وي تاکيد کرد: طي اين فصل يک رهيافت ميان رشتهاي در کنار مطالعات باستان شناختي با بهرهگيري از پژوهشهاي ژئومورفولوژي،باستان گياه شناختي،باستان جانورشناختي و انسان شناسي جسماني موفق به مطالعه جنبههاي گوناگون ساکنان عصر مفرغ و آهن در تپه دامغاني شد.
وي افزود: اطلاعات به دست آمده از فصل نخست گمانه زني در تپه دامغاني حاصل کاوش در يک گمانه کوچک سه در سه متري(گمانه يک) و نيز پاکسازي برش بزرگي در نيمه شمالي تپه است که در اثر راه سازي به وجود آمده و ظاهرا بخش مرکزي تپه شامل حجم زيادي از بقاياي معماري را از بين برده است.
وحدتي خاطرنشان کرد: تجزيه و تحليل باستان شناختي مواد به دست آمده از گمانه زني در تپه دامغاني و يافتههاي سطحي بررسي در مناطق همجوار اثر در دشت سبزوار نشان ميدهد اين منطقه از دوره مس سنگي جديد تا عصر مفرغ جديد روابط فرهنگي گستردهاي با فرهنگهاي جنوب آسياي مرکزي داشته است همچنين يافته هاي مربوط به عصر آهن در تپه دامغاني فقط از لايه سطحي به دست آمده که در اثر فعاليت هاي کشاورزي بارها شخم و زير و رو شده است و از اين رو در جاي اصلي خود نيستند.
وي تصريح کرد:نتايج حاصل از مطالعه گونه شناختي سفالينهها که تاريخهاي حاصل از آزمايشهاي کربن 14 آنها را تائيد ميکند،نشان مي دهد که استقرار اصلي در گمانه يک، تپه دامغاني به دوره همزمان با عصر مفرغ قديم در قاموس باستان شناسي آسياي مرکزي تغلق دارد.
به گفته اين باستان شناس، کشف انواع دست افزارهاي سنگي از جنس افيولت نشان دهنده بهرهبرداري از معادن محلي و وجود صنعت سنگ ابزار در عصر مفرغ در تپه دامغاني است؛با وجود اين، هنوز مناطق صنعتي در اين محوطه شناسايي نشده است./117
انتهای پیام/