کاميار عبدي با اشاره به اينکه حدود 40 هزار سال پيش گونههاي پيش از انسان امروزي هيچ معيار و سند محکمه پسندي در مورد هنر نداشتهاند خاطرنشان کرد: حتي از ناندرتالها نيز که ژن آنان به انسان امروزي رسيده هيچ گونه اثر هنري بدست نيامده است.
مدرس دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات با اشاره به بررسيها و کشف کروموزوم نسل مونث انسان توسط باستان شناسان درغرب آفريقا اضافه کرد:پس از بررسيهاي بيشتر،باستان شناسان از آسيا اندک اندک به اروپا رسيده و در آنجا با ناندرتالها مواجه شدند.
وي با بيان اينکه جثه و حجم مغز ناندرتالها بزرگتر از انسان عاقل و داناي امروزي بوده است تصريح کرد: براساس يافتههاي باستان شناسان در گورهاي آنان گل اخري کشف شد که برخلاف آنچه برخي باستان شناسان ادعا ميکنند گل اخري جنبه آئيني نداشته بلکه براي دورکردن حشرات و کرمها و جلوگيري از بوي تعفن مرده استفاده ميشده است.
به گفته اين دکتراي باستان شناسي؛ ناندرتالها دراروپاي 50 هزارسال پيش يک سري شيء با جنبه کاربردي مانند تيغه، پيکان، زوبين ميساختند.
عبدي ادامه داد:به باور گروهي از باستان شناسان برخي اشياي يافت شده درکشور آلمان مانند شيرمرد (مجسمه انسان نما با سرشير)ازجنس ماموت و عاج درزمره نخسيتن نمونههاي هنري دردنيا به شمارميآيند.
وي با اشاره به اين که چندماه پيش يکي ازقديمي ترين نمونههاي الهه مادر در کشور آلمان کشف شد اظهارداشت: نظريات و تئوريهاي فراواني درمورد اين پيکرکهاي ساخته شده از چوب، عاج، گل پخته و نپخته ارائه شده است.
وي با اشاره به اينکه در اواخر دوره پارينه سنگي بي توجهي عجيبي به شکل انسان در نقاشيهاي ديواري برخي غارها مانند فرانسه و اسپانيا مشاهده شده است يادآورشد: از سويي ديگر دراين تصاويرحيوانات با جزئيات و دقت کامل به تصوير کشيده شده که اين مسأله هنوز براي باستان شناسان بدون پاسخ باقي مانده است.
دانشيار دانشگاه دارتمود آمريکا با اشاره به اينکه تا پيش از دوره عتيق يونان، مجسمه سازي دريونان نقش چنداني نداشته و نخستين نمونه دوره شرقگرايي کپيهايي از مجسمههاي يوناني است افزود:البته 200 سال بعد مجسمه سازي يونان به طبيعت گرايي روي آورده و از سبک خاور نزديک و مصري فاصله گرفت.
عبدي تصريح کرد: دراوائل ظهور مسيحيت با شمايل نگاري مخالفت مي شد اما با تغيير شرايط مذهبي، تمايل به شمايل گرايي درهنر بيزانس به اوج خود رسيد.
وي با اشاره به مجسمه ايسيس يکي از الهههاي معروف مصر همراه با کودکش تأکيد کرد: محبوبيت اين الهه مصري قرنها بعد در هنر يونان و روم نير رخنه کرد به طوري که انطباقپذيري اين مؤلفه هنري را حتي در سبکهاي مذهبي هنري بيزانس نيز مشاهده ميکنيم.
وي با اشاره به اواخر قرون وسطي و آستانه رنسانس بيان داشت: اوج سبک طبيعت گرايي هنر غرب در سال 1903مشاهده مي شود و اين درحالي است که از نيمه قرن 19 تا اوائل قرن بيستم به دليل وقوع انقلاب صنعتي و تغيير جامعه، هنر نيز به عنوان بخشي از فرهنگ دچار تغيير شده و سبک طبيعتگرايي جاي خود را به سبکهاي جديد داد.
عبدي درپايان تأکيد کرد براين اساس هنر به عنوان زيرمجموعهاي از فرهنگ مانند ساير اجزاي فرهنگ در مقابل شرايط زيست محيطي واکنش نشان ميدهد بنابراين بايد توجه کنيم آثارهنري کشف شده در يک محوطه تاريخي با چه هدف و درچه بافت اجتماعي و فرهنگي ساخته شدهاند./118
انتهای پیام/