وي ادامه داد: بسياري از انسانها اين مشکل را دارند که چرا وجود دارند؟ و به اين مسئله شبهه دارند و جهان را کهنه کتابي ميدانند که نه برگهاي اول آن مشخص است و نه برگهاي انتهاي آن.
مشايي گفت: تمام اين مشکلات و گرفتاريها ريشه در عدم شناخت دارد و به همين دليل بسياري از اتفاقاتي که در جهان هستي رخ ميدهد را به خدا نسبت ميدهند. امروزه نظام کل جهان انساني يک نظام ظالمانه است و اين نظام در بالاترين سطح موجودات (سطح انساني) اتفاق افتاده است و اگر ما اين مسائل را به خدا نسبت بدهيم بزرگترين ستم را به خدا کردهايم.
وي اضافه کرد: امروزه بشر ار وضعيتش راضي نيست و اگر بخشي از بشر از بخشي از داشتههايش رضايت دارد، نشان تسليم شدن او است .
مشايي با اشاره به اينکه عدم رضايت از وضعيت موجود عين معرفت و شناخت است، گفت: پذيرش وضعيت امروز بشر، پذيرش کفر، خيانت و جنايت است، چراکه ظرفيتهاي عظيمي و ثروتهاي زيادي را ناديده گرفتهاند. آدم بزرگ، آرزوهاي بزرگ دارد و فلسفه انتظار هم همين است و آدم راضي منتظر نيست، آدم بيآرزو هم منتظر نيست. آدم بلند نگر منتظر است .
رئيس مرکز مطالعات جهاني شدن افزود: با اشاره به اينکه از اين جهت بايد توجه داشته باشيم که مهدويت تنها يک بحث اخلاقي، داراي آثار اخلاقي، طبعات اخلاقي و الزامات اخلاقي در جامعه نيست، تصريح کرد: مهدويت همه ماجراي هستي است. اين جهان بر مبناي آموزههاي اسلامي و شيعه يک بخش از حيات است و همه هستي نيست و انسان در اين جهان زندگياش بر اساس اين مختصات تعريف ميشود، اما همه حقيقت هستي اين جهان نيست./102
انتهای پیام/