در اين يادداشت که با عنوان \"رمزگشايي از جعبه سياه مخالفتهاي باهنر\" منتشر شد، آمده است:
رأي اعتماد نمايندگان به اکثريت کابينه احمدينژاد در حالي که برخي رسانه هاي خارجي، دنباله هاي داخلي و شخصيت هاي سياسي براي از اکثريت افتادن کابينه و يا تشکيل حداقلي آن دندان تيز کرده بودند، خنثي کننده توطئه هاي بسياري بود. هر چند اين رأي اعتماد، بلافاصله با اما و اگرهاي برخي از مخالفين دولت مواجه شد. آقاي باهنر که از جمله اين افراد بود، در شام همان روزي که مجلس به کابينه رأي داد، در جمع اعضاي تشکل سياسياش گفت که تلاشي براي رأي نياوردن وزراي دولت دهم نکرده بلکه اين اتفاق را در مجلس پيش بيني کرده بود!
آقاي باهنر همچنين از ابلاغ نظر رهبري و تأثير آن در رأي نمايندگان خبر داد که: \"همه چيز به خير گذشت و پيام رهبري بود که نقش مهمي در اين زمينه ايفا کرد. در زمان شمارش آرا، فضا را اين طور مي شد ديد که اگر توصيه رهبري نبود، احتمال داشت که 8 الي 9 نفر از وزرا رأي نياورند و اين آغاز خوبي براي دولت نبود. رهبري به دولت توصيه کرده بودند که نظر مراجع را در باره وزارت زنان لحاظ کنند.\"
. درباره اظهارات آقاي باهنر لازم است اين نکته ذکر شود که چند روز قبل از رأي به وزراي پيشنهادي، وقتي خبرنگاران از فضاي مجلس پرسيدند، گفتم که هيچ اراده اي براي اين که تعداد زيادي از وزراي پيشنهادي رأي نياورند، در مجلس وجود ندارد جز آقاي باهنر و طيف ايشان يعني همان اصولگراياني که در انتخابات رياست جمهوري از ميرحسين موسوي حمايت کردند که براي رأي نياوردن 8 وزير تلاش مي کنند.
اين خبر را بر اساس اظهاراتي که آقاي باهنر در جلسه شوراي مرکزي فراکسيون و يا به صورت خصوصي در بين نمايندگان و يا در صحن علني مجلس عنوان کرده بود، گفتم، بهويژه که ايشان از جمله مخالفان کليات کابينه بود، يعني اکثريت کابينه از نظر ايشان شرايط لازم را نداشتند.
همچنين بسياري از فعالان جريان اصولگرايي بهويژه آنها که حوادث را بر اساس اخبار رسانه اي دنبال مي کنند، از تلاش آقاي باهنر براي لطمه زدن به دولت دهم تعجب مي کنند و حتي ظاهر شدن باهنر به عنوان مخالف کليات کابينه براي برخي از رسانه هاي اصولگرا نيز تعجب آور بود، در حالي که اين رفتار براي آنهايي که از نزديک در جريان موضعگيريهاي ايشان و برخي از نمايندگان ديگر هستند، امري بديهي است. به نظرم اگر آقاي باهنر به سئوالات زير پاسخ دهند، مي توان به راحتي از جعبه سياه اين موضعگيريها رمزگشايي کرد:
- چه کساني در ايام انتخابات در فراکسيون اصولگرايان تمام تلاش خود را مصروف جلوگيري از جمع بندي فراکسيون در حمايت از احمدينژاد کردند و پس از آن که فراکسيون تصميم به حمايت از وي گرفت، از اعلام آن خودداري کردند.
- چه کسي در همان ايام در جلسات مختلف با امثال آقاي تابش (رييس فراکسيون اقليت) براي آقاي خاتمي پيام مي داد که زبان ما بسته است، اميدواريم شما برخي نکات را در باره دولت نهم مطرح کنيد.
- چه کسي چند روز قبل از انتخابات در سخنراني خود، موسوي و احمدينژاد را اصولگرا معرفي کرد با اين تفاوت که احمدينژاد اصولگرايي است که با سرعت 220 کيلومتر مي راند و ممکن است هر لحظه تصادف کند ولي موسوي اصولگرايي است که با سرعت متعادل مي راند. جالب اينجاست که اين اصولگراي متعادل مورد حمايت اين فرد، بعد از انتخابات تاکنون بيش از دهها بار از جاده امام و انقلاب خارج شده و تصادف کرده و تلفات داده!
- چه کسي حدود يک ماه قبل از انتخابات در جلسه اي که آقاي حسينيان و زارعي نيز حضور داشتند، رسماً گفت که معتقد است برخي از شخصيت ها و احزاب اصولگرا بايد از موسوي حمايت کنند تا اگر رأي آورد، بتوانند در قدرت حضور داشته باشند و از تکرار دوم خردادي ديگر جلوگيري کنند.
- چه کسي قافيه را باخته بود تا آنجا که به گفته يکي از مسئولان ارشد ستاد موسوي، حاضر شد در فيلم انتخاباتي موسوي هم حضور يابد و البته مشاوران اصلاحطلب موسوي، کانديداي خود را از اين کار منع کردند با اين توجيه که در اين صورت، راست سنتي نيز در آراي جبهه سبز پوشان خود را شريک مي داند.
- چه کسي از آخرين تلاش خود براي حمايت از موسوي نيز دريغ نکرد و چند روز قبل از انتخابات در نامه اي به يکي از مقامات عاليرتبه، خيرخواهانه(!) از ايشان مي خواهد تا با توجه به احتمال پيروزي اصلاحطلبان، ضمن حمايت تلويحي از موسوي، از تکرار دوم خرداد جلوگيري کند.
100
انتهای پیام/