البته اينها همه تفکراتي است که در حد آرمان براي ما باقي مانده و هر از گاهي به آن گوشه چشمي مياندازيم اما به دليل اينکه به درستي پيگيري نميشود باز هم در گرداب تضاد افکار گروههاي مختلف غرق ميشود . دليل عمده آن هم چيزي نيست مگر اختلاف بر سر مسايل سليقهاي که بايد نظرات همگان و همه اقشار مختلف در مدلهاي پيشنهادي لحاظ شود.
اهميت اين موضوع موجب شده تا بخشهاي مختلف به آن بپردازند و تا حدودي دغدغه اصلي آنان به شمار رود از اين جمله ميتوان به کميسيون فرهنگي و کارگروه جوانان خانواده و زن اشاره کرد که طرح ساماندهي مد و لباس را با جديت پيگيري ميکنند اما اينکه تا چه حد موفق بوده و بتوانند جاي مدهاي بيگانه را بگيرند مهم است .
البته در کنار اين بخشها نهادها و رسانهها نيز داراي نقشي اساسي هستند. آنها هستند که ميتوانند در يافتن جايگاه ميان اقشار جامعه به خصوص جواناني که بيش از هر گروه ديگري نياز به الگوبرداري از اين مدلها دارند کمک کنند.
حتي نهادهاي فرهنگي در کشور از جمله وزارت ارشاد اسلامي، اداره کل تبليغات اسلامي در اجرايي کردن اين طرح بايد به اين گروهها بپيوندند تا بتوان به نتيجهاي مناسب که هدايت جوانان به سوي استفاده از لباس ملي و بر گرفته از مليت و دين کشور است دست يافت.
اما تاکنون حضور پررنگ تنها نهادي که احساس نميشود، سازمان ميراث فرهنگي است سازماني که بيش از هر بخش ديگري ميتواند با ارائه مدلهايي برگرفته از فرهنگ و قوميتهاي اصيل ايراني از سويي موجب احياي آنها شود و از سوي ديگري چون سد مقابل ساير مدلهايي که هيچ سنخيتي با فرهنگ و آداب و رسوم ايراني ندارد بايستد.
در آن زمان است که نياز به ايجاد طرحهاي اجتماعي وجود نخواهد داشت و ميتوان هزينههايي که صرف تربيت نيروها و تجهيزات در اين بخش ميشود را در بخش طراحي مدلهاي اصيل ايراني و فرهنگسازي براي استفاده از آنها سرازير کرد. آن زمان است که ديگر نيازي نيست براي اولين بار از طرح خط نستعليق که مربوط به کشور ما و فرهنگ ايراني است بر روي لباس جوانان در کشورهاي ديگر استفاده شود آنهم طرحي که با وجود قيمت بالا از درصد بالايي مخاطب برخوردار است. آن زمان است که ميتوانيم چنين بهرهبرداريهايي را در کشور خودمان داشته باشيم و ميتوانيم روي پاي خودمان بايستيم./120
انتهای پیام/