ملي، کارگزاران و تهران امروز حاکي از هماهنگي و ارتباطات پنهان نيست؟ و آيا از اين پس نبايد بجاي نظر به تابلوها و شعارهاي ظاهري برخي روزنامهها به ريشهها و منافع پنهان توجه کرد؟(البته مصاديق بسياري از اين قبيل هماهنگيهاي خبري عليه دولت وجود دارد که در جاي خود قابل تامل و بررسي است).
در اين ميان نقد منصفانه فقط در چهارچوب مواضع تعيين شده گردانندگان روزنامه تعريف ميشود و نه نقش و وظايف حرفهاي و مطبوعاتي.
روزنامه محترم تهران امروز مدعي است نسبت به عملکرد مديران گذشته سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري منتقد است اما جالب اينجاست که در يک حرکت سازمان يافته، همزمان با روزنامه کارگزاران (که گردانندگان آن همان مديران گذشتهاي هستند که تهران امروز مدعي است منتقد آنهاست) اقدام به چاپ مقاله کذايي ميکند.
2-\tدر مورد عملکرد سازمان خصوصاً در حوزه ساختار سازماني بايد گفت در سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري اداره کل يا سمت مديريتي که با حکم انشايي بوجود آمده و در مقررات امکان ايجاد آن ديده نشده باشد اساساً وجود ندارد.
تمامي پست ها و مسئوليت هاي رسمي سازمان مطابق مقررات و با اخذ مجور از مسئولان و مراجع ذيربط کشور صورت پذيرفته است.
بايد يادآور شد که هماکنون نهادهاي نظارتي نظير سازمان بازرسي کل کشور و ديوان محاسبات کشور در هر دستگاهي از جمله سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري داراي نماينده هستند که از نزديک بر امور جاري از قبيل گردش مالي، ساختار مصوب سازماني، پست هاي مديريتي و ... نظارت ميکنند.
البته خوبست بدانيد در دوره گذشته سازمان چندين اداره کل و حوزه انشايي غيرتخصصي ويژه برخي افراد سياسي تاسيس شده بودند که مورد اشکال نهادهاي نظارتي نيز قرار گرفته بودند. (در اين مورد روزنامههاي زنجيرهاي ميتوانند تحقيق نمايند).
در مورد 67 پست مديريتي پايگاه ها که سوال شده بود چرا در جدول اعلامي نيامده است بايد گفت اين 67 پست در مراحل پاياني تصويب توسط معاونت راهبردي رياست جمهوري (سازمان مديريت سابق) قرار دارد و چون هنوز ابلاغ رسمي نشده است به جهت رعايت مقررات صرفاً بدان اشاره گرديد و در ليست قرار نگرفت.
در هر حال پست هاي مديريتي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري تعداد 144 پست ميباشد (و نه 480 مورد ذکر شده در گزارش روزنامههاي زنجيرهاي) و چون به اجراي اصل 44 قانون اساسي اعتقاد داريم از پيگيري برخي روزنامههاي زنجيرهاي بمنظور تصويب 336 پست مجازي اعلام شده در گزارش از آنها استقبال نميکنيم.
3- تجربه گرانبهاي مديريت هاي اجرايي پس از انقلاب اسلامي نشان داد که بسياري از خدمتگزاران نظام بدليل توانايي، تجربيات و توفيق در ارتباط با مجموعه تحت مديريت خود و نيز بکارگيري کارشناسان و مشاورين متخصص و از همه مهمتر دارا بودن ديدگاهي رفيع، در مسئوليتهاي خود موفق بودهاند از اين خصوصيت در سا
زمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري نيز استفاده شده است چنانکه در بسياري از دستگاهها و سازمانهاي ديگر در مناسب مديريتي کلان نيز به همين روش عمل ميشود.
اما خوبست دوستداران ميراث فرهنگي ايران بدانند در دوره جديد بيش از 163 کارشناس و متخصص حوزههاي مختلف ميراث فرهنگي، صنايع دستي و حتي گردشگري با تحصيلات فوقليسانس به بالا جذب سازمان شده و تنها در يک مورد 13 نفر باستانشناس و متخصص با تجربه موزه که بيش از 7 سال بصورت ساعتي يا پروژهاي در سازمان حضور داشتند و عليرغم نياز سازمان و پيگيريهاي مکررشان از جذب آنها غفلت شده بود با دستور مستقيم رئيس سازمان جذب شدند. آري اين همان نگاه مديريتي است که اولويت را بر کادرسازي در حوزههاي تحت امر خود قرار ميدهد.
4- در خصوص تغيير سه مدير استان تهران لازم به توضيح است که دو تن از آنان بعلت خاتمه ماموريت از دستگاه متبوع خود و بازنشستگي جابجا شدند و آخرين آنها بعلت عدم توفيق در هماهنگي با ساير دستگاههاي اداري استان تهران مکرراً بصورت شفاهي و در نهايت کتباً استعفا نمود که با توجه به اصرار ايشان اين استعفا مورد پذيرش قرار گرفت.
در خاتمه بايد گفت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري اموري را برعهده دارد که اساساً داراي وجهه ملي بوده و متعلق به همگان است و همه بايد در اين رابطه احساس وظيفه نمايند و در برخورد با کساني که سعي دارند ميراث فرهنگي ايران را مستمسکي براي رفتارهاي جناحي خود قرار دهند بايد گفت عزيزان فرهنگ حرمتي دارد که شما هم در پاسداشت آن بايد احساس مسئوليت کنيد انشاءالله در فرصت بعدي که روزنامههاي زنجيرهاي فراهم خواهند نمود گزارش مبسوطي جهت اطلاع آحاد مردم ارائه خواهد گرديد. در خاتمه مجدداً مناجات حضرت سجاد را به عزيزان متذکر ميشويم.
سيدرضا موسوي
مديرکل روابط عمومي
انتهای پیام/