پاسخ مشايي به شبهات و انتقادات

به گزارش ايرنا متن کامل اين مصاحبه و عينا در پي مي آيد:
** آشنايي شما با دکتر احمدي‌نژاد از کي و کجا آغاز شد و پيش از اين کجا با هم کار کرديد؟
- بسم الله الرحمن الرحيم. آشنايي من با آقاي دکتر به زماني مربوط مي‌شود که به قرارگاه حمزه سيدالشهدا \"ع\" در منطقه غرب کشور رفتم. ايشان آن موقع در وزارت کشور در استان آذربايجان غربي مشغول خدمت بودند . آشنايي ما به اين تاريخ برمي‌گردد ولي همکاري نزديکتر ما بازگشت مي‌کند به زماني برمي گردد که من مدير کل دفتر امور اجتماعي وزارت کشور بودم و آقاي احمدي‌نژاد استاندار اردبيل بودند و اينجا کارهايمان ارتباط بيشتري با هم داشت، به هرحال استاندارها کارهاي مختلف وزارت را کشور در استان‌ها دنبال مي‌کنند و طبيعتاً ما کارهاي مشترکي را در حوزه مربوط به دفتر اجتماعي وزارت کشور در استان اردبيل انجام مي‌داديم. اين همکاري مشترک البته به برقراري دوستي هم انجاميده است.
وقتي آقاي خاتمي مستقر شد، هم من از وزارت کشور رفتم، هم آقاي احمدي‌نژاد. آنزمان من به صدا سيما رفتم و زماني که در راديو بودم ايشان به عنوان شهردار تهران انتخاب شدند و متعاقب آن از من خواستند به عنوان معاون اجتماعي شهردار تهران و رئيس سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در خدمت ايشان باشم. بنده هم قبول کردم، فرصت بسيار خوبي براي خدمت بود ضمن اينکه کار کردن با ايشان هم که خيلي ارزشمند بود. به هرحال بعد از حدود 2 سال که در شهرداري تهران بوديم ايشان به عنوان رئيس جمهوري انتخاب شدند و نظر ايشان اين بود که به عنوان معاون ايشان و رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در دولت در خدمت ايشان باشم که تا الان هم در خدمت دولت هستم.
** اين که مي‌گويند آقاي مشايي همه کاره دولت است و جهت‌گيريهاي اصلي دولت را او تعيين مي کند چقدر صحت دارد؟

-- کاملاً بي‌اساس است؛ برخي از بزرگنمايي‌هايي که در حوزه اثر بنده در دولت مي‌شود بيشتر به قصد تخريب صورت مي گيرد؛ هم مي‌خواهند مرا تخريب کنند، هم شخص دکتر احمدي‌نژاد را.پيشرفت ها و موفقيت هاي شخص آقاي دکتر احمدي نژاد و دولت ايشان بيشتر به استعداد بسيار بالا، هوش فراوان که مبتني به ايمان عميق ايشان به خدا، دين و امام زمان «عج» برمي گردد که طبيعتاً نتايج بسيار گرانبهايي دارد.
اولاً اين ايمان پشتيباني بسيار وسيعي از امداد الهي و هدايت هاي معنوي را در پي دارد چرا که وعده خداوند است از مصاديق بارز و برجسته آقاي احمدي‌نژاد که مکرراً در زندگي ايشان و در دوره مسئوليت ايشان است، جسارت و شجاعت کم نظيري است که ايشان در تصميم‌گيري‌ها دارد و گرايش و علاقه‌اي که به تصميمات بزرگ و انتخاب‌هاي ارزشمند دارد که در کمتر سياستمداري ديده مي شود؛ اين‌ ويژگيهاي برجسته از ايمان ايشان ناشي مي شود، در يک تقسيم بندي ايشان يک سري صفات شخصي دارند: مثل هوش بالا، استعداد بسيار زياد، سرعت عمل و تصميم‌گيري، اين‌ ويژگي ها را اگر به ايمان عميق اضافه کنيم استعدادها را شکوفا مي کند. اين که امروز آقاي دکتر احمدي‌نژاد نه فقط در ايران و يا جهان اسلام بلکه در کل جهان به عنوان يک چهره شاخص و برجسته مطرح است ناشي از قابليت و فاعليتي است که اولي به خود دکتر احمدي‌نژاد و دومي به عنايات حق تعالي و حضرت ولي‌عصر«عج» برمي گردد و بخصوص که آقاي احمدي‌نژاد ارادت بسيار تام و ويژه‌اي به ساحت مقدس حضرت مهدي «عج» دارند و آن حضرت را بر زندگي خود، ناظر مي بينند اين پايه بسيار مهمي است و دستاوردهاي خيلي زياد دارد که بعضي‌ها از آنها را نام بردم مثل تصميم‌گيري‌هاي بزرگ، جسارت و شجاعت در اقدام، قاطعيت در اجراي تصميم‌ها، پيگيري‌ و پرکاري فوق‌العاده، علاقه بسيار زياد که او به مردم. او حساسيت زيادي در قبال کارهاي مردم از خودش نشان مي‌دهد. اينها تشريفات نيست، تعارف نيست، همه وزراء مي توانند شهادت بدهند. که بارها در دولت به آنها تاکيد کرده‌اند که شما حتي يک درخواست کوچک و ساده يک نفر از مردم کشور را کوچک و ساده نپنداريد؛ به آن اهميت و بها بدهيد. اين نوع دوستي و مردم دوستي ناشي از همان ايمان است که موجب مي شود ايشان عاشقانه براي مردم کار کنند و به مشکلات جامعه برسند، اين‌ها از او فرد بسيار توانايي ساخته است که شما بارها و بارها ديده ايد که رهبر معظم انقلاب با چه ادبيات و واژگاني از ايشان تمجيد و تحسين کرده اند.
اين که مطرح مي کنند فلان کس خيلي موثر است. يک دوره يک نفر و دوره اي ديگر فرد ديگري را مطرح مي کنند اين‌ها همه به خاطر اين است که قدرت و عظمت و جامعيت دکتر احمدي‌نژاد را برنمي‌تابند چرا که خودشان خالي‌ و ضعيفند و نمي‌توانند تحمل کنند چنين فردي بتواند چنين کارهاي بزرگي انجام دهد. بنابراين اين‌ها شايعه و دروغ است. البته خود آقاي احمدي‌نژاد هميشه نگاه کارشناسي دارند. ما در طول دوران بعد از انقلاب هيچگاه در مديريت اجرايي کشور کسي را تا اين پايه کارشناس، دقيق و آگاه به مسائل نداشتيم. اين واقعيتي است که بايد همه بپذيريم. کسي مثل آقاي احمدي‌نژاد در امور اجرايي بي‌نظير است. در اشراف تخصصي به مسائل و موضوعات فوق‌العاده است، به همين دليل است که اساسا آقاي احمدي‌نژاد به مباحث کارشناسي و نقطه نظرات علمي و فني و تخصصي اهميت مي‌دهند، آقاي دکتر احمدي‌نژاد به همين دليل ممکن است از مشاوره‌هاي بسياري استفاده کنند که يکي از اين مشاوران فراوان ايشان ممکن است مشايي باشد بنده شهادت مي‌دهم که ايشان کسي است که بارها به راحتي، يک نقطه نظر کارشناسي را به نظر خودشان ترجيح داده‌اند و خيلي سريع هم مسير را عوض کرده‌اند و چه بسيار مواردي هم بوده که ايشان تسليم فشارهاي سياسي تحت عنوان کارشناسي، نشده است. البته رسانه‌هايي هستند که معمولاً تلاش مي‌کنند يا آن را بدنام کنند و يا دولت را به انحراف بکشانند. اين طيف تحت عنوان بحث‌هاي کارشناسي و يا نخبه گرايي قصد دارند که هم نخبه بودن شخص آقاي دکتر احمدي‌نژاد و سواد علمي، فني، سياسي، فرهنگي و اقتصادي ايشان را و هم کساني را که با ايشان کار مي‌کنند زير سوال ببرند.
بنده و يا هر کس ديگر در حوزه همکاري با آقاي دکتر احمدي‌نژاد داريم به هيچ وجه قابل مقايسه با ايشان نيستيم و در بسياري از موارد اين ما هستيم که معمولاً بعد از يک مدت کوتاهي در مي‌يابيم که ديدگاهها، نقطه نظرات و روش و اسلوب آقاي دکتر احمدي‌نژاد صحيح بوده است.

** اين که مي‌گويند احمدي‌نژاد به هيچ نقدي راجع به مشايي گوش نمي‌دهد چقدر صحت دارد؟

-- اين هم از آن حرف‌هاست، \"هيچ نقدي\" خيلي حرف کلي است. اين هم مثل همان قبلي براي تخريب آقاي دکتر و مخدوش کردن موضوع است. روش کار آقاي احمدي‌نژاد نه در مورد مشايي بلکه در هر مورد ديگري اين است که حرف‌ها بايد منطقي و اصولي و درست باشد، واقعيت داشته باشد و از موضعي که اعلام مي‌شود آن موضع، موضع درستي اعلام شود.
اين حرف کاملاً بي‌منطق است؛ آقاي دکتر احمدي‌نژاد اساساً در هيچ مسئله‌اي ذهن و فکر خود را نسبت به نقد نبسته، خودش آدم منتقدي است، قدرت نقادي دارد و خيلي خوب هم درک مي‌کند که اگر مطلبي گفته مي‌شود، نقد است يا تخريب؛ مواضع اصولي است يا غير اصولي؛ خبر راست است يا دروغ، ايشان قدرت تحليل دارد.
** در چهار سال گذشته يکسري اتفاقات و جنجال‌ها حول محور شما شکل گرفت نظر شما راجع به خاستگاه‌ اين جنجال‌ها و چگونگي آن چيست و آيا شما خود را در اين اتفاقات مقصر مي‌دانيد يا نه؟
-- البته اين خيلي روشن است که من خودم را مقصر نمي‌دانم. آقاي رئيس جمهور هم بنده را مقصر نمي‌دانند و اگر مقصر مي‌دانستند با من برخورد مي کردند، چون ايشان نشان دادند که اولاً خيلي خوب شجاعت و جسارت برخورد را دارند و از هيچ موضوعي هم نمي‌هراسند، اما انگيزه اين‌ها من فکر مي‌کنم که نياز به يک تحليل وسيعي دارد. ببينيم آن‌هايي که انتقادي داشته‌اند و يا مواضعي داشته‌اند، انگيزه‌شان چه بوده است، تعداد قابل ملاحظه‌اي از منتقدان بنده، (البته اين نظر من است و در مواردي که با آقاي رئيس جمهور صحبت داشته‌ام، نظر ايشان هم همين بوده است) که اصلا هيچ شناختي از من نداشته‌اند و ندارند و متاسفانه صرفاً تحت تاثير اخبار دروغ قرار گرفته اند. من با آن‌ها کاري ندارم ولي مقاصد سياسي براي تخريب دولت و وجهه آقاي احمدي‌نژاد انگيزه اصلي بوده است، اگر بنده هم در محضر آقاي دکتر احمدي‌نژاد نبودم و در حوزه‌اي که ايشان مديريت مي‌کند به عنوان يک خدمتگزار کوچک حضور هم نداشتم و به مواضع ايشان باور و اعتقاد نداشتم و در جهت اعمال نقطه نظرات ايشان حضور موثري نداشتم، مشمول اين همه جوسازي و تهمت‌ها هم قرار نمي‌گرفتم؛ اين بر همگان روشن است.
اما جالب اينجاست که وقتي به اين مسائلي که درباره من مطرح شد و حجم اين تبليغات و تنوع آن نگاه مي کنيد مي‌بينيد که اين‌ها بسيار با هم متناقض هستند، بعضي وقت‌ها هجمه تبليغات روي من به اين سمت مي‌رود که ايشان افکار و انديشه‌هاي خاصي دارد که از چهارچوب سنت‌هاي ما خارج است. بعضي وقت‌ها آن چنان افکار ارتجاعي را به بنده نسبت مي‌دهند که در حوزه سنت ما ولو خيلي قديميش هم خيلي به ندرت گير مي‌آيد، اين تناقض‌ها کاملاً مشخص است و مي‌شود فهميد که صرفاً سوء استفاده از فرصت‌هايي براي تخريب و مخدوش کردن دولت است.
مثلاً کساني آمدند فيلمي را منتشر کردند (که آن فيلم را هم ناقص منتشر کردند)، بعد هم نوشتند که بله مشايي در يک مجلس لهو و لعب خصوصي در ترکيه شرکت کرده است، مثل اين که من از اين جا به ترکيه سفر کرده ام که در يک مجلس لهو و لعبي شرکت کنم مثل يک مهماني خارج از قاعده، در حالي که کاملاً معلوم بود و مشخص شد که بنده اولاً در هيچ مجلسي شرکت نکردم که خصوصي باشد که حالا لهو و لعب باشد يا غير آن. من در جلسه‌اي شرکت کردم که براساس مصوبه سازمان کنفرانس اسلامي برگزار شده بود و موضوعش هم گردشگري بود. بنده هم در راه بازگشت از اجلاس جهاني وزراي گردشگري به ترکيه رفتم و در آن اجلاس شرکت کردم . در همان فيلمي هم که منتشر کردند، دبير کل سازمان کنفرانس اسلامي هم کنار بنده نشسته بودند. آن‌ها در افتتاحيه کنفرانس مراسم متنوعي اجرا کردند از جمله رقص سما که ترک‌ها به عنوان يک برنامه فرهنگي اجرا مي‌کنند که در فرهنگ آن‌ها خيلي عادي بود ولي در فرهنگ ما رقص نداريم و به همين دليل هم وقتي در مراسمي شرکت مي‌کنيم که با چنين مسائلي مواجه مي‌شويم ديگر حضور ما در آن مراسم ضرورتي ندارد و ما هم مجلس را ترک کرديم، اما اين‌ها جوّي ساخته بودند که بنده رفتم در يک مراسم لهو و لعب که البته پرونده‌اش در محکمه موجود است که من خودم شاکي شدم و مراحل نهايي را هم طي خواهد کرد و نتيجه‌اش را هم مردم عزيزمان خواهند ديد. در اين موضوع رسانه‌هاي داخلي از همه جناح ها و حزب‌ها و گروه‌ها به ما پرداختند (چون دولتي را به دنبال اين جناح و آن حزب نباشد. برنمي تابند). يا از قول يک خبرنگار يک رسانه خارجي نوشته بودند که بنده گفته ام: حجاب هيچ ضرورتي ندارد به اين صورت که بله وقتي به ايران رفته بودم و با آقاي مشايي مصاحبه کردم، جلوي در به من گفتند بايد حجابت را کامل کني ولي وقتي داخل رفتم ايشان به من گفتند که نه حجاب هيچ ضرورتي ندارد و شما مي‌توانيد هيچ حجابي نداشته باشيد، اين دروغ از آن جا معلوم مي شود که در همان مقاله عکسي را در کنار خود من انداخته است که در آن حجابي دارد که از بسياري از خانم‌ها در تهران بيشتر و محکمتر بود. معلوم مي‌شود اين يک کار ساختگي و دروغي بود که در خارج از کشور انجام شده بود و دستاويزي شده بود براي افرادي در داخل براي تخريب، جالب آن که در آن رسانه خارجي گفته شده بود که مشايي گفته اصلا خوردن مشروب ايرادي ندارد و ايراني‌ها هم که به خارج ايران مي‌روند، هم مي‌توانند مشروب بخورند و هم مي توانند حجاب نداشته باشند. خوب به بعضي‌ها مي‌شود يک مطالبي را نسبت داد ولي به بنده که سابقه زندگي‌ام کاملاً روشن است و به دولتي مثل دولت آقاي دکتر احمدي‌نژاد که سابقه‌اش و افتخار کردنش به سنت‌هاي ديني و ملي‌مان در اين چهار سال روشن است. اين برچسب ها نمي چسبد.
همچنان که در ساليان پيش هم نشان داده بوديم، ما از مذهبي‌هاي بعد از انقلاب نيستيم، قبل از انقلاب هم ما مذهبي بوديم، من در آن زمان گفتم بنده خودم قاري قرآن هستم، اين را براي تبليغ خودم نگفتم، اين را براي اين گفتم که بعضي‌ها زود قضاوت نکنند و يک مقدار فکر کنند.
يا جالب است اگر به خاطر داشته باشيد يک روز يکي از خبرگزاريهاي تهران که خيلي هم ادعاي اصولگرايي داشته و دارد و همواره عليه دولت و بنده بوده است به نقل از يک رسانه صهيونيستي گفته بود بنده در کشور آلمان با يک خبرنگار صهيونيستي مصاحبه کرده‌ام و گفته‌ام که چه خوب روزگاراني بود قبل از انقلاب که ما با هم ارتباط داشتيم و حالا که آن ارتباط قطع شده است بد است! حالا دامنه توطئه را ببينيد، خيلي جالب است يک نمايشگاه گردشگري در آلمان بود در موضوع گردشگري که ما هم دعوت داشتيم، من هم تصميم داشتم که به دعوت سفير به آن نمايشگاه بروم که در دقايقي آخر تصميم گرفتم که اين سفر را نروم
و در دقيقه نود سفر را لغو کرديم، بسياري از افراد فکر مي‌کردند که من مي‌روم و همين امر باعث شد بعضي از افرادي که نمي‌دانم چه اسمي برايشان بگذارم -بگويم بي‌انصاف، که از بي‌انصاف خيلي بي‌انصاف‌ترند بگويم دشمن، افرادي که دنبال فرصت هستند تا دولت را تخريب بکنند- اين‌ها برداشتند خبر زدند که بله فلاني رفته و يک همچنين مصاحبه‌اي انجام داده، در حالي که من اصلاً به آن سفر و به آن کشور نرفته بودم! تازه اگر رفته بودم و خبرنگاري در نمايشگاه جلوي مرا مي‌گرفت و سوالي مي‌پرسيد و عکسي هم مي‌گرفت نمي‌توانستم تشخيص دهم که کيست، از کجا آمده و چه مقصدي دارد. خوشبختانه با نرفتن من همين کار را هم نتوانستند بکنند. البته بعدها به اين نتيجه رسيدم که اين‌ها اصلاً چنين موضوعي طراحي کرده بودند و آرزو داشتند چنين اتفاقي بيفتد، يک عکسي هم بزنند و آن مطالب را به من نسبت دهند که به لطف خدا جنين نشد. خاطرتان هست تيتر و مطلب تخريبي آن روزنامه را عليه آقاي احمدي‌نژاد گفت و گوي تلويزيوني اي که اصلاً صورت نگرفته و شب قبلش لغو شده بود را؟! در موضوع اسرائيل هم، موضع من درباره رژيم صهيونيستي کاملاً روشن است، من صدها سخنراني عليه رژيم صهيونيستي کرده ام و حرف‌هاي من در اين باره ثبت شده است؛ سياست نظام و دولت در اين زمينه هم کاملاً مشخص است و اصلا شخص آقاي دکتر احمدي‌نژاد را در دنيا به عنوان يک چهره شاخص ضد صهيونيزم مي شناسند، حرفي که من زدم هيچ ربطي به رژيم اسرائيل نداشت. من که راجع به رژيم اشغالگر صهيونيستي حرف نزده بودم،صحبت من راجع به مردم سرزمين هاي اشغالي و در واقع يک جنگ رواني عليه رژيم اسرائيل بود. در حقيقت بيان بنده نوعي جنگ رواني عليه اسرائيل بود که اين رژيم آنقدر وضعش خراب شده که ديگر پشتيباني‌هاي بين‌المللي از اين رژيم غاصب هم موضوعيتي ندارد و کشورهاي دنيا فهميده‌اند که پشتيباني از اين اشغالگران جز هزينه براي آن‌ها فايده اي ندارد. من گفتم که آن رژيم در ميان مردمي که در آن سرزمين زندگي مي‌کنند هم ديگر نفوذي ندارد و آن رژيم را قبول ندارند نه اين که حالا مثلاً ما با مردم آن جا پسرخاله و دوست شديم! من همان موقع هم در پنج صفحه براي کميسيون فرهنگي مجلس و رئيس کميسيون جناب آقاي حداد عادل پاسخي نوشتم و بعد هم در کميسيون توضيح دادم که مواضع ما در قبال رژيم صهيونيستي مواضع کاملاً مشخص است، حرفي که باعث شد که تبليغات وسيعي عليه من راه افتاد درست در زماني زده شد که من دو روز قبلش در سخنراني اي که در رسانه‌ها انعکاس هم داده شد گفته بودم رژيم صهيونيستي يک رژيم مرده است و فقط دفن و تشييع جنازه‌اش انجام نشده است. ولي يک تبليغات بسيار وسيعي راه افتاد که مواضع جمهوري اسلامي در قبال رژيم اشغالگر قدس مخدوش شده است!
يا مثلاً گفته شد که فلاني در مجلسي شرکت کرده که قرآن را با ساز و آواز به جايگاه بردند. خب اولاً خبر ،خبر درستي نبود چرا که نه سازي درکار بود و نه حرکات موزوني اجرا شد، يک گروه سنتي غرب کشور برنامه اي را اجرا کردند که در همه کشور آن را انجام داده‌اند، و قبلاً هم همان برنامه را، هم پيش آقاي هاشمي رفسنجاني در کردستان را اجرا کرده بودند و هم پيش آقاي خاتمي در کردستان و تهران و هم پيش آقاي احمدي‌نژاد. اين‌ها براي تکريم قرآن اين مراسم را انجام دادند. 2200 نفر در آن سالن نشسته بودند، بنده هم نشسته بودم، قائم مقام سازمان جهاني گردشگري هم نشسته بود که خيلي از اين مراسم تحت تاثير هم قرار گرفتند، خب اين تبديل شد به يک ماجرايي در کشور که به قرآن توهين شده. اصلاً اين موضوع به من ربطي نداشت. يک سمينار بود که آن را بخش خصوصي اجرا مي‌کرد. من معاون رئيس جمهورم در جزئيات برگزاري يک سمينار که ورود ندارم. ولي واقعاًهيچ کس قصد توهين به قرآن را ندارد آن هم در جمهوري اسلامي، بين جواناني که شيفته و عاشق قرآن هستند، خب بنده خودم مانوس با قرآن و کتاب خدا بوده‌ام و از کودکي شخصاً علاقه مندي فوق‌العاده‌اي به قرآن دارم و سوابق اجرايي من در خدمت به قرآن در هر کجا که بوده‌ام کاملاً مشخص است مانند کارهايي که در سازمان فرهنگي هنري شهرداري در توسعه معارف قرآن و نشر معارف قرآن و تغيير فضاي تهران به فضاي معنوي و روحاني، اخلاقي و فرهنگي و ديني انجام دادم. البته اين درحاليست که امثال اين گروه در غرب کشور برنامه هاي زيادي اجرا کرده اند و گروه مذکور هم از سازمان تبليغات اسلامي مجوز داشته است.
مورد ديگر اينکه کسي در روزنامه‌اي نوشت که من عامل ورود يک جاسوس ايراني - آمريکا و اسرائيل است به ايران بوده‌ام و دوباره اين را بهانه‌اي کردند که آقا اين عمل نابخردانه است و اين ضد ملي است، چرا معاون رئيس جمهور چنين فردي را به کشور دعوت کرده و يا عامليت داشته است. من در پاسخ به مطلب اين روزنامه پاسخي نسبتاً کافي داد‌م و آن روزنامه پاسخ بنده را درج کرد اما متاسفانه به جاي انصاف که معمولاً مشي آنها نيست باز در ادامه توضيحاتي داد که آن توضيحات اين بود که خوب حالا آقاي معاون رئيس جمهور که مي‌گويد من در اين کار دخالتي نداشتم لااقل مي‌داند اين کار، کار چه کساني بوده است و اين را بيايد توضيح دهد. من واقعا تعجب مي‌کنم. در آن پاسخ گفته بودم که اولاً من نه تنها ايشان را دعوت نکردم بلکه اصلاً از آمدن ايشان هم خبر نداشتم و اصلاً نمي‌دانستم چه زماني آمده و چه زماني رفته و در طول حضورش در کشور با چه کساني ديدار کرده است.ولي من مطمئن هستم آن آقاي بي انصافي که اين مقاله را عليه من نوشتند حداقل اسامي تعدادي از کساني که ايشان در کشور ملاقات کرده بود را مي‌دانستند. بعد البته مطلع شدم که ايشان اصلاً مي‌دانستند که چه کساني اين فرد را به ايران آورده بودند. در حالي که من اصلاً در جريان نبودم، به من هم ربطي نداشت. دسترسي به اين که چه کساني اين فرد را به ايران آوردند و با چه کساني ديدار داشته براي ايشان اصلا کاري نداشت، چون دسترسي ايشان به اطلاعات سخت نيست و ايشان خيلي زود به اطلاعات دسترسي پيدا مي‌کند، ولي متاسفانه باز هم بي‌انصافي کردند که پرونده ايشان بر اساس من شکايت من در دستگاه قضايي در جريان است و من آن را پيگيري مي‌کنم.
از جمله موارد ديگر اين است که نوشتند فلاني حرف‌هاي عجيب و غريب مي زند و اباطيل مي‌گويد مثلاً مي‌گويد برفراز آسمان ايران فرشتگان هستند و اين خيلي عجيب و غريب است. من نمي دانم کجايش عجيب است؟ من در عظمت ملت ايران و در عظمت دفاع مقدس و پيروزيهاي بزرگ ملت ايران سخنراني کردم و در آن سخنراني گفتم که اين موضوع همان نصرت وعده داده شده الهي به کساني است که گفتند خداي ما الله است و سپس استقامت کردند و آن وقت \"تتنزل عليهم ملائکه\"، من همين آيه قرآن را خواندم: \"الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم تلملائکة\"... و ترجمه کردم و گفتم پيروزي‌هاي اين ملت و اين سرزمين به خاطر همين است که ملت گفتند خداي ما الله است و سپس استقامت کردند. اين خيلي طبيعي است که در آسمان ايران فرشتگان باشند و مردم را ياري بکنند. اين کجايش خلاف بود. من که عين آيه قرآني را خواندم. من چه حرف و جمله ناصوابي گفتم که بعد مي‌نويسند مشايي افکار مرموز دارد. من نمي‌دانم حرف‌هاي قرآن کجايش مرموز است حالا اگر من گفته بودم من فرشته‌ها را در آسمان مي‌بينم و شما نمي‌بينيد، اين حرفي است که البته بنده اين ادعا را که نکردم! من آيه قرآن را خواندم و ترجمه کردم. از اين دست مسائل و اين گونه دروغ‌ها و تهمت‌ها زياد داشتيم، اما ما اميد به خدا داريم. خداوند از مومنان حمايت مي‌کند اگر مومن باشيم و اگر مومن نباشيم هم که در اين صورت خداوند از کساني که ادعاي ايمان مي‌کنند اما مومن نيستند، حمايتي ندارد.

** آيا شما اين توانايي را در خودتان مي‌بينيد که دامنه نخبگاني که به دولت کمک مي‌کنند را وسيع‌تر کنيد يا نه؟
-- ببينيد، براي هر دولتي وجود نخبگان در حوزه‌هاي مختلف و متنوع ضروري است، دولت مسئول اجراست و در همه حوزه‌ها مسئوليت دارد. امروز در دنيا موضوعات پراکنده خود، حوزه معظمي از علم را تشکيل مي دهد و معاونان و وزرا و معاونان وزرا و مدير کل‌ها در دولت نمي‌توانند همه حوزه‌هاي علم را پوشش تخصصي دهند و تنها راه ما استفاده از تمام ظرفيت‌هاي علمي و فني ايرانيان داخل و خارج از کشور است ، بلکه بايد از ظرفيت‌هاي همه دنيا استفاده کنيم. امروز استفاده از ظرفيت‌هاي جهاني تا سطوح بالاي زياد شده و دسترسي‌ها افزايش يافته، و سياست دولت در جهت گسترش استفاده از نخبگان و شخصيت‌هاي علمي و برجسته خواهد بود و آقاي دکتر احمدي‌نژاد به طور جدي بر روي اين موضوع تاکيد دارند و ما هم بايد در اين زمينه تمام تلاش خود را بکنيم. ما سرمايه‌هاي بسيار زيادي در کشور داريم که بايد بدون ملاحظه سليقه‌هاي سياسي آن‌ها و زندگي شخصي آن‌ها و علايق آن‌ها در مسايل مختلف و تحليل‌هايشان، امکان مشارکت در تصميم گيري‌ها و استفاده از نظرات کارشناسيشان را فراهم بکنيم، دولت موظف است و خودش را مسئول مي‌داند که از تمام ظرفيت‌هاي علمي و فني استفاده کند چون الان ديگر تصميم درست و خوب و بهتر کافي نيست و ما بايد بهترين تصميم را بگيريم و براي اين منظور بايد از تمام ظرفيت‌هاي نخبگان و کارشناسان استفاده کنيم که انشاء الله دوران دوم رياست جمهوري آقاي احمدي‌نژاد اين کار توسعه پيدا خواهد کرد.

** نقش شما در پيشنهاد افراد براي کابينه چقدر است؟ و اصولا معيارها و مکانيزم آقاي احمدي‌نژاد در اين انتخاب ها چه چيزهايي است؟ و تا حالا چه کارهايي براي تشکيل کابينه صورت گرفته است؟
-- من نقش خاصي ندارم، همان‌طور که شما فرموديد فقط پيشنهاد مي دهيم البته ميزان پيشنهادهاي من هم خيلي زياد نبوده است يک يا دو نفر بيشتر به ذهن من نرسيده باشد.
اصولا آقاي دکتر احمدي‌نژاد کسي است که تلاش مي‌کند از پيشنهادات مختلف استفاده کند. ايشان از افراد مختلف مي‌خواهد که نقطه نظراتشان را مطرح کنند و از طيف وسيعي استفاده مي‌کنند، خوشبختانه آقاي دکتر احمدي‌نژاد با توجه به روحيه‌اي که دارند و ارتباطات وسيعي که با افراد مختلف در جامعه دارند، مي‌توانند از ظرفيت هاي خيلي زيادي از پيشنهادات افراد استفاده کنند. بنده هم يک عنصر خيلي کوچکي هستم که اگر فردي به ذهن من برسد دريغ نخواهم کرد ولي تا جايي که خبر دارم دوستاني که خيلي از بنده در اين زمينه مطلع‌تر هستند حضور موثرتر دارند، شايد به اين دليل که بنده بيشتر در حوزه‌هاي فرهنگي بودم و شناخت لازم از افرادي که بتوانند درجايگاه وزارت ايفاي نقش کنند ندارم، بنابراين خيلي نتوانستم در اين بخش به آقاي دکتر کمکي بکنم.
**پيش از شما آقاي دکتر داوودي که استاد اقتصاد هستند در سمت معاون اولي بودند با توجه به اين که بعضي از وظايف مانند اداره شوراها و کميسيون‌هاي اصلي دولت به معاون اول واگذار مي‌شود فکر مي‌کنيد بتوانيد اين وظايف را انجام دهيد و چه برنامه‌هايي براي آن داريد؟
-- همان‌طور که عرض کردم تخصص در بخش‌هاي مختلف لازم است، ولي وقتي آدم در بخشي متخصص مي‌شود ممکن است در بخش‌هاي ديگر نتواند تخصص لازم را داشته باشند، هر کسي که انتخاب مي‌شود تخصصي و گرايشي دارد و ممکن است در امري تواناتر و در امري ديگر کارشناسي کمتري داشته باشد. حوزه معاونت اول يک حوزه عمومي است يعني حوزه معاونت اول به همه حوزه‌هاي کشور برمي‌گردد. ولي بيشتر مانند خود آقاي رئيس جمهور يک مديريت عمومي بر کشور دارد. معاون اول سازمان و تشکيلاتي به آن معنا ندارد، ماموريت خاص و تخصصي نيز به عهده اش نيست. معاون اول مسئول هماهنگ کننده و مديريت امور کشور و دولت است تا تصميم سازيها بسترش فراهم شود. تصميم را معاون اول نمي‌گيرد تصميم را دولت مي‌گيرد و در دولت هم مجموعه‌اي از افراد صاحب نظر در زمينه هاي مختلف حضور دارند.
نيازي اصلي ما در اين دوره شايد بيشتر مورد توجه آقاي دکتر احمدي‌نژاد بوده و بر اساس آن اين تغيير را انجام دادند اين است که با ايجاد فضاي جديدي، تحرک و سرعت در امور هم بيشتر شود. به هرحال کار سنگين و خسته کننده‌اي است. جناب آقاي دکتر داوودي در چهار سال گذشته بار خيلي سنگيني را به دوش کشيدند و انصافاً خدمات و زحمات بسيار زيادي داشته اند. ايشان هم خيلي پرکار و هم خيلي صبور بودند و از اين جهت کار بنده بسيار سخت و دشوار است. شايد ايشان نياز به تجديد قوا داشته باشد. بنده هم که در اينجا باشم پس از مدتي نياز است که افراد تازه نفسي بيايند و کار را دنبال کنند، از جمله مطالبي که دوستان هم بر اين معنا تاکيد داشتند اين بود که به جهت اعتمادي که آقاي دکتر احمدي‌نژاد به بنده مبذول کرده اند و من هم از ايشان صميمانه سپاسگزار هستم بايد به کارها سرعت بيشتري بدهيم.
نگاه ديگري که آقاي دکتر احمدي‌نژاد تعقيب مي‌کنند و دستور دادند بنده آن را پيگيري کنم اين که ما دولت را بيش از گذشته پرتحرک‌تر و منسجم‌تر کنيم و تصميمات کلان و اساسي در وزارتخانه‌ها را با نگاه فراگير دولت دنبال کنيم. الان تصميمات مهمي در دستگاه‌ها و وزارتخانه‌هاي مختلف گرفته مي شود که اين دستگاه‌ها هر کدام مسئول هستند و اين ها را پيگيري مي کنند اما تاثير اين که آن برنامه‌ها چه طور طراحي و چگونه اجرا مي‌شود و با چه سرعتي به مقصد مي‌رسد تنها در حوزه آن وزارتخانه باقي نمي‌ماند، آثارش در بسياري از جاهاي ديگر ظاهر مي‌شود. ما بايد يک توسعه متوازن، پرشتاب اما هماهنگ را دنبال کنيم. يعني در عين حال که بايد سرعت بيشتري به کارها بدهيم؛ بتوانيم توازن را هم افزايش دهيم. در اين موضوع انشاء الله در فرصت‌هاي بعدي مفصلتر صحبت خواهم کرد.
** با توجه به اين که اين چهار سال، دوره آخر آقاي احمدي‌نژاد است مهم‌ترين برنامه‌هاي دولت در اين چهار سال چيست؟
-- ببينيد اين بحث بسيار تفصيلي است، مهم اين است که کشور ما ظرفيت خيلي بالايي براي پيشرفت دارد و ما تقريبا از همه امکانات لازم براي پيشرفت برخوردار هستيم؛ هم منابع انرژي ما، هم منابع کاني ما، هم منابع انساني ما، همه اين ها يک فرصت استثنايي براي پيشرفت پديد آورده، ما در سه دهه گذشته بحران‌هاي بزرگي را پشت سرگذاشته‌ايم، هزينه هاي بسيار سنگيني را براي بقاء و ادامه حيات نظام پرداخت کرديم اما الان که ما وارد دهه چهارم انقلاب يا به تعبير رهبر معظم انقلاب، دهه \"پيشرفت و عدالت\" شده ايم، اين فرصت را داريم که گام‌هاي خيلي جدي‌تري، هم براي پيشرفت و هم براي عدالت به جلو بگذاريم. بر اساس شرايطي که امروز در سطح ملي، در سطح منطقه و در سطح دنيا شکل گرفته است، دشمني‌هايي که عليه ما بوده رو به افول گذاشته است، البته نه اين که دشمنان ما دشمني‌شان را تعطيل بکنند. توان دشمنان مارو به کاهش است و فرصت بسيار خوبي براي بروز استعدادهاي ايران و ايراني در سطح ملي، منطقه‌اي و جهاني به وجود آمده است. ما بايد کشورمان را اولاً پيشرفته کنيم، ما بايد به سرعت در عين حال با هماهنگي و توازن در همه زمينه‌ها پيشرفت داشته باشيم. آقاي دکتر احمدي‌نژاد بعد از انتخابات دهم دو بار از طريق صدا و سيما با مردم صحبت و اولويت‌هايشان را مطرح کردند اولويت‌هاي دولت همان‌هايي است که آقاي دکتر احمدي‌نژاد در بخش‌هاي مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي، داخلي و خارجي مطرح کردند. بهرحال همه مي‌دانيم که ما الان جمعيت جواني داريم که نيازمند اشتغال و مسکن هستند در اين دو زمينه ما بايد با سرعت بيشتري حرکت بکنيم تا پاسخ‌هاي بهتري بگيريم. انشاء الله در چهار سال آينده فرصت‌هاي بسيار بيشتري براي اشتغال جوانان فراهم خواهد آمد، همچنين در موضوع مسکن هم بايد مسئله را حل کنيم و هم پاسخي به نياز جوانان دهيم و هم عزيزاني بدهيم که جوان هم نيستند اما مسکن در اختيار ندارند و بخش عمده‌اي از درآمدهايشان در اين زمينه مصرف مي‌شود و توان اقتصادي آن‌ها را کاهش مي‌دهد. سياست‌هايي هم که دولت براي کنترل تورم شروع کرده ، با جديت بيشتري در اين دوره دنبال مي‌شود.
**با توجه به ماموريت‌هاي ويژه‌اي که گفته مي‌شود در چهار سال گذشته آقاي احمدي‌نژاد به شما محول کردند و شما در راستاي انجام آن مسافرت‌هايي به انگليس و آمريکا داشتيد و پرونده رابطه با آمريکا که به نظر مي‌رسد جمهوري اسلامي بايد بعد از 30 سال يک تصميم تاريخي بگيرد، به نظر مي‌رسد دکتر احمدي‌نژاد مي‌خواهند مديريت اين پروژه را به شما واگذار کنند. نظر شما در اين خصوص چيست؟
-- اولاً آقاي احمدي‌نژاد در گذشته به من ماموريتي ندادند که براساس آن ماموريت، بنده به کشور انگليس يا آمريکا سفر کنم، بنده به انگليس و آمريکا سفر داشتم، اما سفرهاي من به اين دو کشور کاملاً با موضوعات مشخصي چون افتتاح نمايشگاه امپراطوري هخامنشي در انگليس يا ملاقات با ايرانيان مقيم بوده است زيرا من جانشين آقاي رئيس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از کشور هستم و در بسياري از کشورها با ايرانيان ديدار کرده‌ام و غير از سفرهايي که بنده با آقاي دکتر احمدي‌نژاد به آمريکا کردم يک بار هم مستقلاً براي ديدار با ايرانيان به آن کشور سفر کردم و در غير دو موضوع سازمان ميراث فرهنگي و ايرانيان سفري انجام ندادم و ماموريتي نداشتم، اما درباره مسئله ارتباط با آمريکا اين‌ها از مسئوليت‌هاي معاون اول نيست و اين‌ها از موضوعاتي است که زيرنظر رئيس جمهور در دولت و از طريق شوراي عالي امنيت ملي دنبال مي‌شود و مستقيما به معاون اول ربطي ندارد.

انتهای پیام/

کد خبر 1388043048