احسان يغمايي گفت: در زمستان سال 1379 به همراه کابلي ، پروژه مرمت ، ساماندهي و پاک سازي محوطه ياد شده را انجام داديم.
وي در ادامه خاطر نشان کرد: هدف از انجام عمليات پاک سازي ، مرمت و ساماندهي خطوط اصلي معماري اين شهر باستاني بود.
وي با اشاره به اين که گيرشمن در حفاري هاي خود شماره هاي حفاري را اعلام نکرده است اظهار داشت:اين در حالي است که گيرشمن، بدون هيچ مبنايي اقدام به نام گذاري مسيرها و خيابان هاي شهر کرده،براي نمونه خيابان هنرمندان يا صنعتگران ازجمله اين اسامي است.
به گفته اين باستان شناس: گيرشمن در گزارش هاي خود از کشف 10 اتاق خبر داده ، اما در آن سال تنها چهار اتاق يافتيم که تقريبا\" با نقشه ارائه شده گيرشمن برابر بود.
وي اضافه کرد: هراتاق داراي يک حيات بود که بين ديوارهاي هر واحد ساختماني دوديوار قرار داشت بنابراين مساله مشاع در ايلام ميانه ،حداقل در شوش مطرح نبوده است ، چرا که هر کس داراي مرز و ديوار در خانه خود بوده است.
يغمايي ادامه داد: نمي توان گفت که شهر 15 نيز وجود داشته، به نظر مي رسد که يک شهر عيلامي که شهر 13بوده ، دو مرتبه، گسترش يافته است.
وي با بيان اين که متاسفانه گيرشمن با تمام کاوشهايي که انجام داده ، در تاريخ گذاري شهر 15 دچار ترديد شده است تصريح کرد: بنابر گزارشهاي وي ، شهر 15 متعلق به هزاره دوم است ، وي اضافه مي کند که نقشه نيايشگاه به يقين و صد در صد ، در هزاره سوم بوده است.
به گفته وي: بنابر گزارش هاي کابلي در شوش،شهر 15 در سده هاي پاياني هزاره سوم ايجاد شده است، بنابراين تاريخي که نه چندان مي توان به آن اطمينان کرد ،مابين 2900 قبل از ميلاد تا 1900 قبل از ميلاد يعني مقطع زماني هزاره دوم و هزاره سوم است.
وي با اشاره به اين که بنا برگزارش هاي گيرشمن، هر خانه شهر 15، داراي يک اجاق ، بخاري يا شومينه است تصريح کرد:به نظر مي رسد ،گيرشمن مرتکب اشتباه شده ،چراکه شوش در 4 هزار سال پيش آنقدر سرد نبوده که مردم از اجاق استفاده کنند ، بنابراين ،شايد اين شومينه ها در حقيقت ،يک محراب کوچک در هر خانه بوده اند.
يغمايي ادامه داد: براساس بررسي هاي انجام شده برروي گل نوشته هاي يافت شده ،متوجه شديم که شهر 15 به گونه اي داراي نظام ارباب رعيتي و فئوداليسم بوده است ، از سويي ديگر، ارتباط تنگاتنگي بين شوش و بين النهرين وجود داشته به طوري که بين النهريني ها ، از شوش ،گندم و جو ،وارد مي کرده اند.
اين باستان شناس تاکيد کرد: هزاره دوم شهر 15 مقطع زماني بسيار مهمي است که گيرشمن به راحتي از آن گذشته است چراکه تمرکز وي برروي حفاري هيا چغازنبيل بوده است.
وي ادامه داد: در تمامي دوران هزاره سوم ،يک زن به عنوان مادر ،بزرگ خدايان بوده که اين مرتبه در آغاز هزاره سوم به مرد خدا تغيير مي يابد.
وي در پايان با اشاره به رسم ازدواج با محارم از جمله رسم هاي آن دوران تصريح کرد: اين مساله بيانگر تجمع ثروت در درون خانواده است./118
انتهای پیام/