اين پژوهشگر زبان و ادب فارسي در ادامه با اشاره به اينکه غزل گونهاي ديگر از سخن پارسي است افزود: غزل ميتواند در معناي يکي از گونههاي ادبي بسيار کهن در ايران زمين باشد که نام ديگر آن در زبان پارسي دري چکامه است.
وي با بيان اينکه رودکي تنها سخنور نيست بلکه خنياگر هم است تصريح کرد: از روزگار گورسانان پارتي تا چکامهسرايان پارسي تا رودکي در ايران نوين سخن و خنيا پيوندي تنگ و ساختاري ناگسستني با يکديگر داشتند.
کزازي با تأکيد براينکه اين گورسانان و خنياگران سخنور به راستي شالودهريزان و بنياد گزاران ادب پارسي هستند يادآور شد: دو قلمرو بنيادي پهناور و پايدار در ادب پارسي که يکي ادب رزمي است و ديگر ادب بزمي يادگاري است گران ارج و ارزنده که از آنان به جاي مانده است.
وي با اشاره به اينکه ادب بزمي از دل ادب رزمي برآمده است افزود: ادب بزمي روزگاري آنچنان فراخي مايهوري يافته است که سامانهاي ديگر را در پهنه ادب فراهم آورده است که ما آن را ادب بزمي يا رامش يا غنايي ميناميم.
کزازي خاطر نشان کرد: شايد اگر بزرگان نامدار و هنرآفرين چون رودکي نبودند اين دو قلمرو ادب با اين شکوه بيمانند پديدار نميشد.
وي واژه قول را برابر واژه غزل دانسته و افزود: اين دو واژه کارکرد معني شناختي خود را در پارسي دري از دست ميدهند و براي اينکه يادآور کاربرد و معناي کهن باشند به يکديگر ميپيوندند و ترکيب قول و غزل را پديد ميآورند.
کزازي در پايان خاطرنشان کرد: هرکس رودکي را بزرگ بدارد فرهنگ، هنر و ادب پارسي را بزرگ داشته است./115
انتهای پیام/