وي افزود: با مطالعه رژيم غذايي جوامع انساني در غالب مطالعات ميان رشتهاي با استفاده از روشهاي گوناگون تحليل عنصري و در نظر گرفتن ساختار شيميايي استخوان ميتوان از يک طرف رژيم غذايي جوامع انساني و منابع غذايي آنان را بازسازي کرد و از طرف ديگر به ميزان انطباق و سازگاري اين جوامع با محيط پيراموني و نيز الگوهاي معيشتي و هنجارهاي فرهنگي اين جوامع پيبرد.
موزون خاطرنشان کرد: اهميت دوره پيش از تاريخ شرق فلات ايران پس از کاوشهاي صورت گرفته در دو استان کرمان و سيستان و بلوچستان به خوبي آشکار ميکند که شهر سوخته يکي از بزرگترين شهرهاي عصر مفرغ در فلات ايران است. اين شهر در عصر مفرغ از يک سو حلقه ارتباطي ميان تمدنهاي شبه قاره هند و ميان رودان و از سوي ديگر رابط تمدنهاي آسياي مرکزي با جنوب خليج فارس و درياي عمان بوده است.
دانشجوي کارشناسي ارشد ايرانشناسي تصريح کرد: در طي کاوشهاي باستانشناختي در شرق فلات ايران تغييرات مهمي در نظريات باستانشناختي غرب آسيا پديد آمد و تقريباً مسلم شد که نه تنها تهيه، توليد و مصرف مواد غذايي بلکه تمامي امور معيشتي ساکنان اين منطقه در سايه تغييرات اجتماعي- محيطي بوده است.
موزون تصريح کرد: همچنين مطالعات انجام شده روي بقاياي اسکلتي در شهر سوخته نشان داده است که پارهاي از بيماريها و فشارهاي گزينشي متاثر از محيط و هنجارهاي فرهنگي در غالب الگوهاي زيستي در ميان اهالي شهر سوخته شايع بوده است.
وي افزود: بنابراين اين مقاله که با همکاري حسن فاضلي، سيد منصور سيد سجادي، فرهنگ خادمي ندوشن و حامد وحدتي نسب تهيه شد در محور مطالعات انسان شناسي پيشين با تکيه بر فنآوري طيفسنجي عنصري pixe انجام گرفت.
موزون با بيان اينکه مواد مطالعه اين تحقيق شامل 35 نمونه دندان انسان، شش نمونه استخوان جانور و نمونه خاک از شهر سوخته است، تصريح کرد: نتايج آزمايشات طيفسنجي عنصري که با استفاده از نرم افزارهاي آماري مورد تحليل قرار گرفت نشان ميدهد که الگوي غذاي ميان مردان و زنان متفاوت نيست و مصرف پروتئين حيواني در ميان ساکنان از ميزان کافي برخوردار نبوده است و چنين به نظر ميرسد که اهالي براي جبران اين کمبود از منابع پروتئين نباتي مانند حبوبات و غلات استفاده ميکردند./117
انتهای پیام/