اکنون علي لاريجاني رييس مجلس اولين مقام رسمي است که به اين نامه واکنش رسمي نشان داده و ضمن تاييد بد رفتاري با بازداشت شدگان ، اما در عين حال تجاوز جنسي به انان را صحيح ندانسته و از کروبي خواسته است اگر در اين زمينه شواهدي دارد ان را ارائه کند . علي لاريجاني در جلسه علني ديروز مجلس اين سخن را از تريبون مجلس بيان کرد .لاريجاني پيش از اين و در مراسم روز خبر نگار به صورت غير رسمي به اين نامه واکنش نشان داده بود و بر رسيدگي به محتواي نامه از جمله تجاوز جنسي به دختران و پسران جوان تاکيد کرده بود . اما بازتاب نامه مهدي کروبي انچنان وسيع بود که لاريجاني ترجيح داد از تريبون مجلس درباره انچه که در بازداشتگا هها ميگذرد رسما سخن بگويد .
به گزارش واحد مرکزي خبر لاريجاني با اشاره به نامه حجت الاسلام والمسلمين مهدي کروبي به آيت الله هاشمي رفسنجاني گفت:هر چند اين نامه در فضاي افکار عمومي تکان دهنده بود و فورا در بيشتر رسانه هاي خارجي به آن پرداخته شد اما از منظر کميته بررسي مجلس شوراي اسلامي از قبل مورد توجه قرار گرفته بود به دليل اين که از حدود يک ماه پيش در چند سايت به آن اشاره شده بود و لازم ديديم کميته مجلس موضوع را پي گيري کند.
لاريجاني افزود: پس از طرح موضوع از جانب آقاي کروبي از کميته مجلس درخواست کردم نتـيجه بررسي خود را ارائه کند که اينک اجمالي از متن گزارش کميته بررسي مجلس را تقديم مي کنم:
\"\"در خصوص پي گيري وضع بازداشت شدگان پس از حوادث انتخابات، کميته به شکل جـــدي پي گير موضوع است و گزارش جامع آن در آينده نزديک نهايي خواهد شد؛ اما آنچه در نامه منتسب به آقاي کروبي که خطاب به رياست مجلس خبرگان ارسال کرده اند اعلام مي شود:
1- در بررسي هاي دقيق و انجام شده از بازداشت شدگان در کهريزک و اوين هيچگونه موردي که مبني بر آزار و تجاوز جنسي باشد مشاهده نشده است.
2- در صورتي که آقاي کروبي شواهد، بينه و مستنداتي مبني بر آزار و تجاوز جنسي در اختيار دارد به جنابعالي يا هيات اطلاع دهد تا به طور جدي پي گيري شود.
لاريجاني ادامه داد: از طريق ديگري نيز موضوع را پي گيري کردم و به دليل اهميت آن دنبال شد و نتيجه همان است که در گزارش کميته مجلس آمده است.
رئيس مجلس گفت: ملاحظه مي کنيد که موضوع آزار جنسي بازداشت شدگان کذب است و بر سر امري که مبناي واقعي نداشت چه سروصدايي به راه انداخته شد.
لاريجاني افزود: اين امر هشدار باش به سياستمداران است که مراقبــــــت کنند در شرايط غبار آلود افکار عمومي هر ادعايي را پيش از تحقيق کافي به سطح رسانه ها نکشانند تا دستاويز بيگانگان شود.
رئيس مجلس ادامه داد: البته در ماجراهاي پس از انتخابات، اشتباهاتي در بازداشتگاه کهريزک رخ داد که با پي گيري هاي انجام گرفته و دستورات مقام معظم رهبري با متخلفان برخورد شد اما به هيچ وجه اين تخلفات از اين جنس نبود و همچنان موضوع در حال پي گيري است.
لاريجاني افـــــزود: اين امر نشان مي دهد که نظام جمهوري اسلامي از توانمندي خود اصلاحي برخوردار است و رهــبري نظام با نگاه نافذ و عادلانه، همانگونه که با آشوبگران برخورد کردند دستور برخورد با متخلفان در بازداشتگاه ها را نيز داده اند و مجلس شوراي اسلامي قدردان اين اقدام حکمت آميز است.
درخواست محاکمه کروبي
الته اين تنها لاريجاني نبوده که به نامه کروبي واکنش نشان داده است بلکه در اين ميان چندتن از نمايندگان حامي احمدي نژاد در مجلس به همراه روزنامه هايي چون کيهان وايران و سايت هايي چون رجانيوز که هوادار احمدي نژاد شناخته مي شوند براي اولين بار طرح محاکمه و تعقيب قضايي مهدي کروبي را مطرح کرده اند . از ديدگاه اين افراد و رسانه ها مهدي کروبي هم مانند سازمان مجاهدين خلق و برخي ديگر از گروههاي معاند نظام طرح تجاوز جنسي به زندانيان را مطرح کرده است .
در اين رابطه تندترين موضع گيري را حسين شريعتمداري در سرمقاله ديروز کيهان از خود نشان داد و صراحتا خواستار مجازات کروبي شد . در سرمقاله کيهان امده است :
شامگاه روز يکشنبه 18 مردادماه 88 سايت اينترنتي حزب اعتماد ملي نامه اي از مهدي کروبي خطاب به آقاي هاشمي رفسنجاني را منتشر کرد که بلافاصله با استقبال گسترده خبرگزاري هاي خارجي و سايت هاي خبري گروههاي ضد انقلاب روبرو شد. در اين نامه مهدي کروبي از رئيس مجلس خبرگان خواسته است «درباره شايعه تجاوز به دختران و پسران در بازداشتگاهها تحقيق کند»! اين نامه تاريخ 7 مرداد، يعني 14 روز پيش را دارد و پسر کروبي در توضيح آن مي گويد پدرش اين نامه را ده روز بعد از ارسال خصوصي براي آقاي هاشمي رفسنجاني و در حالي که جوابي از او نگرفته است براي عموم منتشر مي کند! در نامه کروبي آمده است «عده اي از افراد بازداشت شده مطرح نموده اند که برخي افراد با دختران بازداشتي با شدتي تجاوز نموده اند(!) که منجر به ايجاد جراحات و... گرديده است. از سوي ديگر افرادي به پسرهاي جوان زنداني با حالتي وحشيانه تجاوز کرده اند، به طوري که برخي دچار افسردگي و مشکلات جدي روحي و جسمي گرديده اند»! کروبي در اين نامه از منابع خبري خود نام نمي برد و تنها مي نويسد: «افرادي اين مطالب را به من گفته اند که داراي پست هاي حساس در اين کشور بوده اند»!
شريعتمداري مي افزايد : در نامه کروبي به آقاي هاشمي رفسنجاني، تمامي ويژگي هاي «شايعه سازي با استناد به منبع سياه» ديده مي شود. در اين نامه به جاي ارائه منابع قابل بررسي، از واژه هايي نظير «عده اي از افراد بازداشت شده مطرح نموده اند»!، «از افرادي که در کشور پست هاي حساس داشته اند، شنيده ام»! و... استفاده شده که شامل افراد فراوان و بي شماري مي شود و هيچکدام از آنان نيز بدون اشاره به نام و نشان آنها قابل دسترسي نيستند. نکته درخور توجه اين که در ادامه نامه مهدي کروبي به آقاي هاشمي رفسنجاني از دومين شگرد در «سازه شايعه با منبع سياه» نيز استفاده شده و خطاب به آقاي هاشمي از وي خواسته شده است «مسئوليت تحقيق و بررسي جهت تعيين صحت و سقم اين اخبار را برعهده بگيرد»!
شريعتمداري با انتقاد از مهدي کروبي مي نويسد : چرا کروبي نامه مورد اشاره را خطاب به آقاي هاشمي نوشته است؟ اين نامه، مطابق معمول و به روش جاري و معقول بايد خطاب به آيت الله هاشمي شاهرودي رئيس قوه قضائيه نوشته مي شد.
ولي تهيه کنندگان نامه کذايي مي دانسته اند که نامه نگاري به قوه قضائيه و درخواست بررسي از اين قوه الزاماً بايستي با ارائه سند، دليل و يا شواهد و قرائني همراه باشد و دست کروبي- بخوانيد تهيه کنندگان اصلي نامه- از اين اسناد و شواهد خالي است. و اساساً هدف از ارسال نامه ياد شده، شايعه پردازي و فضاسازي براي سوءاستفاده دشمنان بيروني بوده است و چنانچه کروبي اين نامه را براي آيت الله شاهرودي مي فرستاد، ايشان بلافاصله از وي درخواست سند و شاهد کرده و بررسي براي صحت و سقم اين شايعات را در دستور کار قرار مي داد. در اين حالت -مفروض- اولا؛ دست کروبي - بخوانيد دست هاي پنهان در پشت ماجرا- خيلي زود برملا مي شد. و ثانياً کروبي نمي توانست ادعا کند که نامه را ابتدا به طور خصوصي براي آقاي رفسنجاني فرستاده و بعد از آن که پاسخي نگرفته اقدام به انتشار عمومي آن کرده است! و حال آن که مقصود اصلي نامه، سياه نمايي عليه اسلام و انقلاب و مقصد اصلي آن، رسانه ها و محافل بيگانه بوده است و اگر نامه خطاب به آيت الله شاهرودي نوشته مي شد، اين مقصود و مقصد به دست نمي آمد، چرا که ارزشي بيشتر از يک ترفند نداشت. دقيقاً مانند اين که، شخصي با ارسال نامه به يکي از مسئولان غيرقضايي و غيرامنيتي ادعا کند «برخي از افراد و کساني که قبلاً در کشور مسئوليت داشته اند، خبر داده اند که مهدي کروبي تعدادي از جوانان را به بهانه اشتغال به يک خانه تيمي متعلق به حزب اعتمادملي کشانده و سپس به طرز فجيعي آنها را به قتل رسانده است»! و از آن مسئول بخواهد که «صحت و سقم اين اخبار را بررسي کند»! و سپس اين نامه را براي راديوهاي بي بي سي، آمريکا، اسرائيل و سايت خبري بهايي ها و... بفرستد. اين حالت با آنچه مهدي کروبي نوشته است چه تفاوتي دارد؟! هيچ! و از نظر قضايي و حقوقي چه ارزشي دارد؟ باز هم؛ هيچ!!... پس «اي هيچ براي هيچ بيهوده مپيچ»!
شريعت مداري در پايان مي نويسد : وظيفه قطعي و غيرقابل ترديد دستگاه قضايي آن است که مهدي کروبي را احضار کرده و از او براي اتهامي که وارد کرده است دليل و سند بخواهد و اگر دليل و سندي ارائه داد که ماجرا با جديت و بدون اغماض پي گيري شود. و اگر دليل و سندي ارائه نکرد- که ندارد و نمي کند- او را بدون کمترين ملاحظه اي مجازات کنند./100
انتهای پیام/