عمران گاراژيان در ادامه خاطرنشان کرد: همچنين شناسايي بقاياي ساختارهاي معماري که به صورت فيل پوش و رو به جهت بادهاي محلي طراحي و وابسته به سازه کوره هستند، وجود آتش خانه اي که داراي چندين منفذ بوده و منفذها به سازههاي بادي منتهي ميشود از مهمترين شواهد، قراين و مقدمات اين نتيجهگيري اعلام شدهاند.
وي با اشاره به اين که منطقه جنوب شرق ايران به سبب غناي معادن به ويژه مس يکي از خاستگاههاي فلزگري در جهان به شمار ميرود، اظهار داشت: پژوهشهاي تل ابليس که قبل از انقلاب انجام شده اين واقعيت را نشان داده اما پژوهشهاي جديد، کم و کيف فرآيند آمادهسازي فلز را نمايان کرده و فنآوري آن را نشان ميدهد.
به گفته اين دکتراي باستان شناسي: به نظر ميرسد محدوديت منابع زيستي از جمله آب در مقايسه با ديگر مناطق ايران، موجب روي آوردن جوامع پيش از تاريخ اين منطقه به فن آوريهايي مانند فلزگري شده است.
گاراژيان اضافه کرد: به عبارت ديگر استقرارهاي انساني در اين منطقه، معيشت چند رشتهاي داشتهاند از سوي ديگر، در کنار توليد، مقدار محدودي از محصولات کشاورزي و دامي به توليدات فنآورانه ميپرداختهاند که در ديگر مناطق دنياي پيش از تاريخ از جمله جنوب غرب ايران و بينالنهرين مصرف داشته است.
وي با بيان اين که وجود معادن و انرژي باد از جمله مزاياي اين منطقه است تصريح کرد: البته کمي آب از محدوديت اين منطقه به شمار ميآيد از طرفي، جوامع انساني پيش از تاريخ، با اين مزيتها و محدويتها انطباق يافته و از آن بهرهبرداري بهينه ميکردند .
سرپرست هيأت باستان شناسي پژوهشهاي دارستان در پايان، گاه نگاري پيشنهادي براي سازه و کوره شناسايي شده را در حدود 3500 تا 3300 سال پيش از ميلاد مسيح اعلام کرد.
118/
انتهای پیام/